جر و بحث من و من
اسکلت کلی برنامه ریزیم | اصلاح برنامه ریزی (1)
- لطفا با چشم شک و انتقاد این متن رو بخونید و بدونید کسی که اینو نوشته با خودشم نمی دونه چند چنده
- این روش ها برای من و تازه اون هم فعلا ، کار می کنه پس هیچوقت بخاطر یه متن یا هر چی به کل برنامه.ت و خودت حمله نکن (برای نوجوان های تشنۀ مطلب گفتم اینو ، چون یادمه قبلا هر کی هر چی می گفت استفاده میکردم و متحول میشدم در حالی که نباید اجازه میدادم هرچیزی متحولم کنه و تغییر لزوما خوب نیست حتی اگه پیشنهادش از طرف فرد موجهی باشه (اصلا موجه یعنی چی ؟! )) ، ما فقط میتونیم یه کوچولو از اجزا کار همدیگه استفاده کنیم و سیستم خودمونو یکم مناسب تر کنیم ، پس وظیفته :) که تو هم یافته های خودتو بنویسی تا از تجربه هات استفاده کنیم ( منظورم اینه که : بدبخت میخوای جمع کنی کجا ببری یافته هاتو؟ )
شووروو
قبلا منتظر روزای تر و تمیز بودم ، تا اتو کشیده و مرتب کارارو انجام بدم و همه چیو دقیق انجامش بدم و تیک های برنامه ام کامل باشه ؛
تا اینکه بالاخره تسلیم این واقعیت شدم که کارای غیرقابل کنترل و اتفاقات غیر قابل پیش بینی زیادن و امیری که فقط با برنامه ریزی دقیق و غیرقابل انعطاف میتونه کار کنه بازدهی کلی اش میاد پایین ، چون وقتی میگی من امروز اینهمه کار رو حتما و منظم انجام میدم ، اگه وسطش مشکلی پیش بیاد و یکیشو انجام ندی انرژی ذهنی.ت تا حد زیادی تخلیه میشه و احتمال سرخوردگی و احتمال ادامه ندادن برنامه ریزی در بلند مدت میره بالا.
گوشزد نکاتی به خودم برای برنامه ریزی بهتر تری نسبت به دیروزها :
1- شب قبل یه لیست آرمانی از کارایی که امروز قراره بکنی تهیه کن
- حتما و حتما مطمئن شو که لیستی که داری تهیه.ش میکنی مخصوص خودت و نیازهاته و بر طبق آرمان ها و رویاهای ایلان ماسک نیست .
- بنظرم زیاد شلوغش نکن چون لیستای بلند مثل ملت مورچه ها زیر تختت ترسناک ان و بجای اینکه نشون بدن این نقشه رشدته ، تو صورتت داد میزنن که این مدرک بدبختیته ، تو که برای ترسیدن برنامه نریزیختی ، برای رشد و امید بیشتر و رضایت بیشتر از زندگی برنامه ریزی کردی.
