Goli در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۱ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه آغاز یک پایان پس از مدت ها، نوشته ای در عمق چاه.
هستیا در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۱ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه و همه چیز همان بود، بجز باران بریده ای از حقیقت.
ََABNOOS در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه کابوس یک دشت بنفش خونی که به روی قبای بنفش اسطوخودوسهاست، هنوز در شاهرگ ما میجوشد.
Lizard در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۲ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه شیرجهای در زلال ترین آب آنجا که پادشاهی ما بر چالهای پُر از گل بود.
Karma در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه آنگاه که موسیقی تمام شود... موسیقی ملایمی نواخته شد قبر ها شکافتند سنگ ها ترک برداشتند خاک ها کنار...
Goli در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۲ هفته پیش - خواندن ۴ دقیقه از سمت تجربه تا روایت! سخنانی به کاراکتر های منفی بازی که هیچوقت گفته نشد+ درصدی از باور هایم...
" تَمَنایِ روُشَنی... " در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه یادداشت های یکی درمیان ۴! "ماه بدون اون لکه های سیاه خونمردگی دیگه خودش نیست."
آتنا در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۳ هفته پیش - خواندن ۵ دقیقه من عنوانی ندارم. گاهی اوقات فکر میکنم که کور و کر میشم. کور و کر به همون معنای توهین...