تو شاید "بهتر" بودی؛ ولی مطمئنی که هنوزم "بهتر" هستی؟

You think you're better than them (تو فکر میکنی بهتر از اونایی)
Better than them (بهتر از اونایی)
You think they're really your friends (تو فکر میکنی اونا واقعا دوستاتن)
Really your friends (واقعا دوستاتن)
But when it comes to the end (ولی وقتی به پایان میرسه)
To the end (به پایان میرسه)
You're just the same as them (تو دقیقا شبیه اونایی)
Same as them (شبیه اونایی)

-imagine dragons, sharks
https://mupo.ir/Song/3013

داشتم می‌گفتم دنبال لینک ساندکلود این آهنگ نوشته بود:
This track is not available in Islamic Republic of Iran :")))))


عجیبه ولی همیشه این اتفاق میوفته. یه نفر به جنگ یه عقیده / رفتار / دروغ / سیاست میره. مدت زیادی باهاش مبارزه می‌کنه. مبارزه سخت و سخت‌تر میشه. اونقدری سخت که معلوم نیست کدوم طرف برنده میشه. بعد از یه مدت توی اون موقعیت سخت، میبینی دیگه فرقی نمی‌کنه کدوم طرف برنده بشه. در هر حالت، به همون حالتِ نرمال (نه به معنایِ درست، به معنایِ تکراری) میرسه.

اگه بحث مبارزه با دیکتاتوریِ، تهش، مبارزین علیه دیکتاتوری، یه دیکتاتور به تمام عیار میشن. اگه یه جنگ علیه تعصبات بی‌خودی باشه، تهش می‌بینی داری جدال دو گروهِ افراطی رو نگاه می‌کنی. اگه جدال سر دروغ گویی باشه تهش می‌بینی گروهِ ضد دروغ گویی، دروغای بیشتری گفتن.

دم دستی‌ترین مثالش میشه فمنیسم. ایده‌ی فمنیسم یه جنبش برای برابر بود. هدف همینه؛ ولی وقتی یه نگاه به جامعه بکنی می‌بینی که اغلب مردم به فمنیسم به این چشم نگاه نمی‌کنن. یه سری (که متاسفانه درصد خیلی بالایی از فمنیستا رو تشکیل می‌دن) از فمنیستا اونقدر درگیر مبارزه با مرد سالاری شدن که به زن سالاری رو آوردن. برای همینم الان فمنیسم اصلا اون چهره‌ای که باید داشته باشه رو نداره.

همه‌ چیزایی که بالا گفتم، درست ولی یه فکت جالب دیگه‌ هم هست که باید اشاره کنم. اکثرا تغییرا رو همین افراطی‌ها بوجود میارن! یا بهتره اینجوری بگم، هیچ وقت جمعی که توش افراد افراطی حضور نداشتن نتونسته موفقیتی رو کسب کنه. (اینو صرفا بر حسب تفکرم می‌گم؛ اگه مثال نقضی هست لطفا بگین.)

اصلا قرار نبود این نوشته راجع به زمان حال باشه و قرار بود یه داستان خیالی راجع به اتفاق "از هر چیزی متنفر باشی همون میشی" باشه؛ ولی وقتی شروع به نوشتن کردم به این نتیجه رسیدم که این اتفاق زیادی واقعیِ که بخوام برای تعریف کردنش از دنیای تخیلات استفاده کنم.

البته منظورم این نیست که افراط بده یا خوبه. چون خودمم توی این مسئله هنوز موندم. فقط دوست دارم بگم "ای اونایی که دارید افراطی می‌شید؛ آگاهانه افراطی بشید!"


فکر کنم تا مدت طولانی‌ای قراره همه‌ی پستام یا در وصف بخشی از متن آهنگای ایمجین دراگون باشه یا الهام گرفته ازشون. هر کیم مشکل داره؛ به سمت حانیه شوتش می‌کنم =")))))))