معنای واقعی آندرریتد - معرفی سریال The Leftovers

اگر از کسی درباره بهترین سریالی که تماشا کرده است بپرسی احتمالا جواب های مشخصی مثل برکینگ بد، گات، سوپرانوز و در موارد نادری حتی مانی هیست و پیکی بلایندرز! خواهید شنید. اما چند درصد تماشاگران نام The Leftovers را می‌آورند؟ البته جای این سوال بهتر است بپرسیم چند درصد تماشاگران، سریال بازماندگان را دیده اند؟ در بهترین بودن امثال برکینگ بد و سوپرانوز شکی نیست اما ... بازماندگان یه چیز دیگه ست!!!

سریال بازماندگان با امتیاز 8.3 و با تعداد رای 92k - همین قدر بس که تعداد رای دهنگانش از پهلوانان هم کمتره :) - محصول سال 2014 شبکه hbo است. امتیاز این سریال در راتن تومیتوز 91 درصد و 75 درصد کاربران گوگل آن را دوست داشته اند.

همه این امتیازات را گفتم تا دوباره این موضوع را تاکید کنم که به هیچ امتیازی اعتماد نداشته باشید :) با معرفی سریال بازماندگان در ادامه همراه من باشید :)

  • متن اسپویل ندارد :)
پوستر فصل اول سریال The Leftovers
پوستر فصل اول سریال The Leftovers

موسیقی:

احتمالا تعجب کنید که چرا قبل از اینکه حتی درباره داستان سریال چیزی بگویم می‌خواهم نظر خودمو در مورد موسیقی آن بیان کنم. آلبوم موسیقی این سریال اثر Max Ritcher به معنای واقعی یک شاهکار است. موسیقی ای که در عین مستقل بودن و خودنمایی آن به شدت در خدمت اثر و داستان آن است. مکس ریچر به خوبی توانسته است احساسات عمیقی که در داستان و شخصیت ها وجود دارد را در موسیقی خود بیاورد به طوریکه هر بار به موسیقی های سریال گوش می دهم کل داستان و احساسات شخصیت ها در ذهنم مرور می‌شود. به جرئت می‌توان گفت که لفتاورز درصد بالایی از گیرایی سکانس های خود را مدیون این موسیقی است.

برای گوش دادن این موسیقی به مقاله بهترین موسیقی متن های سینما - پارت دوم مراجعه کنید.
پوستر فصل دوم سریال
پوستر فصل دوم سریال

داستان:

یک روز عادی که همه چیز به روال طبیعی خود اتفاق می افتد را تصور کنید. فرض کنید به طرز کاملا ناگهانی و نامعلومی 2 درصد از جمعیت جهان ناپدید شوند. (از این واقعه با نام عزیمت یاد خواهد شد) بعضی خانواده ها یک یا دو عضو خود را از دست داده اند و بعضی دیگر هیچکس از نزدیکانشان ناپدید نشده اند. واکنش شما و همچنین دنیا به این واقعه چیست؟ آیا ناپدید شدن فقط دو درصد از جهان تاثیر عظیمی روی مردم باقی مانده می‌گذارد؟ دقت کنید اینجا با غیب شدن نصف مردم (مثل مارول) طرف نیستیم بلکه نویسندگان سریال کمترین میزان ناپدید شدن یعنی تنها دو درصد را برای نشان دادن عمق فاجعه فیلم در نظر گرفته اند!

داستان سریال دقیقا پاسخ به سوال های بالاست. اینکه وضعیت بازماندگان این عزیمت ناگهانی به چه صورت است. داستان فصل اول سریال سه سال بعد از این واقعه حول خانواده ی کلانتر کوین گاروی که هیچ یک از آن ها عزیمت نکرده اند در شهر میپلتون نیویورک روایت می‌شود. شخصیت اصلی دیگر داستان Nora است که برعکس کوین همسر و هر دو فرزندش عزیمت کرده اند. سومین سالگرد این واقعه در حال نزدیک شدن است و در همین حین فرقه ای که از مردم سفید پوش تشکیل شده اند و روزه سکوت گرفته اند (با نام فرقه گناهکاران) دست به خرابکاری در روز این سالگرد می زنند و ...

