ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
از پرتلفاتترین نبردها و حماسیترین مقاومتها در جهان چه میدانیم؟/ گزارشی از ۹ نبرد خونین
این هفته، سالروز آغاز نبرد استالینگراد است. نبردی که آن را پرتلفاتترین جنگ در جهان میدانند. کارزاری حیرتآور از حیث خشونت بین استالین و هیتلر بر سر یک شهر در روسیه امروزی یا شوروی قبلی که در نهایت سرنوشت جنگ جهانی دوم را هم تعیین کرد. به این بهانه نگاهی کردم به اعجاببرانگیزترین مقاومتها در جهان و نبردهای در تاریخ. نبردهایی که از حیث مقاومت در میان دو سوی جنگ و نیز تعداد انسانهایی که متاسفانه در این میانه کشته شدند؛ میتوانند هر انسانی را به شگفتی و البته تاسف وادارند.
ذکر این نکته البته ضروری است که در جنگ ایران و عراق، بر اساس آمار رسمی، ۲۲۱ هزار نفر از سوی ایران جان خود را در راه دفاع از میهن از دست دادند و به شهادت رسیدند ولی در طرف عراقی، آماری به این دقت وجود ندارد و گفته شده که حدود ۱۰۵ تا ۵۰۰ هزار نفر (بر اساس آمارهای مذکور در صفحه ویکیپدیای انگلیسی این جنگ) کشته شدند.
بنابراین با در نظر گرفتن میانگین ۳۰۰ هزار کشته برای عراق میتوان گفت که در این جنگ ۵۰۰ هزار نفر و به طور میانگین در هر روز هفده نفر از هر دو ملت، قربانی جنگ شدند. گفته شده که عملیات کربلای ۵ که از ۱۹ دی ۱۳۶۵ تا ۶ فروردین ۱۳۶۶ در مناطق شلمچه و بصره در ایران و عراق انجام شد با حدود ۳۰ تا ۱۰۰ صدهزار نفر تلفات، شدیدترین جنگ میان دو کشور است.
در ادامهی این مطلب، به دیگر نبردهای معروف در تاریخ جهان خواهم پرداخت:
۱. نبرد استالینگراد؛ ۱ شهریور ۱۳۲۱- ۱۳ بهمن ۱۳۲۱
شوروی در جنگ جهانی دوم ابتدا در تیم آلمان بود ولی پس از مدتی، هراس هیتلر از خطر احتمالی جنگ شوروی با دشمنان آلمان و ثروتهای کشاورزی و صنعتی بخش اروپایی شوروی که برای آلمان در جنگ طولانیاش با متفقین ضروری بود و نیز تلاش برای تسلط بر اروپا بهنوعی که انگلستان را وادار به صلح کند؛ باعث شد آلمان به شوروی هم رحم نکند. روسیه کنونی شهری دارد بهنام ولگاگراد که از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۱ نام آن استالینگراد بوده است. نبردی که از آن یاد میکنیم در این منطقه اتفاق افتاده است. استالینگراد مرکز صنعتی عمده و شهری بسیار مهم بود و دستیابی به رود ولگا در آن نقطه میتوانست اتحاد شوروی را از دسترسی به ذخایر نفت خود در قفقاز محروم کند.
