راستش من خیلی کار دارم هنوز، خیلی چیزا هم برای از دست دادن دارم ولی اگه بهم بگن همین الان میتونی چشماتو ببندی و دیگه بیدار نشی با آرامش تمام چشمامو میبندم :)
خودمو خودت
فقط خودمو و خودت
یه کارتون بذارم رو سرمو سرخ شدنمو نبینی
دستاتو با لیوان کاغذی توی کافی شاپ بگیرمو
تو چشات نگاه کنم
اگه بتونم سرمو بلند کنم
چشمای سیاهت خودمو نشون بدن
لبخندت بشه امضای تپش قلبم
خنده هات بشه لالایی وجودم
روی پیانو راه بریمو تو فقط به بد پیانو زدنم بخندی
روی ساحل انقد شن بازی کنیم که مردم صداشون در ادو
دریا بیادو همه رو بشوره و ببره و مردمو آروم کنه
توی تونلای جاده چالوس انقد جیغ بزنیم که سنگای اون بالا هول کننو بیوفتن پایین
سر فیلمای ترسناک من چشامو ببندم و با پفیلا خودمو خفه کنمو تو بخندی
تو ماشین انقد با آهنگا همخونی کنیم که خوانندش از رو بره
تو بگی میشه
من بگم نمیشه
از دستم عصبانی بشیو من اخمای قشنگتو دید بزنم
خسته و داغون باشمو تو پرستارم باشی
به قول شاعر
الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی
تو عاشقم باشیو من عاشق تر از تو
تو بری بیرونو من از نگرانی دلم هزار راه بره
راه زندگی سخت باشه و فقط تو باشی
تلفن کنی بهمو اسمتو سیو کرده باشم عسل
اخه تو شیرینی زندگی باشیو عسل نباشی؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
حالمان خوب میشود!
مطلبی دیگر از این انتشارات
تنهاییت را دوست بدار
مطلبی دیگر از این انتشارات
منِ رانده شده