نانوا هم جوش شیرین می زند...
احساس می کنم سرشارم

گاهی احساس می کنم
سرشارم
لبریزم
از تمام چیزهایی که
آنها را نمی فهمم
آنچنان گنگ
آنچنان ناپیدا
که هیچ گاه
قادر به درکشان نیستم
و اگر نتوانم
این حجم از پوچی را
جایی هدایت کنم
شاید دیگر
نتوانم خورشید را ببینم
و همیشه مدیونم
به نوشتن
که اینگونه
مرا تهی می کند...
مطلبی دیگر از این انتشارات
کجای قصه ام بودی؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
عادتهای نویسندگی که بهتر است یاد بگیریم
مطلبی دیگر از این انتشارات
پلکی که پرواز میکند و دختری که نمیخندد