علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
گندم ری یا خرمای بغداد؟
یکی از خطرناکترین نظریه هایی که از طریق متون آکادمیک اقتصاد نولیبرالی و همراهی رسانه ها مانند وحی منزل در افکار و اذهان عمومی جا انداخته شده همین تصور است که محدودیت در واردات کالاهای خارجی موجب عقب افتادگی می شود و حذف محدودیت ها و تعرفه های وارداتی موجب ایجاد رقابت و شکوفایی تولید داخلی خواهد شد. در حالی که واقعیت دقیقا عکس این مطلب است.
درک این مطلب چندان مشکل نیست که فی المثل خودروی فراری را هم شهروند ایتالیایی می تواند خریداری و استفاده نماید و هم شهروند عربستان سعودی یا امارات متحده عربی و امثالهم، لیکن اگر قرار بود آزادی واردات کالاهای مصرفی موجب رونق صنایع داخلی شود، عربستان و امارات و غیره می باید لااقل در حد ایتالیا صنعتی می شدند که نشده اند. چون این کشورها بجز نفت و گاز صنعت قابل توجه دیگری ندارند و صنعت خودرو سازی هم بکلی ندارند.
در ایران روی واردات خودروهای لوکس خارجی تعرفه های مالیاتی بسته می شود تا موجب نابودی صنعت خودروسازی داخلی نشود. کیفیت پایین و قیمت نسبتا بالای خودروهای داخلی موجب شده تا طرفداران نابودی صنایع داخلی زبانشان دراز شود که اگر تعرفه های واردات حذف شود و واردات مانند عربستان آزاد شود صنایع خودروسازی داخلی ناچار به رقابت خواهند شد و این مطلب موجب پیشرفت خودروسازی ایران خواهد شد!
فرض کنیم ایران تحریم نباشد و بتوانیم مانند عربستان نفت صادر کنیم و خودروی لوکس خارجی وارد کنیم. بر چه اساسی باید بپذیریم در آنصورت صنایع خودروسازی داخلی بکلی نابود نخواهند شد و دقیقا مشابه عربستان صعودی و دیگران به یک خام فروش تک محصول و مصرف کننده تولیدات صنعتی دیگران تبدیل نخواهیم گردید؟ عده ای ادعا می کنند چون ایران زیرساخت های صنعتی دارد در صورتیکه عربستان سعودی فاقد چنین زیرساخت هایی است. لیکن کشورهای بسیاری بوده اند که سابقا صنعتی بوده اند و به دلیل پذیرش سیاستهای اقتصادی نولیبرال و «تجارت آزاد» دچار فرایند صنعت زدایی شده اند. بعنوان مثال، کشور استرالیا که زمانی یکی از خودروسازان مطرح در سطح جهانی بود، امروز بکلی صنایع خودروسازی خود را از دست داده.
بنابراین، اصرار به واردات کالاهای مصرفی به هیچ عنوان با قصد و نیت شکوفایی صنایع ایرانی نیست.
گاهی اوقات شیادانی پیدا می شوند که دلایلی احساسی برای ضرورت واردات محصولات خارجی می تراشند!
بعنوان مثال، عده ای مدعیند که در ایران پراید آدم می کشد! یعنی گویا چون کیفیت خودروی پراید پایین است میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی بالاست و مثلا اگر بجای پراید، فراری یا لامبورگینی یا «ب ام و» شش سیلندر یا مرسدس بنز هشت سیلندر کمپرسور زیر پای رانندگان بی ملاحظه و بی توجه به قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران باشد، کسی به دلیل تصادفات رانندگی کشته نخواهد شد یا لااقل میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات کاهش خواهد یافت.
چرند و یاوه بودن این ادعا نیاز به توضیح علمی ندارد، لیکن برای اینکه شبهه ای باقی نماند کافیست توجه کنیم در عربستان سعودی که نه پراید دارد و نه هیچ صنعت و خودروی داخلی دیگری، میزان مرگ و میر سرانه ناشی از تصادفات همیشه بیش از ایران بوده و هست.