2- کارها رو ارزشبندی و سپس اولویت بندی کن ؛
- اهمیت کارها رو اینجوری و با این سوال میشه تعیین کرد : کدوم کار ها اگه انجام نشن هزینه های بیشتری به بار میارن ؟ و یا کدوم کارها اگه انجام بشن سودهای بیشتری نصیبمون خواهند کرد ؟ که البته تو این زمانه چیزی که بهمون فایده نمی رسونه کلا ضرره (استراحت و تفریح هردو به اندازۀ معقولشون معقول و مفیدن) ، اگه اون کار خودش ذاتش هم مضر باشه که دیگه اصلا جمع کن :)
3- برای کارها زمان تقریبی در نظر بگیر و مشخص کن تقریبا میخوای چیکار کنی - امروز میخوای در این زمان مشخص ، تقریبا چه خروجی ای از این کار بگیری
- زمانی که در نظر میگیری اگه یکم کمتر باشه ، باعث میشه متمرکز تر کار کنی و از کش اومدن کار جلوگیری میکنی؛
یه نکته تکنیکی هم محمد رضا شعبانعلی کشف کرده اونم اینه که : وقتی مثلا در نظر میگیری من 2 ساعته این کار رو تموم خواهم کرد اگه 1.5 ساعته تمومش کردی ، نیم ساعت بقیه رو نوش جونت (این باعث میشه تشویق شی به زودتر تموم کردن) و از سری های بعد که سرعتت بالا رفته میتونی به جای در نظر گرفتن 2 ساعت برای اون کار ، 1 ساعت و 45 دقیقه در نظر بگیری و رفته رفته سرعت و تمرکزت بره بالا ؛
تکنیک دقیقا برای این سبک کار نبود ولی اینجا و اینجاش به کارم میاد. - اوایل ، احتمال اینکه اون دو ساعت بشه سه ساعت زیاده ولی با گذر زمان که اطلاعات و تجربه ها میرن بالا و بدنبال اون ، خوشبینی ها و بدبینی ها به واقع بینی ها نزدیکتر میشن و درصد خطاها میان پایین ، منظورم اینه که این زمان ها رو در حد توانت کنترل کن بقیه.ش رو نگران نباش چون به مرور زمان دقیق تر میشی.
- اگه نمی تونی یکی دوساعت یه جا متمرکز شی ، بیا و به جمع پشه ها بپیوند ، و از تکنیک پومودورو استفاده کن یعنی : هر راند = «25 دیقه کار و 5 دیقه استراحت» ، و بعدِ هر سه چهارتا راند یه استراحت مشتی یه ربعی یا نیم ساعته یا یه ساعته بکن (میگم استراحت مشتی چون هرکاری نباید بکنی تو اون استراحتت ، باید اون کاریو بکنی که خیلی بهت انرژی تزریق میکنه تا بتونی برای 3 راند بعد آماده شی) - بنظر هرروز نهایتا میشه 12 تا 14 تا راند پربازده داشت.
4- حالا اولین وقت آزادی که گیر آوردی از مهمترین کارت شروع کن
- اگه اون وقت آزادی که گیرش آوردی 1 ساعته و تو برای انجام کار فعلی 2 ساعت نیاز داری ، نصف کار رو انجام بده (البته این مبارزه شخصی منه با شلوغیای دنیا ، ممکنه به مذاق یکی خوش نیاد که کار رو نصفه انجام بده ولی هرکدوم هزینه هایی دارن باید ببینیم نصفه نصفه انجام دادن برای خود شخص ما بازدهیش چجوریاس؟ - تازه من امتحان کردم وقتی وقت کمه آدم قویتر و سریع تر کار می کنه چون وقت کم باشه هر چیز اضافی ای که تمرکزتو بگیره به سزای عملش میرسه ، اینم یکی از قابلیت های کمبود زمانه که فحش های عمیق یادت میده) بعد با همین روند وقت های آزادی که در طول روز بدست میان رو مثل الماس بگیر و به ترتیبِ اولویت ها کارها رو توشون انجام بده ، اینجوری دیگه نگران نیستی که یه کاری بعدِ این پیش بیاد ، چون اگه پیش بیاد استوپ میزنی و وقت آزاد بعدی از همون جا ادامه میدی(این حرکت برای اونا که مرزی بین ساعت های روزشون و کارهاشون وجود نداره و شلوغ پولوغن خیلی مفیده ، فقط باید مراقب باشی که هرچیزی اجازه نده که کاررو متوقف کنی ، مخصوصا غیرفوری های غیر مهم و بیشترِ فوری های غیر مهم ، خلاصه خودتیو خودت و هر گلی هم میمالی به سر خودت میمالی ، پس اجازه نده زمان کممم و انرژی.ت رو هر «با همه چیز» ای بدزده ازت) .