آلمانیها که از سال ۱۹۴۰ علیه شوروی میجنگیدند در پایان تابستان ۱۹۴۲ با ۵۰۰ هزار سرباز آلمانی، ایتالیایی، مجار و رومانیایی به این شهر حمله کرد اما با مقاومت سخت کارگرانی روبهرو شدند که در یگانهای جنگاور بسیج شده بودند. با این حال، تا اواخر مهر، مدافعان روسی تقریبا تا رود ولگا عقب رانده شدند و شهر تقریبا ویران شده بود اما با کاهش آذوقه و ملزومات آلمانیها و با توجه به در راه بودن زمستان و عدم کارآیی تانکهای آلمانیها در نبردهای دائمی خیابانی، خانهبهخانه و تنبهتن، روسها فرصت را غنیمت شمردند و پس از یک پاتک ۵روزه، آلمانیها را محاصره کردند. کوشش قوای هیتلر برای رساندن نیروهای کمکی و آذوقه برای مدتی جواب داد ولی در نهایت تسلیم ارتش سرخ شدند. تلفات آلمانیها در نبرد استالینگراد تا ۳۰۰ هزار تن تخمین زده شده است و گفته شده بدون سربازان ایتالیایی، رومانیایی و مجارستانی ۶۳۳ هزار نفر در این نبرد کشته شدند.
۲. نبرد برلین؛ ۲۷ فروردین ۱۳۲۴- ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۴
شوروی بعد از نبرد استالینگراد به سمت غرب، شروع به پیشروی کرد و آخرین ضربه به پیکر تضعیف شده آلمان را از زمستان سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. در این حمله، پیشروی ارتش سرخ به سمت پایتخت هیتلر سریع بود ولی در نهایت این ارتش در ۶۰ کیلومتری شرق برلین متوقف شد.
پس از حدود یک ماه و نیم، حملات شوروی به این شهر از جنوب و شرق آغاز شد و دو هفته بعد یعنی در روز ۳۰ آوریل، هیتلر، ده روز بعد از تولد ۵۶ سالگی خود، خودکشی کرده بود و رایشستاگ، ساختمان پارلمان آلمان به تصرف قوای شوروی درآمد.با وجود اینکه تاریخ پایانی این نبرد، دوم ماه مه اعلام شده اما نبرد در شمالغربی، غرب و جنوبغربی شهر تا پایان جنگ در اروپا در روز ۹ مه ادامه داشت چراکه برخی از واحدهای آلمانی، با مقاومت در برابر شوروی، به سمت غرب حرکت میکردند تا بتوانند تسلیم متحدان غربی شوند و نه شوروی.
نیروی زمینی این نبرد کاملا از شوروی تامین شده بود ولی متفقین غربی با بمباران شهر به این حمله کمک کردند. بمباران شهر و گلولهباران آن و نیز جنگ خیابانی، بسیاری از غیرنظامیان را هم به کام مرگ برد. با یک تخمین سطح پایین گفته شده که در مجموع حدود ۵۳۹ هزار نفر در طول این جنگ کشته شدند که ۴۵۸ هزار نفر از آنان آلمانی بودند. به این ترتیب، آلمانیها تقریبا برای هر کیلومتر مربع از مساحت پایتخت این روزهایشان (۹۰۰ کیلومتر مربع در حال حاضر) حدود ۵۰۸ کشته دادند. با این حال برخی میگویند که این آمار تخمینی و غیرقابل اعتماد است و با برخی ارزیابیهای دیگر میتوان تعداد تلفات را بالاتر از این هم برد.
۳. نبرد تت؛ ۱۱ بهمن ۱۳۴۶- ۱ مهر ۱۳۴۷
جنگ ویتنام از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین دو بخش جنوبی و شمالی این کشور که بهترتیب طرفدار غرب و شوروی بودند روی داد. آمریکا هم از سال ۱۹۶۵ وارد این جنگ شد و در نهایت با شکست از آن خارج شد. در سال ۱۹۶۸ نیروهای ویتکنگ و ویتنام شمالی همزمان با عید تت و آغاز سال ویتنامی، حملههای گستردهای را در سراسر ویتنام جنوبی آغاز کردند که به حمله عید تت مشهور شد. مجموعا در سه فاز این حمله نیروهای جنوبی و متحدان غربی، ۹ هزار نفر کشته و نیروهای شمالی بیش از ۷۵ هزار کشته دادند.
