علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
اُسکُل نظام مقدس!
محمدرضا شهبازی، مجری ارزشی تلویزیون و یکی از قهرمانان ماراتون دهن کجی، با شرکت دو تیم «مردمی انقلابی» و «مردمی لیبرال»، اخیراً ویدیویی اعتراضی در فضای مجازی منتشر نمود که مهمترین فراز آن این جمله طلایی بود:
آقا ما که اُسکُل نظام مقدس نیستیم!
ماجرا از این قرار است که این مجری تازه کار که به دلیل خودزنی چهره های «مردمی لیبرال» در جریان اغتشاشات پاییز گذشته پایش به صدا و سیما باز شده بود، متوجه شد گویا برخی چهره هایی که تصور می کرد در اثر رشادت های نیروهای خدوم «مردمی انقلابی» برای همیشه شرشان از تلویزیون کم شده مجدداً در حال بازگشت به قاب رسانه ملی هستند. لذا این برادر انقلابی انگشت به دهان و بهت زده با این معمای عجیب روبرو شد که اگر اینها دشمنان نظام مقدس هستند و خود او و همقطاران «مردمی انقلابی» هم مدافعان و محافظان حکومت، و اگر آنطور که ادعا می شد دشمنان نظام مقدس در برابر مبارزه حماسی مدافعان نظام مقدس کم آورده و تار و مار شده اند، پس چطور ممکن است ناگهان به طرفة العینی این دشمن زبون دوباره زنده شده و با یک شیشکی ممتد و پر طنین گوی سبقت را در مسابقه دهن کجی از مجاهدان «مردمی انقلابی» ربوده؟!
و اینجاست که مشخص می شود در تمام این مدت که ایشان مشغول نبرد و مبارزه و مقاومت در عرصه «جنگ نرم» و رسانه بوده اند، و در تمام این مدت که با نمایش و بازنشر صحنه قتل سبوعانه شهید آرمان علی وردی و مکث های طولانی روی چهره معصومانه آرتین پس از از دست دادن خانواده اش در شاهچراغ، به خودارضایی روشنفکرانه و انقلابی مشغول بودند، در واقع جنگ و مبارزه ای در کار نبوده و کل ماجرا فقط برای اُسکُل کردن جماعت عوام الناس بوده و از جمله تنها یکی از این اسکل شدگان، همین برادر مجری ارزشی تلویزیون بوده اند.
اولین نکته اینجاست که برادر شهبازی و دیگر برادران ارزشی کمی تاخیر فاز داشته و چندین ماه طول کشیده تا معنای برخی تحولات و اخبار کشور را بفهمند!
همان زمانی که فرمان عفو عمومی از سوی مقام معظم رهبری اعلام شد، برادران ارزشی باید می فهمیدند تمام چهره ها و اشخاصی که با اغتشاشات همراهی کرده بودند، مشمول بند «شتر دیدی ندیدی» گشته اند!
یعنی کسی نمی تواند ادعا کند پایبند به نظام و قانون اساسی بوده و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه هم دارد، اما فرمان رهبری به این صراحت و شفافیت را نادیده بگیرد. یعنی وقتی شاه می بخشد، شاه قلی ها عددی نیستند که نبخشند!
صد البته اگر کسی بعد از فرمان عفو عمومی همچنان بر موضع ضدیت با نظام پافشاری کرد از آنجا به بعد دیگر مشمول بند «شتر دیدی ندیدی» نخواهد شد و مانند خانم افسانه رایگان یا برخی دیگر مورد مجازات قرار خواهد گرفت.
اما از آنطرف اگر کسی پس از فرمان عفو رهبری زبان به دهان گرفت و آسه رفت و آسه آمد، آنوقت اگر یک ارزشی با سوء استفاده از فرمان آتش به اختیار، سر اسلحه اش را به سمت وی نشانه رود، اینبار آن ارزشی است که مورد مواخذه قرار خواهد گرفت.
اما نکته مهمتر اینکه محمدرضا شهبازی مطلب را درست فهمیده. او و سایر فعالان رسانه ای که عمر گرانمایه را مصروف پاسخ به «شبهات» و دهن کجی و خودزنی متقابل در برابر اسکل های اپوزیسیون برانداز می کنند، فی الواقع خودشان هم متقابلا تبدیل به اسکل های نظام مقدس شده اند.
ریشه این سادگی و اُسکُلیت هم دقیقا همان چیزی است که موجب تباهی اسکل های اپوزیسیون برانداز شده. یعنی نگاه ایدئولوژی زده و غیر واقعی به زندگی و جهان. آن هم نه «ایدئولوژی اسلامی»، که اساسا اسلام هیچ سنخیتی با ایدئولوژی های مدرن ندشته و ندارد و نخواهد داشت.
واقعیتی که از دید اکثریت قریب به اتفاق مخفی مانده این است که ارزشی های «مردمی انقلابی» به همان اندازه غربگرا هستند که ارزشی های «مردمی لیبرال». هر دو نگاه ایدئولوژی زده ای دارند که ریشه ها و ارزش هایش از غرب وارد شده. هر چند دسته اول آن را لا به لای تفاسیر پیچ و تاب خورده از آیات و احادیث طوری می چرخانند که رنگ و بوی مذهبی و قدسی و آسمانی بگیرد، در حالی که دسته دوم همان ارزشها را به زبان سکولار و این دنیایی مطرح می کنند. لیکن هر دو نهایتا آلوده به یک نگاه ارزشی و ایدئولوژی زده هستند که نتیجه اش می شود اسکل شدن و تبدیل شدن به ابزار دست عده ای زرنگ و رند. رندانی که همیشه عقب می ایستند تا این جماعت اسکل جلو بروند و هزینه بدهند و آخر کار هم همان جماعت رند پیش بیایند و پیراهن آغشته به خون شهید را مانند دستمال آلوده به خون حیض به گوشه ای پرتاب کنند و در شطرنج قدرت امتیاز کسب نمایند.
به بیان خلاصه: «مردمی» یعنی اسکل. چه مردمی انقلابی باشد و چه مردمی لیبرال.
مطلبی دیگر از این انتشارات
پدیده امید دانا
مطلبی دیگر از این انتشارات
اسکل نظام مقدس
مطلبی دیگر از این انتشارات
از «مذاکره» با جهان تا «مناظره» بی برهان