کتاب کمال ذهن اثر دکتر جو دیسپنزا

همه ما عاشق موفقیت هستیم،و دوست داریم که همیشه در زندگی موفق باشیم.می خواهیم به آن هدف بزرگی که در زندگی برای خودمان تعیین کردیم تحقق بخشیم و آن را بدست بیاوریم.نکته مهمی که در کتاب کمال ذهن جو دیسپنزا یاد خواهید گرفت،این است که بین گفتار،پندار،وکردارمان هماهنگی ایجاد کنیم تا در یک تقارن قرار بگیرند.به بیان دیگر باید بین فکر و احساس یک رابطه ایجاد کنیم و آن ها را با هم ادغام کنیم.جو دیسپنزا در رابطه با این هماهنگی بین فکر و احساس به شیوه های فوق العاده ای دست یافته که آنها را در این کتاب کمال ذهن با ما در میان می گذارد.

پیشنهاد ویژه: لینک دانلود کتاب کمال ذهن اثر دکتر جو دیسپنزا

توضیحاتی از دکتر جو دیسپنزا راجب کتاب کمال ذهن:

خلق کردن یک چیز همیشه برای انسان جالب بوده است،حالا شما به این فکر کنید که می توانید تمام اتفاقات زندگی خودتان را خلق کنید.ببینید چقدر شگفت انگیز است.آفرینش ،همچون جاده ای پر پیج و خم است که مناظر غیر منتظره ای را برای ما به ارمغان می آورد بعضی مواقع است که احساس شادی ،شور،نشاط،در وجود ما موج میزند.دلیل اش هم این است که شاید در زندگی پیشرفتی داشته ایم که انقدر خوشحال هستیم که به یک سطح بالاتر از زندگی دست پیدا کرده ایم و در این جاده پر پیچ و خم منظره بهتری را داریم مشاهده می کنیم.بعضی مواقع دیگر ان روی این منظره را می بینیم که موانع و مشکلات بزرگ و کوچکی که در زندگی سر راه ما سبز می شوند. آن موقع است که از زندگی خسته شده و با خود می گوییم آیا زندگی ارزش این همه زحمت و تلاش را دارد یانه .آفرینش یک زندگی عالی همیشه با رنج و زحمت ،دلهره،خستگی ،شب بیداری و با ترس از اندیشیدن به آینده همراه بوده است.در حالی که اینطور نیست .همچنین پرسش های زیادی راجب توانایی شخصی خودمان داریم ،چیزهایی که می دانیم و چیزهایی که نمی دانیم با وجود این افکار کاملا طبیعی است که گرفتاری ها در زندگی مان خودشان را نشان دهند.چون این افکار ناشی از نگرش محدود ما نسبت به خودمان است که باعث این همه دست ،دست کردن و ترس از اندیشیدن راجب آینده خودمان می شود. آفرینش ،یک فرایند است.و این ترس ها و رنج ها و خستگی ها در واقع نوعی سرعت گیر هستند بر سر راه ما که باید آنها را مدیریت کرده و از آن ها عبور کنیم . کتاب کمال ذهن در واقع یک استاد به تمام معنا برای شخص بنده بوده است ،من امروز خیلی متفاوت هستم نسبت به قبل ،چون با وجود تمام مشکلات و دلایلی که داشتم ،از کارم دست نکشیدم ،حالا بهتر درک می کنم که چرا این کتاب را نوشته ام ،نوشتن این کتاب تنها یک هدف داشت و آن هم این است که به مردم کمک کنم زندگی شان را آن جور که خودشان می خواهند تغییر دهند.اگر کتاب کمال ذهن،حتی زندگی یک نفر را تغییر دهد ،پس از نظر من ارزش این همه تحقیق و تلاش و زحمتم را داشته است. کتاب کمال ذهن برای دانشمندان ،منتقدین ،پژوهشگران نوشته نشده است. بلکه من این کتاب را برای مردم عادی نوشته ام که درک کنند که علم ،تغییر ما را تایید کرده است و ما به عنوان یک انسان از قابلیت های فوق العاده ای برخوردار هستیم.