حمله در ایام عید بزرگ ویتنامیها صورت گرفت چرا که اکثر پرسنل ارتش ویتنام جنوبی در مرخصی بودند. هدف این بود که حملاتی غیرمتمرکز به حدود ۱۰۰ شهرک و شهر صورت گیرد تا در نهایت خیزش مردمی منجر به فروپاشی دولت ویتنام جنوبی شود اما این اتفاق نیفتاد. از اینرو تحلیلگران نظامی معتقدند که این حمله برای ویتنام شمالی یک شکست نظامی بهحساب میآید زیرا باعث شورش فراگیر یا حتی فرار نیروهای باقیمانده ارتش ویتنام جنوبی نشد
ولی به دلیل تاثیرگذاری آن بر دیدگاههای مردم آمریکا و جهان در مورد جنگ ویتنام، پیامدهای گستردهای داشت و حتی حامیان وفادار جنگ را وادار کرد تا قبول کنند که استراتژی جنگ فعلی نیاز به ارزیابی مجدد دارد چرا که افکار عمومی ایالات متحده توسط رهبران سیاسی و نظامی این کشور به این باور رسیده بودند که ویتنام شمالی در حال شکست هستند و قادر به انجام چنین عملیات نظامی جاهطلبانهای نیستند. به این ترتیب حمایت عمومی در آمریکا از این جنگ در نتیجه تلفات تت کاهش یافت.
۴. نبرد نرماندی؛ ۱۶ خرداد ۱۳۲۳- ۳ شهریور ۱۳۲۳
نرماندی به منطقهای در شمال غربی فرانسه گفته میشود که در جریان جنگ جهانی دوم توسط آلمان اشغال شده بود. با این حال نیروهای متفقین توانستند این منطقه و بهطور کلی شمال آلمان را در سال پنجم جنگ از آلمان پس بگیرند با تلفاتی نزدیک به ۴۰ هزار نفر در برابر تلفات حدود ۳۰۰ هزار نفری ارتش آلمان.
یک سال قبل از شروع نبرد نرماندی سران نیروهای متفق در تهران در سفارت شوروی دور هم جمع شدند. جلسه سری چرچیل، روزولت و استالین در ۲۸ نوامبر تا اول دسامبر در تاریخ به کنفرانس تهران شهرت پیدا کرده است. سنگ بنای عملیات نرماندی هم در این کنفرانس گذاشته شد. در این کنفرانس استالین، نبرد نرماندی را به دیگر سران متفق پیشنهاد کرد. در حالی که وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا با این طرح مخالف بود، در نهایت کنفرانس با نظر استالین موافقت کرد و مهر تاییدی بر انجام عملیات نرماندی زده شد.
در واقع رهبر شوروی سعی میکرد تا همرزمهایش را مجاب کند که از راه جبهههای غربی به هیتلر فشار بیاورند تا جبهه شرق فرصتی برای تجدید قوا و نفس کشیدن بهدست بیاورد.
پس از چندین و چند عملیات فریب و در حالیکه در شب عملیات طوفان وحشتناکی سواحل فرانسه را درگیر خود کرد و بسیاری از فرماندهان پست خود در خط مقدم را با خیالی آسوده از عدم آغاز یک عملیات نظامی در این آب و هوا ترک کرده بودند؛ عملیات آغاز شد و با توجه به دیر رسیدن نیروهای کمکی به منطقه (برخی میگویند بهخاطر اینکه هیتلر خواب بوده و فرماندهان نازی تحت هیچ شرایطی اجازه بیدار کردن پیشوا را نداشتند) آلمانیها قافیه را واگذار کردند.
