در دیباگولی ما سعی میکنیم از دغدغهها حرف بزنیم و برای ادامه مسیر بینش کسب کنیم | لینک کانال تلگرامی ما: https://t.me/debugvalley
چه اتفاقی برای برنامهنویسانی که وارد حوزهی مدیریت نمیشوند میافتد؟
یکی از دیالوگهای Christopher McCandless، شخصیت فیلم Into the Wild این بود: «حرفهها ابداع قرن بیستم هستند.» و حقیقتا گاهی اوقات دشوار است که زندگی شغلی را بدون پیشرفت با روندی خطی تصور کنیم.
برای مثال، مردم معمولا فکر میکنند که هر توسعهدهندهی بااستعداد در نهایت به جایگاه مدیریت خواهد رسید، اما این اتفاق همیشه به وقوع نمیپیوندد؛ و این سوال ایجاد میشود که شغل توسعهدهندهای که وارد مدیریت نمیشود، چگونه است؟
بیایید فارغ از همهی دگرگونیهای حرفهای، به برخی از مسیرهای موجود برای توسعهدهندگانی که تمایل به مدیر بودن ندارند نگاه کنیم.
1. متخصص
اغلب توسعهدهندگان بر روی تکنولوژیهای نسبتا استاندارد کار میکنند و مهارتهایی میآموزند که میان افراد زیادی در صنعت مشترک است. از آنجا که حوزهی تکنولوژی بسیار گسترده است، مشاغل زیادی وجود دارند که یک فرد با تخصص متمرکز، برای قرار گرفتن در آن جایگاه، مناسبتر از کسی است که در چند حوزه معلومات کلی دارد.
توسعهدهندگان متخصص با دامنهی نسبتا محدودی از مهارتها یکی از بهترینها در زمینهی فعالیت خود خواهند بود. آنها ممکن است در حوزههای فیلم یا جلوهگذاری انیمیشن به خصوص لطافت ظاهری شخصیتهایی مانند Kung Fu Panda یا Zootopia فعالیت کنند یا این که بر روی نرمافزارهای علمی پیشرفته کار کنند و نحوهی پردازش اطلاعاتِ مربوط به «برخورد ذرات به یکدیگر» را مطالعه کنند. و یا ممکن است در کار خود از فناوریهای معمولیتری مانند kubernetes استفاده کنند، اما آن قدر بر روی آن تسلط داشته باشند که نسبت به رقبای خود متمایز باشند.
بنا به تجربه میتوان گفت که توسعهدهندگان متخصص دستمزد خوبی دریافت میکنند که اغلب بیشتر از دستمزد یک مدیر میانرده در حوزهی تکنولوژی است، اما پیدا کردن کار نیز برای آنان دشوارتر است. بسیاری از آنها شبکهی ارتباطی حرفهای خود را به دقت پرورش میدهند تا به سرعت فرصتهای شغلی مناسب را پیدا کنند و گاهی به شغلی حاشیهای مانند فعالیت به عنوان مشاور روی میآورند و به جای خلق محصول به کنترل کیفی آن میپردازند.
2. توسعهدهنده تراز اول
عبارت «توسعهدهندهی تراز اول» اصطلاحی بحثبرانگیز است چرا که گاهاً برای اشاره به برنامهنویسانی با هوش و استعدادی افسانهای به کار میرود. با این حال، همچنان توسعهدهندگانی هستند که در تمام طول فعالیت در حرفهی خود، همواره در حال یادگیریاند. آنها نه وارد مدیریت میشوند و نه در یک حوزهی خاص به کسب تخصص میپردازند اما حقیقت این است که این افراد در کار خود فوقالعادهاند.
اغلب آنها را میتوان در میان توسعهدهندگان ارشد پروژههای بسیار چالشبرانگیز یافت. حتی بدون تجربهی فعالیت در جایگاه مدیریتی، آنها در میان اعضای تیم خود از احترام خاصی برخوردارند زیرا دید جزئینگری نسبت به پروژه و درک دقیقی از معماری کلی آن دارند و همواره به دنبال ارائهی راهحلهای مبتکرانه هستند.