خلاصه داستانی که ارائه کردم تنها داستان قسمت اول این سریال است.

پوستر فصل سوم سریال
پوستر فصل سوم سریال

یادداشتی بر سریال (بدون اسپویل):

داستان لفتاورز تنها پر احساس نیست بلکه درباره‌ی احساسات است. سریال فقط غمگین نیست بلکه درباره‌ی غم است. بله، لفتاورز در یک کلام غمگین است. تک تک شخصیت های سریال غمگین هستند. حتی خنده‌هایشان از روی غم است. عشقشان از روی غم است. غم، موتور محرک داستان بازماندگان است که تمام کنش‌ها و واکنش‌های شخصیت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

لفتاورز بیشتر از اینکه داستان ناپدیدشدگان باشد داستان بازماندگانی است که با غم از دست دادن عزیزانشان زندگی می‌کنند و هر کدام به شیوه‌ای سعی در فراموش کردن و کنار آمدن با این احساس را دارند. عده ای با پوشیدن لباس سفید و خرابکاری، عده ای با مذهبی شدن افراطی، عده‌ای با رسیدن به پوچی و خود را غرق لذت کردن و ... هرکسی به شیوه‌ای قصد فراموش کردن این واقعه را دارند.

لفتاورز دست روی یکی ا حساس‌ترین احساسات انسانی، غم و فقدان، سرسخت‌ترین بینندگان را هم به واکنش وا می‌دارد. هیچ سریالی به اندازه لفتاورز تا این اندازه احساسات انسانی را در خالص ترین شکل خودش به تصویر نکشیده است. پیچیدگی سریال نه به عناصر علمی تخیلی ناپدید شدن انسان ها و راز های آن بلکه در همین احساسات انسانی نحفته است. محال ممکن است کسی این سریال را ببیند و در بسیاری از سکانس‌ها احساساتی نشود.

کوین و نورا - دو شخصیت اصلی سریال
کوین و نورا - دو شخصیت اصلی سریال

فصل اول سریال اتمسفر سنگین و به شدت غم‌زده‌ای دارد که ممکن است خیلی‌ها را به سریال جذب نکند اما فصول دوم و سوم (که اوج سریال هستند) بازماندگان را برای من به بهترین سریالی که تا به امروز دیده‌ام تبدیل می‌کند.

داستان هر فصل در مکانی متفاوت اتفاق می‌افتد. فصل اول در میپلتون نیویورک، فصل دوم در شهر خیالی Miracle و فصل سوم در ملبورن استرالیا رخ می‌دهد.

سریال روند صعودی دارد به طوریکه به با دیدن هر فصل می‌گویید از این بهتر نمی‌شود و فصل بعدی روی دست فصل قبلی بلند می‌شود و ثابت می‌کند که اشتباه می‌کردید. نهایتا سریال در پایانی به یاد ماندنی ثابت می‌کند که تمجیدهای بی‌پایان منتقدان بی دلیل نبوده و به واقع روند تکامل یکی از برترین محصولات تلویزیونی را شاهد بوده‌ایم.

همچنین سریال پر است از اپیزودهای به شدت هوشمندانه و دیوانه‌وار؛ از ملاقات انسان با خدا بگیر تا به تصویر کشیدن برزخ و یاد گرفتن شعری برای جلوگیری از آخرالزمان بگیر. سریال در این خط داستانی های دیوانه وار و سورئال به نشان دادن واقعی‌ترین احساسات انسانی می‌پردزاد!

