شکر که خدا هست?
در ویرگول چه می گذرد؟(۲)
۱_یعنی شما اگه عکس یه تاید که دونه هاش بیرون ریخته رو نشون دست انداز بدی بهت میگه آه ای خدای بزرگ!این دانه هایی که از تاید بیرون ریخته شده اند بیانگر عدم وابستگی و نداشتن تعلق میان آن ها می باشد.من از تاید هم کمترم که نتوانستم بر وابستگی های خود غلبه کنم!چون بار ها میخواستم آدمیان را در زندگی خود نگه دارم.آن هم بر خلاف میل باطنیشان!
۲_مهم نیست چند وقته که عضو ویرگول شدی.مهم نیست پسری یا دختر.مهم نیست مؤمنی یا کافر.حتی مهم نیست اصلا چیزی نوشتی یا نه.چون بالاخره خانوم نگین اصل پستت رو پیدا میکنه وبرات کامنت میذاره!
۳_میدونستین سریال مرد هزار چهره رو از روی علی دادخواه ساختن؟
۴_بابا یاگا مدتی داستان های خوب مینوشت.داستان هایی که جدای از کوتاه بودنشون خیلی آموزنده بود.مدتیه که دیگه پیداش نیست و پستی نذاشته.از دوستای مشترکمون دربارش پرسیدم.بهم گفتن دیشب خودکشی کرده و سه تا قرص...قورت داده...
الآنم تو بیمارستان هست و حاضر نیست روند درمان خودشو طی کنه.مگه این که حمایتش کنین!
۵_بچه ها شنیدم محمدامین اسکندری چند وقت پیش رفته غزه واسیرشده!لطفا برای سلامتیش دعاکنین.
۶_روان نویس طوری کنکور رو گند زده که گوشیش رو ازش گرفتن.هر روز پدرش با کمربند و مادرش بادمپایی ازش استقبال میکنه.برای همینه که دیگه نمیتونه پست بذاره.دست هاش بی حس شدن.واقعا لایق ترحم هست.
۷_بعضیاتون از من گله کرده بودین که چرا به کامنت ها جواب نمیدادم!بابا شهرت دردسرهای خاص خودش رو هم داره.لطفاکمی درک کنین.شما وقتی دایرکت گلزار میرین مگه بهتون جواب میده؟
۸_اونایی که نفوذ زیادی در ویرگول دارن لطفا از طراحان چالش کتابخوانی محرم بخوان که فرصتش رو چهار پنج روزی تمدید کنن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
و رهایی (از بند کار!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
یکی بود، یکی نبود
مطلبی دیگر از این انتشارات
از قول تا عمل: چطوری هر کاری رو تا آخر انجام بدیم؟