دقیقاً به دلیل اینکه این توسعهدهندگان بسیار خوب هستند، به ناچار کارهایی را انجام میدهند که ماهیت آنها بسیار متنوعتر از صرفا برنامهنویسی است. آنها حلال مشکل برای کل تیم، مربی برای جدیدترین اعضا، و شاید حتی سفیران برند برای شرکت خود خواهند شد. خارج از محل کار، اغلب آنها را در حال شبکهسازی در وبلاگها، پادکستها، کانالهای ویدیویی، گفتگوهای TED و موارد دیگر میبینید.
توسعهدهندگان تراز اول، اگر بتوانیم آنها را چنین بنامیم، مطمئناً اگر مسیر شغلی مرسوم را دنبال کنند، میتوانند درآمد بیشتری کسب کنند. اما آنها افرادی هستند که عمیقا عاشق کاری هستند که انجام میدهند و نمیخواهند آن را متوقف کنند. به این دلیل است که ما میگوییم: خوش به حالشان!
3. توسعهدهنده فرسوده
تنها تفاوت اساسی بین «توسعهدهنده فرسوده» و «توسعهدهنده تراز اول» که در بالا توضیح دادیم این است که اولی، در مقطعی از حرفه خود، یادگیری را متوقف کرده است. یا حداقل، سرعت یادگیری مهارتهای جدید را به میزان قابلتوجهی کاهش داده است. در دنیای پر شتاب فناوری، این بدان معناست که مهارتهای آنها منسوخ شده است (یا به ناچار منسوخ خواهد شد).
توسعهدهندگانی که مهارت انجام کارهای سخت و غیرجذاب را دارند، معمولا حس خوبی ندارند. به آنها کار سخت فنی، پوشش دادن وظایف اساسی یا انجام تعمیرات معمولی داده میشود. در بهترین حالت، آنها موقعیتی پیدا میکنند که سیستمی قدیمی را حفظ کنند که مبتنی بر فناوریهایی است که توسعهدهندگان جوانتر دیگر یاد نمیگیرند. اینها مشاغلی با درآمد خوب و معمولاً نه چندان دشوار هستند، اما تقاضا برای آنها زیاد نیست.
اغلب افراد به میل خود به توسعهدهندگان فرسوده تبدیل میشوند و تصمیم میگیرند که حجم کاری خود را کاهش دهند زیرا مسیری ملایم به سمت بازنشستگی ایجاد میکند. آنها قراردادهایی را به صورت غیرعادی پیدا میکنند، یا پروژههایی شخصی را دنبال میکنند که برایشان ارزشمند است، حتی اگر سود کمتری داشته باشند. کار در فناوری میتواند سخت باشد، و قابلدرک است که همه نمیخواهند این سطوح از سختی را تجربه کنند.
4. افرادی که زمینه شغلی خود را تغییر میدهند
همه کسانی که در صنعت تحریریه کار میکنند لازم نیست نویسنده باشند و به همین ترتیب، هر کسی که در زمینه فناوری کار میکند نیاز نیست توسعهدهنده باشد. در واقع، یک مجموعه کامل از مشاغل وجود دارد که صنعت برنامهنویسی را احاطه کرده است. همه این متخصصان، توسعهدهنده نیستند، اما انتظار میرود که درک درستی از برنامهنویسی و صنعت فناوری داشته باشند.
آموزش نحوه برنامهنویسی، چه در بوتکمپ، چه در دانشگاه یا به صورت فریلنسری، امکان دیگری برای توسعهدهندگانی است که به دنبال مسیر شغلی مفید اما متفاوت هستند. همچنین زمینههایی مانند استخدام، بازاریابی فناوری، یا آژانسهای برونسپاری وجود دارد.
برای این موقعیتهای شغلی معمولاً به اندازه نقش مدیر در یک شرکت نرمافزاری معمولی پرداخت نمیکنند؛ بنابراین جزو محبوبترینها نیستند. با این حال، اگر مهارتهای برنامهنویسی دارید اما به هر دلیل شخصی نمیخواهید از آنها استفاده کنید، بهتر است در نظر داشته باشید که هنوز گزینههای شغلی دیگری در دسترس هستند. حتی بدون ترک کامل فناوری و حتی بدون رفتن به یک زمینه کاملاً متفاوت. البته شما همیشه در ترک زمینه فناوری آزاد هستید.
متنی که خواندید ترجمه این مقاله است
ما را در تلگرام دنبال کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
میدانم چیزی نمیدانم
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگفتم...گفتا!!!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من دوبار زاده شده ام!!!