۵. نبرد باگراتیون؛ ۱ تیر ۱۳۲۳- ۲۸ مرداد ۱۳۲۳
دو هفته بعد از عملیات نرماندی، استالین یک عملیات نظامی را با عنوان عملیات تهاجمی استراتژیک بلاروس آغاز میکند و آلمان را در جبهه شرقی نیز ناکاوت میکند. روسها البته برای آغاز این جنگ یک دلیل شخصی هم داشتند و آنهم انتقام از آلمانیها بهخاطر تلفات سنگینی بود که شوروی سه سال قبل در جریان پیشرویهای سریع و برقآسای نازیها در عملیات بارباروسا متحمل شده بود. بارباروسا نام عملیات تهاجم آلمان به شوروی بود و آن را بزرگترین و گستردهترین یورش تاریخ میدانند و گفته شده در جریان آن ۵۶۶ هزار نفر از نیروهای شوروی در جنگ و حدود ۲۳۵ هزار نفر بر اثر حوادثی خارج از جنگ کشته شدند.
به عملیات باگراتیون بپردازیم. در آن عملیات، نیروهای روس، ۱۶۶ یگان نظامی خود را در جبهه بلاروس جمعآوری کرده و جبهه نبردی به وسعت ۴۵۰ مایل را باز کردند. این حمله چنان سریع بود که ارتش سرخ گاهیاوقات روزی تا ۱۵ مایل نیز پیشروی میکرد.در نهایت اتحاد جماهیر شوروی ۲۸ لشکر از ۳۴ لشکر ارتش آلمان را نابود کرد و بزرگترین شکست در تاریخ ارتش آلمان را به این کشور تحمیل کرد.
گفته شده ۴۵۰ هزار نفر از نظامیان آلمانی در این عملیات کشته شدند. البته آلمانها هم تلفات سختی به نیروهای روسی وارد کردند و گفته شده روسها نیز طی نزدیک به دو ماه در این عملیات، بیش از ۷۵۰ هزار نفر از نیروهایشان را از دست دادند با این حال عملیات باگراتیون در کنار شکست آلمان در جبهه نرماندی به سرعت بهعنوان صدای ناقوس مرگ آلمان نازی تعبیر شد.
۶. نبرد سُم؛ ۱۰ تیر ۱۲۹۵- ۲۷ آبان ۱۲۹۵
در جریان جنگ جهانی اول، نبرد سم، با تعرض نیروهای انگلیسی به سنگرهای آلمانی آغاز شد كه در همان روز ۲۰ هزار نظامی انگلیسی بهدست آلمانیها كشته و ۴۰ هزار تن دیگر زخمی شدند.این نبرد تا نیمه نوامبر (به مدت چهارماه و هجده روز) ادامه یافت و ضمن آن تلفات فرانسه ۲۰۰ هزار، انگلستان ۴۲۰ هزار و آلمان ۴۶۵ هزار نفر بود. در این جبهه که طول آن تنها ۳۰ کیلومتر بود ۴۸ لشکر فرانسوی و ۵۱ لشکر انگلیسی با ۵۰ لشکر آلمانی میجنگیدند. به این ترتیب برای هر کیلومتر از خط این جبهه، ۳۶ هزار و ۱۶۶ نفر کشته شدند.
نقشه حمله از فیلد مارشال انگلیسی بود که میخواست به بنبست نبرد پایان دهد. وی عقیده داشت که با آغاز نبرد سم (رودخانهای است در شمال فرانسه که نبرد در طرفین آن روی داد) فرماندهی ارتش آلمان مجبور خواهد شد که چند لشکر از «وردن» به «سم» منتقل کند و در نتیجه مارشال پتن (فرمانده فرانسویان در وردن) خواهد توانست بقیه آلمانیها را از این جبهه شمالی فرانسه عقب براند. مارشال انگلیسی برای اجرای نظر خود در نخستین روز نبرد سم، صدها هزار گلوله توپ به سنگرهای آلمانیها شلیک کرد. ولی آلمانیها که سنگر تونلی داشتند آسیب چنداني ندیدند و همان روز در حمله متقابل به انگلیسیها ۶۰ هزار تلفات وارد ساختند.
