نیاکان
امروز مشغول گشت و گذار مجازی در اینیستاگرام بودم که این عکس نوشته نظرم رو جلب کرد و به واقع روزم رو ساخت.
این جمله به این معنا است که وقتی عادات ناپسند و اعمال زشت و نابهنجار و حتی تألمات روحی رو در خودمان تعدیل و یا به طور کلی از بین می بریم و علیرغم مشکلات و فشارهایی که در زندگی تحمل می کنیم، موفق می شویم اجداد و نیاکانمان رو خوشحال کنیم. آنها به ما افتخار می کنند چرا که تمام موفقیت هایی که در این رابطه بدست میآوریم، در واقع کارهای نیمه تمام اجدادمان است که همیشه از خدا، طبیعت، کائنات خواستند که فرصت انجام اون رو داشته باشند و به اقتضای زمان براشون مقدور نبوده و هیچ وقت نتوانستند انجامش بدهند.
در واقع وقتی روی این جمله بیشتر دقیق شدم بیشتر از همیشه ، رحمانیت خدا رو درک کردم.
چرا که خیلی زیبا و بهت آور است که خداوند به ما فرصت تصحیح کردن اشتباهات رو بدهد و صفحات جدیدی از زندگی را پیش رویمان بگشاید.قشنگ تر اینکه اگر نسل خوبی رو تربیت بکنیم، ممکن است تمام کارهایی رو که نتوانستیم به پایان برسانیم را فرزندان و نسل های بعدی به زیبایی هر چه تمامتر کامل بکند و این تفکر باعث میشود که رویِ باور خودم مبنی بر اینکه، تمام عالم پر از آیات و نشانه های خداوند است، پافشاری بکنم و اگر از خداوند حکمتی بطلبی در نهایت فضل، عنایت می کند گاهی حتی طلب نکرده می دهد و کم
نشنیدیم از این زبانزد که نطلبیده مراد است.
هیچ چیز دل پذیر تر و شگفت انگیز تر از این نیست که با تغییر رویه و در پیش گرفتن کارهای مثبت و البته جدید و بکر، جهان رو برای خود و دیگری زیباتر بکنیم و در ادامه به خواسته های اجدادمان جامه عمل بپوشونیم.
پس از همین امروز در اعمال و رفتارمون بازنگری بکنیم و روی عمکردمون در زندگی و تأثیری که متوجه دیگران هم می شود، دقت بکنیم چرا که تمام جهان، گذشتگان و آیندگان متأثر از این تصمیمات و رفتار هستند .
به این مسأله هم توجه داشته باشید که این نظریه از مسلمات نیست؛ اما این که بتونیم جهان بهتری برای خود و آیندگان بسازيم ،شاید در زندگی اخروی آنها هم منعکس بشود.
من که امیدوارم برای شادی روح پدرم این اعمال مثمر ثمر باشد .
مطلبی دیگر از این انتشارات
زاده ی خزان...
مطلبی دیگر از این انتشارات
هفت! بابا را پیدا کن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
جنگِ خونینِ صلح