- پس اگه الان وقت آزاد بدست آوردی و انرژی هم داری (تنور داغه رو با نون های توش باهم داری) اصلا معطلش نکن ، این زمان ها در طول روز و در طول عمر خیلی کم یابن و اصلا نباید برابر با ساعت های معمولی در نظر بگیریمشون .
به قول صدرا علی آبادی : چیزایی که تو این دوسال بدست آوردم بخاطر فقط شیش ماه کار پراکنده و عمیقیه که تو این دو سال انجام دادم. - تازه یه چیزی هم هست که موهامو ریزوند : ما در طول روز فقط 4 ساعت میتونیم کار عمیق انجام بدیم ، اگه اینو اشتراک بگیریم با وقت هایی که تحت کنترلمونه ، تازه میبینیم که وقت هامون چقدر کم و الماسن و چقدر باید محتاط و خسیسانه خرجشون کنیم
و آیا چجوری دلمون میاد تو اون زمان دمپایی های تتلو و انگشتای پاشو سین کنیم؟ :)
یعنی کسیو میخوای ترور کنی وقتشو بگیر ، چون هم نمی دونه کی چه بلایی سرش آورده و هم بلای بزرگی سرش آوردی. - این کم زمانی و فرا فیلتر شدنش بوسیلۀ کمبود زمانِ با کیفیت ، برام اینو روشن کرد که امیر آغای گل تو که الان پهن زمینی و میگی حالا وقت هست برای انجامش ، میبینی که حالا وقت نیست برای انجامش و دقیقا الان باید انجامش بدی و وقت قابل کنترل تو این زمانه خیلییی کم یاب شده ، تازه توشون باید تفریحات و نیازهای زندگی رو هم در نظر بگیری (پس آیا ما حق چرخیدن در اینستاگرام را چقدر داریم؟ وقتی که حتی باید تفریحاتمون هم گزیده و پر مغز باشن تا تو زمانای کم به روح و روانمون هم برسیم) علاوهههه بر اون یک ساعتِ الان برابر با یک ساعتِ عصر یا بعد سر و کله زدن های شلوغ پلوغ نیست .
- حالا که هر وقت آزادی رو که پیدا کردم با کارهای مهم و تفریحاتم پرشون کردم ، ممکنه چند کار رو در طول روز انجام نداده باشم ، چون کارهای غیرقابل کنترل پیش اومدن ، ولی منکه دیگه ناراحت نیستم چون تا اونجایی که دست من بود مهمترین هارو انجامشون دادم (میدونم که تمام تلاشمو کردم ، بقیش دست من نبود)
بالاخره 5 - آخر هفته چک کنیم ببینیم وضعیت هفته پیش چجوریاست ، آیا راضیم از خودم و کارام؟ اگه نه چه آپدیت هایی لازمه و ...
- دلیل اینکه آخر روز وضعیت رو بررسی نمی کنیم اینه که 24 ساعت به اندازه کافی ، کافی نیست که بشه توش خودمونو قضاوت کنیم ، ممکنه سه شنبه پدر خرمدین تر زده باشه به کل روزمون و روانمون اصلا اجازه نده که اون روز درست کار کنیم ولی فرداش می تونیم به خودمون برگردیم و بلند شیم ؛
- الان که اینو مینویسم میفهمم اخبار دیدن چقدر بازدهی رو میتونه پایین بیاره ، همچنین آدم ها و محیطای سمی.
- این متن بسیار ناقصه و هنوز اوله راهه ، دوباره میام و دوباره سر خودمو میخورم ، الان که اینو نوشتم فهمیدم که وقت خیلی کمتر از اونیه که فکر میکردم :) و باید خیلییی تر روش مانور بدم و اجزای سیستم پاره پورمو اصلاح کنم .
مطلبی دیگر از این انتشارات
این بوی بد از زیر فرش است
مطلبی دیگر از این انتشارات
هک رشد چیست و چگونه آن را پیاده سازی کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
بالاخره ما آدمیم یا الگوریتم اینستا؟