سلام. اینجام که در کنار هم یاد بگیریم بهتر زندگیکردن و شادبودن رو.
پاییزانه عاشقی (دو)
سلام.
بعد از نوشتن پاییزانه عاشقی و بازخورد نسبتا انرژی بخش، با خودم گفتم گاهی عاشقانه هم فکر کنم و بنویسم.
دوشنبه عصر بعد از یه جلسه دو ساعته که داشتم پیاده به خونه میومدم، هوا به شدت دونفره بود:)) که یهو دو سه جمله ای به ذهنم رسید. صدامو ضبط کردم و گفتم بعد بیام با این ایده، بنویسم.
الان نشستم و یه چیزکی نوشتم. امیدوارم خوشتون بیاد.

هر شب
کوچهها را
بی تو قدم میزنم
سر قرار همیشگیمان حاضر میشوم
نیمکتِ تنها را میبوسم
پاکت آبمیوه را سر میکشم
و بوی سیگاری که دیگر نیست را استشمام میکنم*
هدیه آبیرنگت را پوشیدهام
روسریام عطر آغوش تو را دارد
و گرمای کلمات شیرینت
لبخند به لبانم میآورد
میلرزم
سرما دستانم را میفشارد
یادت ولی مرا گرم میکند
سر به زیر اشک میریزم
شانهای نیست که آرامم کند
سرم را بالا میگیرم
آسمان فقط در کنار تو دیدن دارد
بیا و نشانم بده
کدام ستاره، ستاره اقبال من است
کمتر از هشت روز به پاییز مونده 1400.
* میخواستم نشون بدم اون معشوق سیگاری بوده و دیگه نیست؛ ولی عاشق، بوی سیگار معشوقش رو میتونه هنوز حس کنه و الان واسش دلتنگ شده.
مطلبی دیگر از این انتشارات
زاده ی خزان...
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان او...!
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفرنامه باد...
سپاس از لطفتون.
کابوس های قابل تغییر میخواهد
موهات را در من بپیچ و زیر و رویم کن
دیوانه ام! دیوانگی زنجیر میخواهد...
امان از اونایی که باید باشن ونیستن...
عالی بود عزیزم ?
درود بر شما. عاشقانهی بسیار زیبایی بود. برخی از نوشتههای بداهه، اینقدر خوب از آب در میان که هیچ کدوم از نوشتههایی که با کلّی فکر و صرف وقت، مینویسیم، به گردش هم نمیرسند.
در مورد کلمهی "سیگار"، با آقای محمدی همنظر هستم. هر چند که عاشق، برای رساندن حجم عاشقیاش، میتواند از هر کلمهای استفاده کند تا عشقاش را به زبان بیاورد. آن هم عشقی که میگویند، به این راحتیها، قابل بیان نیست. ولی چه بهتر که تمام کلمات یک عاشقانه، کلماتی زیبا و سرورانگیز باشند. البته این فقط نظر بنده است و هیچ اصراری بر درست بودنش ندارم.
موفق و پیروز و سالم و سربلند و عزیز و توانا باشید.
یا حق.
چرا که با گذشت چند سال نوری از رفتنت
هنوز عطر حضورت
تمام کوچههای پاییزی شهر را پر کرده است
صدای من به تو هرگز نمیرسد،
اما
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است ....
الان سرودهای از #قدیمی
خودمم سیگار رو نمی پسندم.
ولی خب توی تصور من از این داستان یا ماجرای عاشقانه، معشوق و عاشق رابطه ای اینچنین دارند. :))
ممنون از نظر دقیق و سازنده تون.
متشکرم.
می خواستم نشون بدم اون معشوق سیگاری بوده و دیگه نیست ولی عاشق بوی سیگار معشوقش رو می تونه هنوز حس کنه و الان واسش دلتنگ شده.
عطر معشوق رو هم آوردم یه جای دیگه.
متشکرم از توجه و لطف شما.
استعداد خوبی دارین
ادامش بدین
و اینکه چه خوب می شد همون صدایی که ضبط کردین رو اینجا بارگزاری می کردین
?????