01.آنها همه چیز تو را میدانند رفیق.

قبل از تماشای این مستند،تنها دغدغه و مشکلم این بود که نمی توانم به راحتی از امتحان درسی نه چندان مهم مثل سوادرسانه بگذرم و وقت آن را به درسی مهم تر و یا سخت تر اختصاص بدهم؛اما پس از تماشای the social dilemma دیگر احساس یک دانش آموز دون پایه را ندارم و دغدغه ام به مسائل بسیار بزرگتر و عمیق تری تبدیل شده.
«اگر از محصولی استفاده می‌کنید که بابتش هزینه‌ای نمی‌پردازید، پس خود شما محصول هستید.» هرچند خط به خط و جمله به جمله مستند جای درنگ و تامل دارد؛وقتی موسس یک کمپانی مثل پینترست از میزان اعتیادش به این اپلیکیشن اطلاع می دهد تا جملات معروفی که میان گفته های افراد حاضر در مستند نمایان میشود،اما گفتن هر جمله دیگری، درمورد مستند «The Social Dilemma معضل اجتماعی» اضافه کاری است، البته اگر به همین یک جمله خوب فکر کنیم و به مصداق‌هایش برسیم.

تنها دو صنعت مشتریان خود را یوزر می‌نامند، مواد مخدر و نرم‌افزار
تنها دو صنعت مشتریان خود را یوزر می‌نامند، مواد مخدر و نرم‌افزار


  • معضلی اجتماعی که دیده نشد!

ابتدا برایم عجیب و همینطور خوشایند بود که شرکت نتفلیکس این بار به جای ساختن سریال های تخیلی و عذاب آور(امیدوارم به تو که طرفدار سراسر آتشین ونزدی هستی بر نخورد:))دست به ساخت یک مستند مفید و قابل تامل پرداخته بود،اما وقتی آمار بازدیدهای موضع اجتماعی را با دیگر سریال های کمپانی نتفلیکس مقایسه کردم،فهمیدم که چرا بیشتر هزینه های خود را صرف همان سریال های تخیلی میکند؛اما از همه این ها که بگذریم به یک سوال بر میخوریم:چه چیزی باعث شده بود تا عده کمی «The Social Dilemma معضل اجتماعی» را ببینند و به دیگران توصیه کنند؟جواب، دقیقا موضوع فیلم است؛ معضلی اجتماعی که با همه‌گیری شبکه‌های اجتماعی آغاز شده و روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود و فکر کردن به آینده را ترسناک می‌کند. از طرف دیگر، کسی که این فیلم را دیده و خوشش آمده، چطور می‌تواند آن را به دیگران معرفی کند؟ از طریق همان شبکه‌های اجتماعی؟ گذشته از خجالت‌آور بودن چنین توصیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی، آیا موسسین و سرمایه‌گذاران این شبکه‌ها، موافق فراگیری این فیلم بودند؟

مهم ترین نکته مستند که شاید بتواند کمی توجه مخاطب را جلب کند؛نزدیک بودن موضوع آن به زندگی حقیقی انسان است،تو با دیدن لحظه به لحظه مستند،به یاد یکی از لحظات زندگی خود و یا یکی از نزدیکانت خواهی افتاد و آمیخته شدن احساس عذاب وجدان و جذابیت باعث میخکوب شدن تو پای مستند میشود.

شاید بپرسید فیسبوک و اینستاگرام و توییتر و … چه چیزی از ما می‌خواهند که اینقدر ترسناک و غیر انسانی است؟ اطلاعات ذخیره شده روی گوشی؟ دسترسی به دوربین‌ها، هر زمان که بخواهند؟ پخش تبلیغاتی که برایشان پول‌ساز است؟ هیچ‌کدام! اطلاعات شخصی ما که به درد افشا نمی‌خورد و تبلیغات‌شان را هر زمان که بخواهیم می‌توانیم ببندیم! به جمله اصلی فیلم در ابتدای متن برگردیم، زمانی که برای استفاده از محصولی هزینه‌ای پرداخت نکنیم، خود ما محصول هستیم! ما محصولی هستیم که غول‌های فناوری، به سرمایه‌داران بزرگ می‌فروشند تا آن‌ها را به اهدافی که می‌خواهند، برسانند.

نمونه‌اش مداخلات روسیه در انتخابات آمریکا، با استفاده از فیسبوک است. محتوایی که در صفحات فیسبوک منتشر شد و روی تفکر چندین هزار نفر تاثیر گذاشت تا روسیه بتواند به هدفی که داشت برسد. لازم نیست این محتوا را یک سلبریتی یا شخصی با تعداد دنبال کنندگان بالا منتشر کرده باشد تا فراگیر شود، کافیست با هدفی که فیسبوک دارد، هم‌راستا باشد.

وقتی فیلمبردار در یکی از سکانس های مستند به شوخی می گوید:«با صحبت هایی که شنیدم احساس میکنم یک موش آزمایشگاهی هستم»،تو با کمال میل حرف فیلمبردار را تایید میکنی؛چرا که خود تو نیز با تمام وجود این موضوع را حس میکنی و گاه ضربه های مهلکی از سوی جملات افراد حاضر در مستند به تو وارد میشود و ممکن است در نحوه استفاده تو از رسانه تاثیر مستقیم بگذارد و این دقیقا همان دلیلی است که باعث میشود به تو تماشای ای مستند را توصیه کنم.

