میخوای به هر بهونه که شده بهش بپری چرا که فکر میکنی تو از همه فرشته تری
سوالات کشنده
سردرگمم نمیدونم کی راست میگه
تا حالا شده با خودت حرف بزنی؟ طوری که خودتو به دو بخش تقسیم کنی، یکی که مهربونه و اون یکی که نامهربونه ولی من بهش میگم عاقل
بعضی وقتا این دوتا با هم سر یه مسائلی درگیر میشن مثلاً چرا باید زندگی کنیم؟ اصن چرا باید یه هدفامون برسیم؟ تهش که هممون میمیریم
اینکه تهش هممون میمیریم حقیقته و اون یکی من خیلی سعی کرد که دلیلی بیاره که بگه نه ما باید زندگی کنیم و به هدفامون برسیم مثلاً اینکه هر کسی باید یه تأثیری روی این دنیا بذاره و بهتره که اون یه تأثیر خوب باشه ولی طرف عاقلم گفت چه دیر یا زود همه فراموش میشن
این بحث انقد ادامه پیدا کرد تا منو از زندگی ناامید کرد، برا یه مدتی هیچ دلیل و انگیزهای برای ادامه دادن نداشتم، دیگه کم کم داشتم به خودکشی فکر میکردم، حتی یادمه یه شب میخواستم پنجره رو باز کنم و بپرم ولی خدارو شکر انقد خوابم میومد که حالشو نداشتم
قطعاً تنها دلیل این کارم این سوال نبوده و نیست اما این سوال، چرا باید زندگی کنیم و برا هدفمون تلاش کنیم، تاثیر زیادی داشتقطعاً تنها دلیل این کارم این سوال نبوده و نیست اما این سوال، چرا باید زندگی کنیم و برا هدفمون تلاش کنیم، تاثیر زیادی داشت
و در آخر...
من برای این سوال، جواب تأثیر گذاشتن رو دنیا و اطرافیان رو انتخاب کردم و از جواب طرف عاقلم دوری کردم که الان زندم? و دارم سعی میکنم یه آدم شاد باشم که به بقیه هم انرژی میده و در تلاشه که با غمش کنار بیاد
تامام
مطلبی دیگر از این انتشارات
سکوت
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای خواهر نادیده ام صاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
من در مقابل من