کمی آرزو

چوب هری پاتر میخوام و سرزمین عجایب!
یه اسپیکر با صدای بلند میخوام و خونه خالی!
برف ده سانتی میخوام و یه ادم دیوونه!
راه رفتن رو ابرها رو مث داستانا میخوام
یه اکیپ مث سریال فرندز میخوام و یه مسافرت پر عشق و حال
نارنگی میخوام یه پلاستیک دو کیلویی
انار میخوام با گلپر و نمک

تیتاپ میخوام و شیرکاکائو
بچگی میخوام و بازی و استرس مشقای فرداش
بلیط رفتن میخوام به مریخ، به ناکجا اباد یه طرفه بی برگشت
یه قهوه میخوام و سیگار بعدش
هیجان میخوام ، بانجی جامپینگ ۳۰ متری.
یه خودمِ قوی میخوام که کسی نگرانش نشه ازش مطمئن باشه ازش مطمئن باشم:)
دلم جدا شدن روح از بدن میخواد
دلم ورزشگاه فوتبال میخواد و یه بازی پرگل، انقدر داد بزنی صدات بعدش درنیاد
اونجایی رو میخوام که فیلتر شکن نخواد
بغل میخوام حاجی ازونا که انگار دوتا قلب داری.
شاید نفهمی منو شایدم بگی مسخرس‌ ولی خب شنیدم که میگن
میگن آبی که تخم مرغ رو سفت میکنه سیب زمینی رو نرم میکنه
میگن آبی که به ماهی جون میده میتونه شیر رو غرق کنه
نمیشه برا همه نسخه یکی گرفت؛ غم هرکس برا خودش بزرگه...
وقتی مرحله قبل زندگیم mission completed شد رسیدم جایی که خیلی منتظرش بودم همونجایی که باید میبودم؛ بدون حسرت .
رسیدم و دیدم هیچی اونجوری که باید باشه نیست؛ دنبال یه چیز جدید میگشتم و هه... زهی خیال باطل
همونی که قبلا بودم! از بیرونِ خودم تحریم و داخل فیلتر(البته فیلتر مهم نیست واقعا،الان جنگه!)!!
مثلِ...
بگذریم!
برسیم همون جای همیشگی: "چ دنیایی ترسناکی"
یادمه قبلا میگفتم اگه قسمت تاریک ماجرا باشی حتی از نور هم میترسی ولی بذار الان بهت اینجوری بگم:
گاهی نور نه قاتل تاریکی بلکه جانبخش سایه هاست
به امید دیدن نور❤️

پ.ن: رسیدن نهایی وجود نداره کل زندگی حرکته؛ مسیرت سبز رفیق
پ.ن²: چون حس کردم این متن باید یه جایی بمونه برا بعدا




https://ts1.tarafdari.com/contents/user216554/content-sound/giovanni_marradi_-_friend.mp3

1401/7/30