پسورد چجوری زندگی منو تغییر داد؟

"چطور ممکنه این بلا سر من بیاد" این صدایی بود که هر روز و همیشه در سرم گفته میشد.

قرن ۲۱، اوایل سال ۲۰۱۲، سالی که دنیا داره سمت پیشرفت میره، سالی که آیکن های IOS هی درحال تغییر بود و حتی مردم از دئودورانت استفاده می کردند، من به دلیل طلاق در وسط افسردگی بسیار بدی گیر کرده بودم!

خوشبختانه فکر می کنم من به اندازه کافی باهوش بودم بنابراین راه هایی برای زنده ماندن در این زندگی نکبتی پیدا کردم.

یک روز عادی وارد دفتر می شوم و روزم از صفحه کامپیوتر شروع می شود. همه چیز داشت عالی پیش میرفت تا اینکه این پیغام رو دیدم: «کلمه عبور شما منقضی شده است، برای تغییر رمز عبور ، روی "تغییر رمز عبور" کلیک کنید»

به سختی نفس می کشم به ماوس خیره شده این پیام گنگ را با صدای عصبانی در ذهن تکرار میکنم و هزاران درود بر پیکر پاک و مطهر پدر و مادرش میفرستم.

در محل کار من، سرور Microsoft Exchange پیکربندی شده تا از هزاران کارمند در سراسر کره خاکی بخواهد رمزهای عبور خود را تغییر دهند. هر ۳۰ روز یکبار!

چیزی ک آزاردهنده هست اینه که سرور ما رو مجبور میکنه که حداقل از یک کاراکتر حروف بزرگ و کوچک، یک نماد و همچنین یک عدد استفاده کنیم و جمع کاراکترها نمی تواند کمتر از ۸ عدد باشه و من هم نمیتونم از کلمه عبور مشابه‌ی که در ۳ ماه گذشته استفاده کرده ام استفاده کنم... هوف

آن روز صبح عصبانی بودم. هوا گرم بود تمام تنم عرق کرده بود، باید کارها رو قبل از جلسه ساعت ۱۰ صبح انجام میدادم و تمام چیزی که جلوی منه اتلاف وقته!

سیستم همچنان منتظر بود تا من رمز عبور رو تایپ کنم.


مدتی گذشت، با کنار گذاشتن همه سرخوردگی‌ها نکته‌ای رو از رئیس سابقم به یاد آوردم. اون همیشه لیست کارها رو با پسورد ادقام میکنه و شعار این کارشم اینه که «من از رمز عبور برای تغییر زندگی خود استفاده می کنم»

واضح بود که آدم سالمش هم نمیتونه با این شیوه زندگی و روحیه روی کارهاش تمرکز کنه حالا چه برسه به من!

آه یاد همسرم افتام، با تمام کشمکش ها رمز من این شد: "Forgive@her"

در طول ساعت‌ها مدام به کارهایی که انجام دادم فکر می کردم. در طول هفته مجبور بودم این رمز رو چندین بار در روز تایپ کنم. هربار سیستمم قفل می شد، هر بار محافظ صفحه من با عکس او ظاهر می شد.

در ذهنم ، به خودم یادآوری می کردم که "او را ببخش".

همین اقدام ساده ، نگاه من به همسر سابقم رو تغییر داد. این یادآوری دائمی که من باید اون رو ببخشم. این موضوع من رو واداشت تا نحوه وقوع اتفاقات رو در پایان ازدواجم بپذیرم و از روش جدیدی برای مقابله با افسردگی که در آن غرق شدم استفاده کنم.

در روزهای بعد روحیه‌ام به شدت بهبود پیدا کرده بود. بعد از گذشت چند هفته متوجه شدم که این رمز عبور قدرتش رو از دست داده و تأثیرش روی من کم شده و میخواستم تغییرش بدم.

هی منصرف شدم‌ با خودم فکر کردم که هر بار که تایپ میکنم که او را ببخشم، اثر درمانی آن تقریباً بلافاصله برمیگرده!


یک ماه گذشت و سرور عزیزم دوباره از من خواست تا گذرواژه‌م رو تغییر بدم من هم به کار بعدی که باید انجام می دادم فکر می کردم و پسورد من شد: Quit@smoke4ever

حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است! شوخی نمی کنم سیگار رو یک شبه ترک کردم. خیلیا این مورد در کتشان فرو نرفت که یه شبه باشه ولی باورشون برام مهم نبود.


یه ماهه دیگ گذشت. در این ماهه یکی از آرزوهام رو انتخاب کردم و رمز عبور من شد: Save4trip@thailand

حدس بزنید ۳ ماه بعد کجا رفتم. بله تایلند :)))

دیدن این که چجوری رویاهام به تحقق میرسن به تمرکز روی هدف‌هام کمک کرد و انگیزه و هیجانم رو بیشتر کرد. من این رو قبول دارم که رسیدن به هدف بعدی سخته. گاهی وقت‌ها تشخیص اینکه چه چیزی را باید تغییر دهیم هم سخته.

به نظرتون چرا این ترفند کار می‌کنه؟ در ساده ترین شکل یک پسورد به شما این امکان رو میده تا به جایی در دنیای دیجیتالی خود برسید تو دنیای واقعی هم همینطوره. تلقین و تکرار همیشه کارسازه، مطمئنم روی شمام کار می‌کنه.

بریم سراغ خودم! به این ترتیب یاد گرفتم که میتونم زندگی‌ام رو تغییر بدم، من ماه به ماه این کار رو مکرراً انجام می‌دادم واقعاً هم نتایج خوبی داشت.

بخشی از پسوردهام رو در ادامه لیست کردم، به لطف این روش میتونید تصور کنید که چجوری زندگی من تغییر کرده:

  • Forgive@her ← باعث شد تا همسرم رو ببخشم
  • Quit@smoking4ever ← سیگارم‌ رو ترک کردم
  • Save4trip@thailand ← به یکی از رویاهام رسیدم
  • Eat2times@day ← هنوز کار نکرده
  • Ask@her4date ← ای بابا، دوباره عاشق شدم
  • No@drinking2months ←در یک کلام حس فوق العاده‌ای داشت برام
  • Get@c4t ← کار کرد و من یه گربه زیبا دارم

و...

این یکی برای ماهه گذشتست:

  • Save4@ring ← زندگی دوباره بزودی تغییر میکند


من هنوز که هنوزه هر ماه با نگرانی زیادی منتظرم تا بتونم پسوردم رو به عبارتی تغییر بدم که به من انگیزه بده تا به کاری که باید انجام بدم تمرکز کنم.

این روش به طور مداوم در طی ۹ سالی که گذشته برای من کار کرده. من فکر نمی کردم این یک پیشرفت کوچیکی باشه، اما تأثیر زیادی در زندگی من داشته. پس فکر میکنم به درد شمام بخوره.

یه نکته یادتون باشه که از امنیت پسوردها غافل نشید و سعی کنید پسوردهاتون پیچیده باشن.


یادم رفت بگم، بله رو گرفتم ازش :)

برگرفته از این مطلب