به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
دوچرخهسواری با فرمان معکوس: دوباره آموزی
رامین تلفظ کلمه پرابلم (problem) را میداند اما باز تکرار میکند: پروبلم. خودش همان لحظه میفهمد و میخندد. چند دقیقه بعد دوباره اشتباه را تکرار میکند. فقط کافی است کمی حواسش را پرت کنم یا گیج شود. همیشه بین دانستن و مهارت داشتن فاصله است.
Knowledge refers to learning concepts, principles and information regarding a particular subject(s) by a person through books, media, encyclopedias, academic institutions and other sources. Skill refers to the ability of using that information and applying it in a context.
حتی در موضوعات ابتدایی هم نمیشود به دانستهها اعتماد کرد. مثال دیگرش دوچرخهسواری با فرمان معکوس.
دوچرخهسواری با فرمان معکوس
با یک جوشکاری ساده میشود فرمان دوچرخه را معکوس کرد. یعنی وقتی به راست میچرخانید فرمان به سمت چپ حرکت کند و برعکس. ما این را میدانیم که باید فرمان را به چه سمتی چرخاند اما مغز و بدن هماهنگ عمل نمیکنند برای همین در چند قدم اول دوچرخهسوار زمین میخورد. تا وقتی سوار نشدهای ساده به نظر میرسد. به مغزت میگویی: همین جوری صاف برو، حواست باشد. به محض نشستن روی زین و اولین ارتعاش، کنترل دوچرخه از دست میرود.
فیلم را ببینید:
هشت ماه طول میکشد تا دستن (Destin Sandlin) که این آزمایش را طراحی کرده بتواند دوچرخه معکوس را براند. جالب اینجاست این مدت برای بچه شش سالهاش تنها دو هفته طول کشید.
دستن (Destin) این آزمایش را در بسیاری از دانشگاهای دنیا انجام داد و پیشنهاد میکرد هر کس بتواند با این دوچرخه (فرمان معکوس) حدود ۳ متر با حفظ تعادل رکاب بزند ۲۰۰دلار جایزه میگیرد. به نظر شما چند نفر موفق شدند؟ هیچکس! واقعیت چیست؟
این آزمایش چند نکته دارد:
۱- از دانستن تا مهارت پیدا کردن فاصلهای است. هیچکس با کتاب شنا یاد نگرفته است. دانش زمینه خوبی به ما میدهد، اما تا توی استخر نپریم راه و روش خودمان را پیدا نمیکنیم. ما هر کدام برای خودمان روشی بخصوصی داریم.
۲- تعییر عادتهای فکری و اجتماعی به مراتب سخت است. وقتی برای دوچرخهسواری هشت ماه طول بکشد وای به حال موضوعات فکری و اجتماعی. این برای موضوعات علوم انسانی به مراتب پیچیدهتر میشود. مثلا کسی که در محیط مردسالار بزرگ شده و اذعان به برابری حقوق زن و مرد دارد. در عمل اما احساسات متناقض به سراغش میآید و نهایتا همان رفتارهای سابق را نشان میدهد.
وقتی روشی خشک برای فکر کردن در ذهنتان شکل بگیرد به این راحتی نمیتوانید تغییرش دهید.
۳- ذهن کودکان انعطافپذیرتر و تازهتر است برای همین سریعتر با تغییرات سازگار میشوند. بنابراین کودکی بهترین دوره برای یادگیری زبان و سایر مهارتهاست.
خلاقیت بیشتر با تجربههای جدید
هر بار که تمرین میکنیم، یک قسمت از سوادمان را به عمل میآوریم تا این که نهایتا مسیر جدیدی در مغز درست شود: دوچرخهسواری معکوس. این مسیر مغزی جدید در ابتدا ضعیف است و به راحتی کنترلش از دست خارج میشود. فقط کافی است موبایل زنگ بزند یا لحظهای دختری خوشگل حواسمان را پرت کند. همین کافی است که از دوچرخه بیافتیم. بتدریج ملکه ذهن میشود.
یک قسمت مهم خلاقیت همین برهم زدن عادتهاست. بهتر است بعضی از عادات را به عمد عوض کنیم تا ذهن از پتانسیل بیشتری استفاده کند. مثلا مسواک زدن با دست مخالف؛ نوشتن با دست دیگر. نفسگیری در شنا با طرف مقابل.
گاهی لازم است چیزهایی که یادگرفتهایم را از یاد برد، و دوباره یاد گرفت.
Learn, Unlearn and Relearn. (Alvin Toffler)
اصلا میشود به جای پا زدن با دست دوچرخهسواری کرد. یا به جای رکاب زدن راه رفت.
شما چه کارهای جدیدی به نظرتان میرسد؟ کارهای که بتواند چرخه عادتهای روزانه را بشکند و نگاه دیگری بهتان بدهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تکنیک فاینمن: بهترین راه برای یادگیری هر چیزی
مطلبی دیگر از این انتشارات
تمرینهای ذهنآگاهی
مطلبی دیگر از این انتشارات
تندخوانی چه اتفاقی در مغز ایجاد میکند