پس داستان چیست؟ اگر آزادی واردات نه موجب رونق تولید داخلی می شود و نه زندگی کسی را نجات می دهد، پس چرا پس از بیش از چهل سال از انقلاب و روی کار آمدن انواع و اقسام دولتها با رویکردهای مختلف و متفاوت، همچنان این بحث داغ است و هیچ دولتی قادر به اولویت بخشیدن به صنایع داخلی نبوده؟
حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در گفتوگو با تابناک اقتصادی، در خصوص تأکید برخی بر واردات لوازم خانگی از کشورهای ژاپن و کره جنوبی در ازای آزادسازی بخشی از ارزهای بلوکه شده با توجیه ایجاد رقابت در بازار و صنعت تولید لوازم خانگی ایران، گفت: متأسفانه در برخی رویکردهای اقتصادی، دچار بیماری مزمنی شدهایم که با توجیهات تولیدی و اقتصادی مزین میشود؛ اما رویکردهایی از این دست مثل خوره به جان اقتصاد ایران میافتد و اقتصاد را از داخل نابود میکند.
واردات لوازم خانگی از کره و ژاپن، هدیه به آمریکاست - تابناک | TABNAK
این توجیهات تولیدی و اقتصادی همان نظریه های اقتصاد نولیبرالی است که از طریق تربیت شدگان در دانشگاه های غربی وارد فضای آکادمیک ما گردیده و مانند وحی مُنزل قداست و وجاهت پیدا کرده و اگر کسی خلاف آن چیزی بگوید به بی سوادی و علم ستیزی متهم می شود! داستان همان ابلهی است که عکس مار را کشید و معلم را به بی سوادی متهم کرد!
وی در این باره خاطرنشان کرد: در حال حاضر حفرههای بزرگی در نظام اقتصادی ایران وجود دارد؛ حفرههایی که منافع و سودهای چند هزار میلیاردی برای عدهای اندک ایجاد میکند؛ در حالی که منافع ملی به شدت تهدید میشود. یکی از این حفرهها، وارداتی است که با آزادسازی منابع ارزی کشور انجام میشود. به این نحو که وقتی دسترسی ارزی کشور تسهیل و ارز بیشتری وارد کشور میشود، برخی به شدت تلاش میکنند سناریوی اتلاف منابع ارزی را برای تأمین منافع شخصی و گروهی خود در دستور کار قرار دهند.
ریشه مشکل دقیقا همینجاست. منافع و سودهای کلان برای مافیای اقتصادی که مانند اژدهای هفت سر بر تمام ارکان اقتصادی کشورمان مسلط گردیده.
دولت روحانی رسما و علنا نفوذی و وطن فروش بود و اساسا آمده بود تا ایران را نابود کند. همین مافیای اقتصادی در آن دولت هم حضور داشت و از سیاستهای خائنانه ای که عمدا برای به خاک سیاه نشاندن کشور وضع می شدند نهایت استفاده را می برد.
دولت کنونی اگرچه مانند روحانی نفوذی و وطن فروش نیست، اما همچنان در برابر نفوذ و قدرت این مافیای اقتصادی دچار انفعال است. بخشی از این انفعال ریشه در آلودگی فضای فکری و نظری رایج میان کارشناسان و اهل فن در حوزه اقتصاد دارد که همچنان از اصول دین نولیبرالیسم پیروی می کنند.
وی با بیان اینکه واردات لوازم خانگی از کره و ژاپن چراغ سبز نشان دادن به همراهان آمریکا در تحریمهای ایران است، گفت: این افراد بدون اینکه همیت ملی و غیرت داشته باشند، با توجیه اینکه برای ایجاد رقابت بین لوازم خانگی تولید ایران با کالاهای خارجی باید از کره و ژاپن لوازم خانگی وارد کنیم، بیش از اینکه به فکر منابع و منافع ملی باشند به همراهان آمریکا و دوستان دشمن ما هدایایی تقدیم میکنند. قطع به یقین اگر کمی غیرت ملی داشته باشیم، نباید با کشورهایی که در مسائل امنیتی و اقتصادی با آمریکا در تحت فشار قرار دادن ملت ایران شریک شدهاند به سرعت همکاری کرده و راه را برای واردات کالاهای مصرفی آنها به کشور باز کنیم.
پیشتر گفته بودیم جناح های سیاسی در ایران سه دسته اند:
1- تسلیم طلبان غربگرا
2- اقتدارگرایان غربگرا
3- اقتدارگرایان ملی
دولت روحانی در دسته اول بود. هدفی جز نابودی و تضعیف ایران نداشت. بنابراین انتظاری هم از آن نمی رفت.
