قبلا همچی خوشگل تر بود ، حتی دردا
زندگی های دروغین
صبح را بیدار شو . به مدرسه برو . با شوخی های مسخره شان بخند و با کار های مزخرفشان شوخی کن . هر که چیزی از گذشته پرسید نصفه و نیمه اما راست برایش بگو . نگو ... را دوست داشتم . او قبول نمیکند . بایدیزی بگویی که گوش او خواهان شنیدنش است . طوری رفتار کن که انگار چرت و پرت هایی که میگویی برایت راز اند تا نخواهد زیاد دروغ هایت را انتشار دهد . اگر هم داد با عصبانیت او را دور کن و بگو دوست خوبی نیستی . تو که نمیتوانی بدون دلیل بگویی نمیخوایی با او دوست باشی . به خانه که رفتی ، رسهایت را بخوان و کار هایت را بکن . در بحثی شرکت نکن مگر اینکه برد در آن منفعتی داشته باشد . به دستشویی که میروی ، تمرین کن . تمرین کن که مبادا لبخند هایت را بفهمند و نگاهت را بخوانند . مبادا ماسک روی صورتت شل شود و از زیرش بخشی را ببینند . شب که شد ، کمی صبر کن تا همه جا ساکت شود . ماسک مضخرف را بوسیله گوشی های هندز فری بردار و شروع کن به خالی کردن خود چون قرار است دوباره فردا دوباره ماسکت را بزاری و شروع به خنده های الکی کنی .

مطلبی دیگر از این انتشارات
خوک
مطلبی دیگر از این انتشارات
آدم برفی ای که عاشق خورشید شد:)
مطلبی دیگر از این انتشارات
بزرگسالی که هی میگفتن این بود؟
امیدوارم هرچه زودتر روبه راه شید:)
نوشتن این احساسات نشون میدن شما نسبت به خیلی های دیگه دنیای رنگی تری دارین .
یادمه یه بار چند سالی پیش ، دقیقا همین حرف ها رو به یکی زدم و گفت : حتی اگر تظاهر کنی که شادی هم کم کم روی روحیه ی خودت اثر میگذاره و شاد میشی
فکر می کنم این حرف ها اشتباه ترین حرف هایی بود از اون آدم شنیدم .
چون نتیجه اون همه تظاهر کردن شد ، انواع بیماری های روانی .
یا به زبان دیگه ای انفجار ذهنم توی خلوت خودم .
که الان سخت سخت محتاج روان شناس و روان پزشک و متخصص مغز و اعصاب شدم .
اون روز متخصص مغز و اعصاب بهم میگفت : تو واسه اینجا بودن خیلی جوونی 🥲
به خاطر کنکور قرص نمی خورم ولی روزی فقط دو سه لیوان دمنوش های آرامش بخش باید بخورم . شاید باعث بشه به جای چهار، پنج روز از روزای هفته ، دو روزش رو این حال های بد و وحشتناکم رو تحمل کنم .
الان هم هنوز خیلی جاها تظاهر میکنم . یه جورایی تبدیل شده به یک عادت ، یا شاید هم نمی خوام دیگران به حال و روز من گرفتار بشن . چون حالا هر لحظه باید نگران این باشم که کسی چیزی نگه یا رفتاری نکنه که روزم و خودم تباه بشم .
فقط می خواستم بگم بهتون که تظاهر زیادی هم خوب نیست... زیادی مظلوم بودن ، مهربون بودن هم خوب نیست . باید برای خودتون و احساساتتون ارزش قائل بشین . متاسفانه جهان ما احساسات رو سرکوب میکنند و بعد شاکی ان چرا همه آدم ها اینقدر بی رحم میشن .
سعی نکنید آدم هایی که هیچ ارزشی ندارند رو برای خودتون حفظ کنید ، اونم به همچین قیمتی ... بگذارید برن و به زودی جاشون رو آدم های بهتری میگرن ، فقط لطفا لطفا لطفا اولویت زندگی تون رو خودتون قرار بدید . وگرنه یک روز دیگه هیچی قابل جبران نیست😞