نوشتههای این کاربر میتواند وقت شما را تلف کند. دربارهی او: http://vrgl.ir/9MfDq
من یک «جاهلِ مقصر» هستم.
(مخاطبِ این نوشته خودم و بقیهی کسایی هستن که به نادانیشون دارن عادت میکنن. ممکنه برای شما مفید نباشه.)
بدون ویرایش، از یادداشتهای شخصیم:
«چطور جلوی کنجکاوی رو میگیری؟ چطور این همه کتاب سکسی سکسی سکسی رو نمیخونی؟ ادریس میمیری بدون اینکه کلی چیز خونده باشی. میمیری بدون اینکه این کنجکاوی عظیم رو سیراب کرده باشی ...»
یادمه وقتی اینو مینوشتم داشتم به جذابیتِ ریاضی و فیزیک فکر میکردم. به همهی چیزهایی که میشه یاد گرفت. چالشهایی که یک ذهن در مسیر یادگیری میتونه داشته باشه و لذتهایی که در این راه نصیبش میشه.
به ذائقهای که آلودهش کردم. با دانستههای مبتذل از لذتِ عمیقترین دانشها محرومش کردم.
به موضوعاتی که مورد علاقهم هستن، ولی اولویتشون توی این چند سال پایینتر رفته.
به این فکر میکردم که چطور میلِ شدید به دانایی که جزئی از وجودِ ما انسانهاست رو سرکوب کردهام! واقعا چطور تونستم همچین کاری انجام بدم؟
جالب اینجاست که کتاب خوندن همچنان برام لذتبخشه، حتی خریدِ کتاب رو دوست دارم، فکر کردن برام دوستداشتنیه، یه جورایی معتادشم، ولی کمهمتی و بدسلیقگی و محیطِ نامناسبی که برای خودم انتخاب کردم مانعِ رسیدنم به لذتِ عمیقِ کنجکاوی میشه.
این مقدار کمتوجهی به کتابهام بیانصافیه، حیفه، نامردیه.
البته یه مقدار روی ذهنم هم باید کار کنم. کتاب خوندن هیچ وقت برای من یک «تفریح» نبوده. شاید به این دلیل که کتاب داستان خیلی کم خوندم. از دوران راهنمایی تقریبا همهی کتابهایی که خوندم غیر داستانی بودن. خوندن همیشه در ذهنِ من یک «کار»ِ دوستداشتنی بوده، نه ارضای یک میلِ درونی، نه یک لذتِ خالص.
اگه توی این وضعیت از دنیا برم ناکام از دنیا رفتهام.
حتی یه سیستمِ درست برای کتاب خوندن و عمیق فکر کردن نچیدم.
در این زمینه اصلا از خودم راضی نیستم.
قول میدم که یه فکری برای این قضیه بکنم و موقعی که درست شد گزارشش رو همینجا بنویسم.
ادریس هستم. و این ششمین پست از این سری نوشتهها هست.
برای اینکه همدیگه رو گم نکنیم و نوشتهها رو راحتتر دریافت کنی کدومو ترجیح میدی؟
کانال تلگرام؟ اکانت توییتر؟ یا خبرنامهی ایمیلی هفتگی؟
نوشتههای قبلی:
دربارهی ترس (در حاشیهی اتفاقات دو سه هفتهی اخیر)
سیگنال یا نویز؟ (سه نقل قول از نسیم طالب و یه توضیح کوچیک)
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو هم از دست «افکار» و «احساساتت» خسته شدی؟ اینو بخون.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آنچه گذشت، آنچه میگذرد، و آنچه خواهد گذشت.
مطلبی دیگر از این انتشارات
میثم مدنی: «روی کارهای کوچیکی که انجام میدیم اِسمای بزرگ نذاریم.»