دولت رئیسی ترکیبی از دو جناح دیگر است. اما تفاوت میان اقتدارگرایان غربگرا و اقتدارگرایان ملی کجاست؟
به زبان خیلی ساده، اقتدارگرایان غربگرا به دنبال تولید اقتدار ملی تا حدی هستند که راه برای ورودشان به باشگاه نخبگان جهانی و ادغام در اقتصاد نولیبرالی به محوریت غرب باز شود. از نظر این عده، مدل اقتصادی عربستان سعودی چندان هم نامطلوب نیست. لیکن از آنجا که لااقل این نکته را درک کرده اند که آمریکا و غرب در شرایط عادی دست از فشار بر ایران بر نخواهد داشت، لذا تلاش می کنند از طریق «اقتصاد مقاومتی» آمریکا را به پذیرش اقتدار ایران وادار نمایند. این عده امیدوارند آمریکا به برجام باز گردد تا ایران هم مجددا صنعت هسته ای و سایر صنایع را دو دستی به باد بدهد و با شرکای غربی وارد تعامل گردد.
از سوی دیگر، اقتدارگرایان ملی نگاهشان به درون است و نه غرب. حسین راغفر یکی از همین نخبگان ملی گراست که اقتدار را برای توسعه داخلی می خواهد و نه ادغام در اقتصاد جهانی.
راغفر در این باره گفت: افرادی که به دنبال واردات لوازم خانگی از کره جنوبی و ژاپن هستند، فقط به دنبال چپاول و غارت اموال کشور هستند، در حالی که با باز شدن فرصت برای دریافت ارزهای کشور از کره و ژاپن، باید برای توسعه تولید داخلی و تقویت اشتغال و درآمدزایی مردم به بهترین نحو ممکن برنامه ریزی شود. مسئله بهقدری بغرنج شده که حتی مجلس نیز اجازه واردات خودروی لوکس را به کشور صادر میکند. قطعاً خودروی لوکس یا لوازم خانگی که از این کشورها وارد میشود برای همان اقلیت چهار درصدی است، نه برای همه مردم و گروههای درآمدی ضعیف جامعه.
واگرایی اجتماعی یعنی همین. وقتی منافع و مطالبات بخشی از جامعه در تضاد با منافع و مطالبات بخش دیگر قرار می گیرد، معنایش این است که جامعه واگرا شده. در چنین شرایطی دولت هر سیاستی اتخاذ کند در تضاد با بخشی از جامعه قرار خواهد گرفت. اجازه واردات خودروی لوکس بدهد یک عده صدایشان در می آید، و اگر اجازه آن را ندهد عده ای دیگر اعتراض می کنند. تا زمانی که متر و معیار سنجش سره از ناسره خواست «مردم» باشد هیچ دلیلی وجود ندارد که سیاستهای ضد ملی و وطن فروشانه غیر قابل توجیه شوند.
استاد اقتصاد درباره تجربه توسعه یافتگی کشورهای ژاپن و کره گفت: یکی از مهمترین مسائلی که منجر به توسعه یافتگی کشورهای کره جنوبی و ژاپن شد، جلوگیری شدید این کشورها از واردات بوده است. این کشورها در سالهایی که به سمت توسعه یافتگی حرکت کردند، به شدت مانع ورود هرگونه وارداتی به کشورهای خود شدند و حتی تا همین چند دهه گذشته، کرهایها اجازه مسافرت خارجی نداشتند. بعد از اینکه رشدهای قابل توجهی کسب کردند و توسعه یافته شدند، هم نمیتوانستند هر چقدر ارز لازم دارند به دلیل سفر خارجی از کشور بیرون ببرند؛ یعنی مردم این کشورها برای توسعه یافتگی با محدودیتهای جدی روبه رو بودند. در اوایل دوره توسعه کره جنوبی، اگر کسی سیگار خارجی میکشید زندانی میشد. آنها با استفاده از این روشها مشکلات کشور خود را حل کردند و توسعه یافته شدند؛ ضمن اینکه با محدود کردن شدید واردات و اعطای یارانههای بسیار بزرگ به تولید ملی خود، زمینههای صنعتی شدن کشورشان را فراهم کردند.
مشکل کشور ما دقیقا همین است که خر و خرما را با هم می خواهیم. حسرت می خوریم که چرا مانند کره جنوبی و ژاپن صنعتی و توسعه یافته نیستیم، اما از آنطرف انتظار داریم مانند عربستان سعودی و امارات کالاهای لوکس رنگ و وارنگ محصول صنایع خارجی با کمترین هزینه در اختیارمان باشد.