همچنین سریال به جرئت قوی ترین کست بازیگری را در بین تمام سریال‌هایی که تا امروز دیدم را دارد. بسیار سخت است که بتوانید ایرادی از بازیگران این سریال بگیرید. بهترین آن‌ها نیز با اختلاف Carrie Coon در نقش نورا است که توانسته یکی از عمیق‌ترین کرکترهای سریال را به بهترین شکل به تصویر بکشد.

Nora & Matt
Nora & Matt

چه کسانی سریال را ببینند؟

اگر طرفدار ساخته‌ی قبلی دیمون لیندلوف یعنی سریال محبوب Lost هستید از دست دادن این سریال به منزله‌ی ظلم به نفس تلقی خواهد شد :)

اگر دنبال یک درام قوی هستید و سریال های درام دیگه شما رو راضی نمی کنن. اگر طرفدار درام هم نیستید باز باید ببینیدش چون طرفدار درام می‌شید بعدش :)

اگر دنبال سریالی هستید که واقعا حرفی برای گفتن داشته باشه و شما رو به فکر فرو ببره بازماندگان بهترین گزینه هستش. این سریال به شدت نیاز به تفکر و دقت داره به طوریکه شاید سازنده تنها 10 درصد حرفش رو در ظاهر به تصویر کشیده باشه و برای فهم 90 درصد باقی آن نیاز دارید که لایه های عمیق تر سریال رو بررسی کنید. نکته ی جالب دیگری که سریال دارد این است که نتیجه گیری و برداشت از خیلی اتفاقات را به عهده خود بیننده می‌گذارد و هرکسی با هر دیدگاه و عقایدی که دارد برداشت شخصی خود را از اتفاقات آن دارد.

و در آخر اگر طرفدار سریال های تلویزیونی هستید و برای خودتون ارزش قائلید به این سریال فرصت بدید تا شما رو غافلگیر کنه! بسیار بعید است دیگر تجربه‌ای مشابه و یا حتی نزدیک به آن را در هر مدیومی تجربه کنید.

در ضمن اگر از اون دسته آدم هایی هستید که در مورد پایان سریال نگران هستید باید بگم که پایان این سریال بی‌نظیره. هنوز که هنوزه سکانس پایانی سریال جلوی چشمم هستش :)

انسان‌ها باید یاد بگیرن چطوری تو یه دنیای ناشناخته و بی‌در و پیکر همه‌دیگه رو دوست داشته باشن و راهشون رو پیدا کنن.
انسان‌ها باید یاد بگیرن چطوری تو یه دنیای ناشناخته و بی‌در و پیکر همه‌دیگه رو دوست داشته باشن و راهشون رو پیدا کنن.

حرف آخر:

وقتی حواشی ساخت سریال را دنبال می‌کردم متوجه این قضیه شدم که HBOبعد از پخش دو فصل به دلیل کمبود بیننده قصد کنسل کردن سریال را داشت اما سازنده آن ها را راضی کرد که فقط یک فصل پایانی آن را بساز تا حداقل سریال ناقص نماند و لفتاورز تبدیل به یکی از بهترین سریال های دنیا شد! این حرف را زدم تا بگویم واقعا غم‌انگیز است سریالی مانند بازماندگان تا مرز کنسل شدن می‌رود اما امروزه سریال های بی ارزشی با بودجه ها و توجهات بالا بی جهت فصل های بسیاری تمدید می‌شوند و به خیال خودشان حرف‌های فلسفی و مهمی می‌زنند و در بی کیفیت ترین حالت ممکن به حیات خود ادامه می‌دهند و بدتر از آن که تمجید می‌شوند :)

هر بار که به تماشای لفتاورز می‌نشینم دوباره حرف تازه ای برای گفتن دارد. نمی‌گویم خوشبحال کسی که برای اولین بار می‌خواهد سریال را ببیند چون تماشای هرباره لفتاورز مانند تجربه اول آن بدیع و تازه و حتی لذت بخش تر است.

در آخر اینکه لفتاورز را از دست ندهید :)

نوشتن این متن صرفا ادای دینی بود به بهترین چیزی که تا الان دیده‌ام :)