نقد فیلم سامورایی اثر ژان‌ پیر ملویل

سینمای فرانسه. شاهکار هایی که ساختشان دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز نه. موج نوی فرانسه، انقلابی نو در سینما. انقلابی که از کایه‌دو شروع شد و تا اواخر ۱۹۶۲ ادامه داشت. کایه‌دو محل تولد کارگردانان مولف سینمای فرانسه بود، از گدار گرفته تا تروفو و ملویل و رومر و غیره.

یکی از معروف ترین فیلم های این انقلاب سینمایی نیز "از نفس افتاده" نام دارد که به کارگردانی لوک گدار و کمک های بسیار دیگر اعضای کایه‌دو همچون تروفو و ملویل (که در همین فیلم ایفای نقش کرد) ساخته شد و تنها به یک نام تقدیم شد، "آندری بازن"

از آغاز و تا حال، سینمای فرانسه همواره حرفی برای گفتن داشته است، اما حال وقت آن است که به سامورایی اثر ملویل نگاهی داشته باشیم.


در اکثر فیلم های ملویل، فیلتر های دوربین به رنگی خاص در دوربین استفاده می‌شوند به طوری که این کار در فیلم های ملویل به نوعی امضا بدل می‌شود. بیشترین عنصری که در فیلم های ملویل مشاهده و لمس می‌کنیم، سکوت و تراولینگ آهسته‌ی دوربین اوست. از سامورایی تا ارتش سایه ها و دایره سرخ.


ملویل در مقام یک کارگردان به خوبی توانست که تعلیق را در فیلمش هدایت کند و در آخر مخاطب را غافلگیر کند. ملویل به خوبی یاد گرفت که چگونه از سکوت در فیلم هایش استفاده کند و چگونه با تصاویر و پلان ها با مخاطبش صحبت کند. یکی از نقاط قوت فیلم های ملویل این بود که وی مانند اغلب کارگردانان سینمای کلاسیک هالیوود گزافه گویی نمی‌کرد و می‌گذاشت که فیلم داستان را به جلو ببرد.



چقدر فیلمنامه‌ی کار خوب است! چقدر این ریزه‌کاری های متن خوب است، بازی هایی که دلون با کلاهی که بر روی سرش قرار می‌دهد را ببینید یا آن زمان هایی که وارد ماشین می‌شود و با خونسردی دسته کلیدی را روی صندلی می‌گذارد و آرام آرام کلید ها را برای روشن کردن ماشین و به حرکت در آوردن آن امتحان می‌کند. فیلنامه ای که لحن اگزیستانسیال دارد و به نظرم از بسیاری از فیلم هایی که سعی دارند اگزیستانسیال گونه حرف بزنند اما بیشتر حرف های بی‌ربط میزنند بسیار موفق تر است. همین لحن و حس و حال اگزیستانسیال در ارتش سایه های همین کارگردان آنقدر رشد می‌کند که فیلم را به یک فیلم بزرگ بدل می‌کند.


و موسیقی متنی به یاد ماندنی، موسیقی متنی که بسیار بر روی ریتم فیلم سوار است و کارش را بخوبی انجام میدهد، موسیقی متن این فیلم بر عهده فرانسوا د روبایکس بوده.

*حاوی اسپویل*

اما نقدی که به فیلم وارد است مربوط به سکانس آخر فیلم می‌شود. در سکانسی که جف کاستلو تیر می‌خورد، به طرف مقابلش کات میشویم و سپس دوباره به کاستلو، کاستلو سینه اش را می‌گیرد و بعد از آن به کسی که تیر را شلیک کرده کات میشویم و دوباره در پلان های متوالی آن به دو شخص دیگری که آن ها هم به کاستلو شلیک می‌کنند. متاسفانه کارگردانی ملویل در این سکانس ضعیف بوده و حس را درست منتقل نمی‌کند، چرا که کاستلو بعد از دریافت دو تیر دیگر همچنان سینه خود را گرفته و تنها فقط چشمانش بازتر می‌شود و به عقب می‌رود و پس از مکثی می‌افتد، قطعا ملویل باکمی وسواس بیشتر می‌توانست این سکانس را دقیقتر فیلمبرداری کند تا سامورایی نیز مانند ارتش سایه ها به یک شاهکار تبدیل شود.