و از آنجا که بر خلاف عربستان و امارات، ایران کشوری است که مورد عناد و دشمنی قدرتهای غربی قرار دارد، نتیجه همین می شود که به طمع گندم ری از خرمای بغداد هم بی نصیب می مانیم. صنایع ملی و تولیدات داخلی خود را نابود می کنیم به طمع اینکه از فردا لکسوس و فراری و مرسدس بنز سوار می شویم، بعد تحریممان می کنند و همان پراید هم می شود دویست میلیون تومان و پژو پانصد میلیون تومان!
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در خصوص توجیهاتی که برای واردات لوازم خانگی گفته میشود توضیح داد: تأکید بر واردات به دلیل ایجاد رقابت یا به بهانه سوق دادن تولید داخلی به سمت کیفیت، حرف مهملی است. این افراد با این دروغها به دنبال تسهیل فضا برای واردات لوازم خانگی به کشور هستند، در حالی که برای تقویت صنعت لوازم خانگی با اَشکال مختلفی میتوان این موضوع را محقق کرد. مطمئن باشید تولیدکنندگان در شرایط تسهیل واردات نمیتوانند کیفیت خود را ارتقا دهند و بدتر اینکه تعطیل میشوند.
تفاوت تسلیم طلبان غربگرا با اقتدارگرایان غربگرا در این نکته است که اولی دقیقا همین تعطیلی صنایع داخلی را می خواهد، اما دومی ذهنش با دروغهای اولی مسموم شده و تصور می کند شاید واقعا از این طریق کیفیت خودروی داخلی هم ارتقا پیدا می کند.
راغفر به راه درست ارتقای کیفیت صنایع داخلی هم اشاره می کند:
وی در این باره تصریح کرد: اگر امکان رشد برای سازندگان داخلی وجود دارد، دولت باید برای کیفیسازی محصولات آنها سرمایهگذاری کند. یعنی شاخص عملکردی تعریف شود و در آن راستا اگر تولیدکنندهای امتیاز بالاتری گرفت، دولت از آن حمایت کند.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در این باره توضیح داد: دولت باید به تولیدکنندگان در ازای ارتقای شاخصهای عملکردی آنها با درجهبندی مشخص که امسال تا سال آینده باید از اين رتبه به رتبه بعدی ارتقا پیدا کنند، یارانه دهد. ضمن اینکه خیلی از صنایع، مثل خودروسازی را میتوان خصوصی کرد. اگر این صنایع خصوصی شوند، جمعیت تحت پوشش آنها به یکدهم میرسد، لذا تعداد زیادی از کارکنان این بخشها بیکار خواهند شد که اگر دولت به آنها دستمزد بیکاری بدهد، باز هم به نفع کشور تمام میشود؛ البته برای انجام این کار متأسفانه ارادهای وجود ندارد.
راغفر در پایان خاطرنشان کرد: مسیری که برای اقتصاد کشور ریلگذاری شده، یک مسیر مافیایی است و گروههای صاحب قدرت و نفوذ میکوشند منابع کشور را اتلاف کنند؛ اتلافی هدفمند و با برنامه. درحالیکه اگر برنامهای پشت این موضوع نبود سرمایهگذاری برای اشتغال جوانان با وارد کردن ماشینآلات تولید نیاز مبرمی برای کشور بود، نه واردات لوازم خانگی کرهای و ژاپنی.
مافیای اقتصادی یک سرش به تسلیم طلبان غربگرا وصل است و سر دیگرش به اقتدارگرایان غربگرا. اتلاف هدفمند و با برنامه ای که راغفر اشاره کرده سیاست تسلیم طلبان غربگراست که ترجیح می دهند ایرانی لولهنگ هم نتواند بسازد.
لیکن کاری که اقتدارگرایان غربگرا می کنند مشابه همان بخت برگشته ایست که سر شاخه نشسته بود و بیخش را می برید.
جناح سوم، یعنی اقتدارگرایان ملی، یا باید آنقدر قوی شوند که این اره را به زور از دست غربگرایان بگیرند، یا لااقل در بیدار کردن جناح دوم اهتمام بیشتری بکار بندند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
۶ درمان طبیعی برای ADHD
مطلبی دیگر از این انتشارات
احتمال ریمستر بازی Spider Man PS1
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاثیرات مثبت و منفی بازی ها برشخصیت افراد