جمع گلولههای توپ که در هفته نخست نبرد سم به سوی سنگرهای آلمانیها شلیک شد یک میلیون و ۷۳۸ گلوله گزارش شده است. جالب است بدانید که با وجود اینکه این نبرد از زمره جنگهای خندقی در جهان است ولی در هر دو جبهه از تانک و هواپیمای نظامی هم استفاده شده است.
۷. نبرد وردن؛ ۱ اسفند ۱۲۹۴- ۲۷ آذر ۱۲۹۵
نبرد وردن خونینترین نبرد جنگ جهانی اول بود که با شکست آلمانیها پایان یافت. محصول این نبرد دهماهه که در زمینی پُر از تپه در شمال شرقی فرانسه و در نزدیکی شهری به همان نام یعنی وردن آغاز شده بود، نزدیک به ۳۴۰ هزار کشته و بیش از نیم میلیون زخمی بود. شمار کشتهشدگان فرانسوی ۱۶۳ هزار و آلمانی ۱۴۳ هزار گزارش شده است. (منابعی هستند که تعداد کشتهها در این عملیات را هفتصد هزار نفر تا یک میلیون نفر نیز اعلام کردند ولی عدد موثق حوالی ۳۵۰ هزار نفر است).
جالب اینکه در این نبرد برای اولینبار انگلیسیها از تانک استفاده کردند اما به دلیل بدی آبوهوا توفیق چندانی کسب نکردند. دیگر اینکه در ۹ ماه از ۴۰ میلیون گلوله توپ استفاده شد و به همین دلایل یعنی استفاده بسیار زیاد از مهمات و طولانی بودن نبرد، گفته شده که این نبرد یکی از پرهزینهترین نبردهای تاریخ بشر است.در این نبرد آلمانیها قصد داشتند که با تصرف مواضع وردن و استفاده از موقعیت استراتژیک آن در برابر حمله فرانسویها که گمان میکردند برای بازپسگیری آن رخ خواهد داد، به آنها ضربه سختی بزنند.
اما فرانسه با تغییر سیاست حمله به هر قیمتی به یک استراتژی دفاعی موفق شد در این نبرد مقاومت کند و نهایتا آلمانها را مجبور به عقبنشینی کند. هرچند هزینه این کار بسیار بالا بود.فرمانده نیروهای فرانسوی در این نبرد مارشال پتن بود که با این پیروزی، قهرمان ملی فرانسه شد. فرانسویان همین قهرمان ملی را در پایان جنگ جهانی دوم به اعدام محکوم کردند که با یک درجه تخفیف روانه حبس ابد شد زیرا در جریان جنگ جهانی دوم، ادامه جنگ با آلمان را به مصلحت فرانسه ندیده بود.
۸. نبرد اوکیناوا؛ ۱۲ فروردین ۱۳۲۴- ۱ تیر ۱۳۲۴
در حالیکه آلمان در بهار سال ۱۹۴۵ در آستانه تسلیم شدن بود؛ در اول آوریل سال ۱۹۴۵، آخرین نبرد بزرگ جنگ جهانی دوم در جزیره اوکیناوا در فاصله ۴۰۰ مایلی از خاک اصلی ژاپن آغاز شد. متفقین نیروهای خود را در سواحل اوکیناوا و در قالب بزرگترین عملیات آبی خاکی جبهه اقیانوس آرام پیاده کردند. در شرایطی که ایالات متحده و متحدانش به شکلی بیمحابا برای نزدیک شدن به سرزمین اصلی ژاپن تلاش میکردند، آنها قبل از همه باید جزایر اوکیناوا و ریوکیو را تصرف میکردند و فرماندهان ژاپنی هم بهخوبی میدانستند که اگر این دو جزیره سقوط کنند، مقصد بعدی سرزمینهای اصلی این کشور و شهرهای پرجمعیت آن خواهند بود.
