شآد بآشُــ بخَند ♡ بزار بفهمَـنـ قَوۍ تَر از دیروزی؛ منم آخرین جزء هر موضوعی (نقطه)
چه سود از این سکوت؟
شکست ها و نگرانی هایت را رها کن خاطراتت را نمی گویم دور بریز اما قاب نکن به دیواردلت، در جاده ی زندگی، نگاهت که به عقب باشد؛
زمین می خوری
زخم بر می داری
و درد می کشی
نه از بی مهری کسی دلگیر شو
نه به محبت کسی بیش از حد دلگرم
به خاطر آنچه که از تو گرفته شده
دلسرد مباش، تو چه می دانی؟
شاید … روزی … ساعتی … آرزوی
نداشتنش را می کردی
تنها اعتماد کن و خود را به او بسپار
هیچ کس آنقدر قوی نیست که ساعت ها
بر عکس نفس بکشد
در آینده لبخند بزن
این همان جایی است که باید باشی
هیج کس تو نخواهد شد
آرامش سهم توست(نقطه)
آدم هارو ببین، تجربشون کن، اما خودتم یکی از همونایی هستی که تجربه میشی، تلخه، اما حقیقته.
خیلی دنبال انسانیت گشتم، توی همه، در تک تک لحظاتم؛ آخر همش به بنبست خوردم.
حرف های انگیزشی، بی انگیزه ترت میکنن، ما آدما آنقدر از مفهوم انسان دور شدیم که شروع کردیم برای دیگران حال خوب فروختن؛ بی منت حال همو خوب کنید،...
فصل جدید انسانیتت رو از همین نقطه شروع کن. (نقطه)
مطلبی دیگر از این انتشارات
"لا بہ لاۍِ ناگفتہ ها"
مطلبی دیگر از این انتشارات
امید
مطلبی دیگر از این انتشارات
گرگ ها. (دلنوشته)