کارشناس تولید محتوا/ داستان نویس....کلمات نجات دهندهاند
سمفونی مردگان
![سمفونی مردگان](https://files.virgool.io/upload/users/63677/posts/h88k8nwp7fzv/fmresstfukuu.jpeg)
خطر اسپویل شدن...
دوست دارم پدر آیدین را خفه کنم. هر بار که میروم کتابفروشی، خفتم را میگیرد که آقا، داری میروی من را هم با خودت ببر، از این زندگی نکبتم نجاتم بده.
هی بهش می گویم احمق جان، من دزد کتابم نه دزد شخصیت! به من چه دخلی دارد که تو با عهد و عیالت مشکل داری. من نهایت هنرم این است که ماهی یکبار از چند کتابفروشی، یک سِری کتاب خوش آب و رنگ را بزنم زیر بغلم و بروم پهن کنم توی خیابان ادواردِ میدان انقلاب خودمان.
ولی مگر حرف توی کلهاش میرود.
شبها که یواشکی قفل مغازه را باز میکنم میبینم دارد شکم گنده اش را از لای کاغذ ها رد میکند. خودش را سُر میدهد بیرون و موهای به هم ریخته اش توی آن تاریکی، صورت یغورش را وحشتناکتر میکند. و دوباره همان التماسها...
عاقبت این بلای جان کاری میکند که من با این همه مهارت از سر حواس پرتی چیزی جا بگذارم و بشود مدرک جرم. آنوقت دامن این ده سال کار تمییز و بی حاشیهام لکهدار میشود.
تف به گور پدرت آیدین. آمد کتابهای نازنینت را سوزاند. تو را بی سر پناه کرد. زندگی خواهرت را جهنم کرد. مادرت که هیچ. دهانم را ببندم سنگینتر است. خب خودت شرش را میکندی، من را هم از این مخمصه خلاص میکردی. اینجور پدری نباشد بهتر نیست؟!
حالا فکری نشوید که کتابخوان و اهل این فرهنگی بازیها هستم. آنقدر پاپیچم شد که مجبور شدم بروم داستانش را بخوانم ببینم چه مرگش است که انقدر التماسِ منِ دست از همه جا کوتاه را میکند.
عجب رویی هم دارد نسناس!
یکبار سر ظهر رفتم همان کتابفروشی. به صاحبش گفتم قربان رویت هر چه کتاب "سمفونی مردگان" داری بده. همه شان را میخرم.
گفت "انبار را نمیتوانیم خالی کنیم قربان. آمار بدهید برایتان سفارش میدهم، هر چند نسخه که میخواهید برایتان میآوریم."
هول کردم از اینکه شبش بیایم ببینم پدر آیدین شده صدتا! میریزند خودش و همزادانش بقچه پیچم می کنند و دزدی این بارم می شود آخرینش.
پیچاندمش و آمدم بیرون.
کاش یک کمی به آیدین میرفتی. این همه فلاکت را تحمل میکند و باز سرش گرمِ کتاب است.
از این آدم ها اگر زیاد میشدند کاسبی ما هم انقدر کساد نبود...
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصلهای دوست داشتنی من
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناتمامی و روز حلزون
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیولا