احساس سوختن به تماشا نمیشود؛ آتش بگیر، تا که بدانی چه میکشم
الکترون های ظرفیت
هسته اتم سنگین ترین بخش اتم هست و تمام الکترون های دورهسته وابستگی زیادی به هسته دارن و دوست ندارن ازش جدا بشن، علاقه الکترون های لایه اول به هسته خیلی زیاده اونا عشق خاصی به خونشون دارن و هیچ جوره حاضر به جدایی نیستن، لایه اول فقط ۲ تا الکترون داره؛ ۲ یار با وفا برای هسته...
منتهی همیشخ نخاله هایی هستن که کار رو خرابکنن و یکروند طبیعی روبرهم بزنن؛ الکترون های ظرفیت، اونا تو دورترین فاصله از هسته قرار دارن و همیشه منتظر بهونهای برای جدایی هستن، تا تقی به توقی میخوره فاز جدایی برمیدارن و میخوان از اتم خارج بشن.
آدمایی تو زندگی هرکدوموون هست که دقیقا نقش الکترون های ظرفیت رو بازی میکنن، جالبه بدونید وقتی طی یک واکنش الکترون های ظرفیت از هسته خارج شدن هسته پایدار میشه و به ثبات میرسه؛ پس فک کنم فهمیدی که با آدم های لایه ظرفیت باید چیکار کنی.
حالا فکرش رو بکن واکنش رخ نده و الکترون ها تو اتم بمونن و هی غر بزنن؛ یواش یواش حرفای دروغشون پشت سد هسته به بگوش بقیه الکترون ها میرسه و اوناهم فکرمیکنن بیرون خبریه، به ترتیب بقیه الکترون ها هم ساز جدایی سر میدن...
میدونی هسته خیلی طاقت میاره ولی طاقت هسته حدی داره
الکترون های لایه اول، تا زمانی که اونا پایبند باشن به هسته، هسته طاقت میاره، اون ۲تا به صداقت هسته ایمان دارن
ولی وقتی الکترون های لایه اول به هسته بدبین شدن بحران نزدیک میشه، درواقع نقشه شوم ظرفیتیا داره جواب میده و دیگه هیشکی هسته رو قبول نداره و همه میخوان برن. هسته کم میاره و دیگه نمیتونه خودشو جمع جور کنه چون کسایی که یه روزایی عاشقش بودن الان میخوان تنهاش بزارن بهش میگن
فروپاشی هسته، دل هسته میشکنه و انرژی آزاد میکنه، شروع میکنه به پرتو زایی؛ چون دلش شکسته
من مطمئنم هسته عاشق الکترون های ظرفیت بود
اما دیگع با وفا ترین یارانش رهاش کردن؛ هسته میریزه بهم، چون از روز اول سعی داشت الکترون های ظرفیت رو کنار خودش نگه داره و هیچجورا حاضر نبود از دستشون بده، ولی اونا سر همه الکترونا کلاه گذاشتن، بیاییم قبول کنیم، بعضی الکترون هارو نمیشه نگه داشت...
نگه داشتنشون، اونم به اجبار موجب فروپاشی میشه گاهی اوقات رها نکردن یک سری نخاله باعث ازدست دادن خیلی چیزهای دیگه میشه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ننویس! زندگی کن و اگر خواستی آن را بنویس!
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو رو واسه نفس میخوام!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کمال الملک فرهنگ اخوان در خانه دوست کجاست...