  • ماجرای زمین تخت‌گرایان!

خیال می‌کنید کاربران، عقل و شعور دارند و می‌توانند درست یا غلطِ یک محتوا را تشخیص دهند؛ اینطور نیست. «The Social Dilemma معضل اجتماعی» مثالی از همین تاثیرپذیری کاربران می‌آورد: ادعای B.O.B رپر آمریکایی، مبنی بر تخت بودن زمین! که خیلی زود پخش می‌شود و اتفاقا طرفدارانی هم پیدا می‌کند. تا جایی که یک انجمن به نام انجمن زمین تخت‌گرایان راه می‌اندازند و هر سال اعضای جدیدی می‌پذیرند. جالب‌تر اینکه چنین انجمنی در ایران هم وجود دارد: «انجمن زمین تخت فارسی»

چه دلیلی باعث شده تا یوتیوب اجازه همه‌گیری چنین محتوایی را بدهد یا حتی بخواهد؟ چرا هر روز اخبار جدیدی درمورد پیشگیری از شیوع ویروس کرونا می‌شنویم که هیچ‌کدام سند موثقی ندارند؟ چرا هیچ نظارتی بر محتوایی که در فضای مجازی منتشر می‌شود، نیست؟

این غول‌های تکنولوژی می‌خواهند با استفاده از هوش مصنوعی، تمام سناریوهای موجود را بررسی کنند و به علایق تمام کاربران در سراسر جهان پی ببرند. پس هیچ اهمیتی ندارد محتوای منتشر شده از اساس غلط است، مهم واکنش کاربران به این محتواست تا بتوانند الگوریتم‌هایشان را بهبود دهند و درک بهتری نسبت به کاربران‌شان داشته باشند تا پیش‌بینی‌های درست‌تری از تصمیمات آن‌ها داشته باشند و در نهایت، کاربران‌شان را بهتر از خودشان بشناسند!

  • تریستان هریس چه کسی است؟طرف ماست یا منافع خودش؟

هیچ دلم نمی‌خواهد فکر کنم پشت حرف‌ها و نگرانی‌های تریستان هریس برای مردم، یک نیت شخصی نهفته؛ مثلا خواسته رقیبی باشد برای غول‌های فناوری و سایتی بالا آورده و هنوز در شبکه‌های اجتماعی (به جز اینستاگرام و فیسبوک) فعال است تا شناخته شود و دستِ آخر، خودش هم مانند زاکربرگ، کاربرانش را به جهتی که می‌خواهد یا جهتی که بیشترین پول را در قبالش دریافت کرده، سوق دهد.

اما حتی اگر چنین چیزی باشد، دغدغه‌ای که عنوان کرده، دغدغه خوب و قابل تاملی است. شبکه‌های اجتماعی، ویروسی هستند که در مغزمان نفوذ می‌کنند و قدرت اراده و تصمیم‌گیری را از او می‌گیرند. به او وابستگی می‌دهند و او را در برابر تحمل دردها و مشکلات، ضعیف می‌کنند.

کمترین کار برای شروع رهایی از این وابستگی، پاک کردن فیسبوک و اینستاگرام است، یا حداقل رعایت نکاتی است که باعث می‌شوند الگویی به دستِ هوش مصنوعیِ پشت رول ندهیم تا روزی بتوانند ارتباطات، علایق، هیجانات، ناخوشایندی‌ها، روحیات و در نهایت تصمیمات ما را پیش‌بینی کند. همه این اطلاعات در حافظه‌ها و ماشین‌هایی ذخیره می‌شوند که هیچ نظارتی از سمت نیروی انسانی بر آن‌ها نیست و نمی‌دانیم چطور طبقه‌بندی می‌شوند و نمی‌توانیم حدس بزنیم در دنیایی با این حجم از اطلاعات، ماشین‌ها و تکنولوژی‌های رو به پیشرفت، چه آینده‌ای در پیش است.

تریستان هریس
تریستان هریس
  • چه کاری از ما ساخته است؟

همه کسانی که در The Social Dilemma حضور دارند و هر کدام مدتی را صبح به صبح در سیلیکون‌ولی از ماشین پیاده شده‌اند و به محل کارشان رفته‌اند، راه‌حل‌هایی را برای حداقل کردن تاثیرات این شبکه‌های اجتماعی یا سوء استفاده‌های آنان پیشنهاد کرده‌اند. به عنوان مثال نوتیفیکیشن تمام شبکه‌های اجتماعی‌تان را غیرفعال کنید، یا هیچ کدام از پیشنهادات یوتیوب را نبینید یا همه را ببینید، در توییتر مخالفان‌تان را دنبال کنید، اغلب یک موضوع ثابت را دنبال نکنید، مثلا اگر همیشه ویدئوی بچه ‌گربه‌های ملوس را می‌بینید و قسمت اکسپلور و ویدئوهای پیشنهادی‌تان در اینستاگرام، پر است از همین دست موضوع، منتظر روزی باشید که تبلیغ، مفهوم یا نگرشی را، از طریق همین ویدئوها، دریافت کنید.


خلاصه کنم؛دیدن این مستند برای من و تو که در حساس ترین گروه زندگی خود قرار داریم،از نان شب واجب تر است؛از من به تو نصیحت دوست،معضل اجتماعی را ببین:»

#یک_عدد_ما

#معضل_اجتماعی