- نهایت بی پایان
ای کاش میشد!
کاش میشد حصار پنجره ها را درهم شکنم
کاش میشد بار دیگر دستانم را در دستانت گره کنم و با زبان چشمانم با آن قلب کوچکت حرف بزنم
کاش میشد به تو بگویم دوستت دارم.ای کاش جرأت یک لحظه با تو بودن را پیدا کنم.ای کاش بار دیگر فرصت دوباره با تو بودن برایم زنده شود.
الان در کدام وادی و زیر کدامین ستاره ای!
عشق من ای کاش هر لحظه ای که به تو فکر میکنم صورت زیبایت را میدیدم.کاش بار دیگر به جای فکر کردن به تو ، تورا در کنار خود بیابم.کاش میشد برای لحظه ای هرچند کوتاه باز دستانت را میان دستانم و سرت را روی سینه ام ببینم.کاش بار دیگر احساس با تو بودن برایم زنده شود. ای کاش درون قلبت جایی برایم باز کنی.کاش بار دیگر تورا و سنگینی وجودت را روی سینه ام حس کنم.کاش الان کنارم بودی.دلتنگتم... بازگرد و برای لحظه ای هرچند کوتاه اجازه بده در کنارت بمانم و برای اولین بار هم که شده از لب های قشنگت کام دل را روا کنم.اجازه بده باز تورا ببینم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیچِ ارزشمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
طُ
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماه تمام من است