به همین دلیل و با مقاومت ژاپنیها، نبرد برای تصرف این جزایر نزدیک به سه ماه بهطول انجامید که بهخاطر سهمگین بودن نبردها، امروزه با نام typhoon of steel به معنای طوفان فولاد شناخته میشود. در ۷ آوریل ۱۹۴۵، بمبافکنهای روی ناوهای هواپیمابر ایالات متحده موفق به غرق کردن کشتی جنگی Yamato ژاپنیها شدند که یکی از قدرتمندترین کشتیهای جهان در زمان خود بود و بیش از ۲۰۰۰ خدمه این کشتی را کشتند. در نهایت ژاپنیها بیش از 110 هزار نفر از سربازانشان را در این جنگ از دست دادند. پیروزی متفقین باعث شد که ژاپن در معرض توپخانه دشمن قرار گیرد اما بهجای پذیرفتن خطر یک حمله زمینی، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، هری ترومن، دستور استفاده از دو بمب هستهای برای پایان دادن به جنگ را صادر کرد که همین اتفاق نیز افتاد و با این اقدام، پرونده جنگ جهانی دوم بسته شد.
۹. نبرد ووهان؛ ۲۱ خرداد ۱۳۱۷ – ۵ آبان ۱۳۱۷
این نبرد در محلی رخ داده که نام آن با خاطره تلخ آغاز همهگیری کووید ۱۹ به گوش ما آشنا است. این نبرد با پیروزی ژاپنیها به پایان رسیده است. این نبرد را یکی از طولانیترین، بزرگترین و مسلماً مهمترین نبرد در مراحل اولیه جنگ دوم چین و ژاپن میدانند. در این نبرد بیش از یک میلیون چینی که از سوی گروههای داوطلب شوروی نیز حمایت میشدند تلاش کردند در مقابل حدود ۴۰۰ هزار ژاپنی مقاومت کنند اما موفق نشدند و در نهایت ووهان توسط ژاپنیها تسخیر شد.
با این حال تلفات مهیبی در هر دو طرف گزارش شد که طبق برخی منابع به ۲/۱ میلیون نفر رسیده است. البته برخی هم هستند که با نگاهی تقلیلگرایانه میگویند که بر اثر حمله ژاپنیها در این جنگ، ۲۵۰ هزار نیروی نظامی کشته شدند. ژاپنیها با متحمل شدن سنگینترین تلفات خود در جنگ، تصمیم گرفتند توجه خود را به شمال معطوف کنند که جنگ را تا یک نبرد مشهور دیگر یعنی حمله به پرل هاربر طولانی کرد.
به طور کلی باید دانست که جنگ دوم چین و ژاپن به درگیریهای نظامی بین دو کشور جمهوری چین و امپراتوری ژاپن در بازه زمانی ۷ ژوئیه ۱۹۳۷ تا ۹ سپتامبر ۱۹۴۵ گفته میشود که با یورش نیروهای ژاپنی به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱، این نبرد به بخشی از جنگ جهانی دوم در جبهه جنگ اقیانوس آرام تبدیل شد.این شامل حمله ژاپن به هانکوف بود که به گفته کلودفلتر، ۲۵۰۰۰۰ سرباز را کشت، هرچند که او در ادامه کتابش میگوید ممکن است کشتهشدگان غیرنظامی، تعداد کلی کشتهها را به یک میلیون نفر برساند.
حتما بخوانید:
همچنین بخوانید:
۳۰ ویژگی یک سیاستمدار مناسب: از مطالعه ۲۰۰ بیوگرافی تا سفر به ۴۰ کشور!
مطلبی دیگر از این انتشارات
می خواهید مهاجرت کنید؟/ این 8 نکته را در نظر بگیرید
مطلبی دیگر از این انتشارات
از کجا بدانیم آنچه باور داریم واقعا درست است؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
با این ۶ گام منظم شوید! / بررسی و خلاصهی کتاب «از بینظمی تا نظم»