در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
آقای Andy Bechtolsheim رو میشناسی؟ (یه توصیه برای کارآفرین ها)
به نام خدا.
سلام.
امروز یه مطلب کوتاه دیدم که به نظرم جالب آمد. میتانه به کارآفرین ها و کسانی که علاقه به کارآفرینی دارن، کمک کنه.
خب این آقای Andy Bechtolsheim کیه حالا؟
این آقا یکی از بزرگترین کارآفرین های دنیاست. بزارید که قسمتی از مسیرِ کارآفرینی که رفته رو مورد به مورد و خلاصه شده بریم جلو و آخرش هم یه نتیجه بگیریم:
- تو سال ۱۹۸۲، این آقای Bechtolsheim یه شرکت راه انداخت که کامپیوتر و تجهیزات کامپیوتری و نرم افزار و خدمات IT ارائه میداد. اسم اون شرکت هم Sun Microsystems بود که شاید خیلی ها فقط به خاطر زبان برنامه نویسی Java اون رو بشناسن. این شرکت آخرش توسط یه شرکت دیگه به اسم Oracle به مبلغ ۷.۴ میلیارد دلار خریده شد.
- بعد از اون Sun Microsystems رو ترک کرد و یه شرکت دیگه به اسم Granite Systems راه انداخت که کارش در زمینه switch های شبکه های کامپیوتری بود. این شرکت هم توسط یه غول دیگه به اسم Cisco به مبلغ ۲۲۰ میلیون دلار خریده شد.
- بعدش این آقای عزیز، مسیر کارآفرینیش رو دوباره ادامه داد و تو سال ۲۰۰۱، یه شرکت دیگه راه انداخت به اسم Kealia که کارش در زمینه تکنولوژی server ها بود. خیلی هم اتفاقی (!) این شرکت هم تو سال ۲۰۰۴ توسط همون Sun Microsystems خریده شد و باعث شد که آقای Bechtolsheim دوباره به تیم مدیریتی اون شرکت برگرده.
- تو سال ۲۰۰۵، بازم یه شرکت دیگه راه انداخت به اسم Arista Networks، که در زمینه شبکه های کامپیوتری با سرعت خیلی بالا کار میکرد.
- بعد از اون هم یه شرکت دیگه در زمینه سرمایه گذاری تاسیس کرد که از اون موقع تا حالا، کارش سرمایه گذاری رو Startup های دیگه بوده. این آقا اتفاقاً توی اون تصمیمِ بزرگِ دادنِ یه چکِ ۱۰۰ هزار دلاری به Sergey Brin و Larry Page تو سال ۱۹۹۸ هم سهیم بود، که نتیجه اون سرمایه گذاریِ ۱۰۰ هزار دلاری هم شد همین Google که الان بدون اون زندگی شما سخته!
حرف آخر
این آقای Bechtolsheim تا سال ۲۰۱۸ حدود ۷ میلیارد دلار سرمایه داشته. به پول ایران یعنی چیزی حدود بی نهایت!
ولی ۲ چیز مهمی که از زندگی این آدم میشه یادگرفت اینه که:
- اول اینکه این آقا همینطور الکی و با دیدن یه دوره آموزشیِ ۱۰ ساعته و با میانبر و راحت طلبی و تلف کردنِ وقتِ ارزشمند تو اینستاگرام، به این چیزا نرسیده. اولش تو دانشگاه Technical University of Munich که در شهر مونیخ از کشور آلمانه، رشته فیزیک رو شروع کرد (لیسانس) و حتی تو یه مسابقه علمی هم اول میشه در طول تحصیلاتش. جالب اینجاست که چون از سطح پایین تحصیلاتش در آلمان (!!!) ناراضی بوده، با یه بورسیه میره به دانشگاه Carnegie Mellon تو آمریکا، که اونجا فوق لیسانسش رو در رشته علوم کامپیوتر میگیره. بعدش هم که میره به دانشگاه Stanford و اونجا PhD در رشته مهندسی برق میگیره.
نکته ای که میخوام بهش برسم این نیست که تو حتماً باید دانشگاه بری و PhD بگیری که بتانی موفق بشی، میخوام بگم که برای رسیدن به اون حد، تو باید «توانایی و مهارت و دانش» اونم در سطح بالا (یه چیزی در حد همون PhD) داشته باشی. هرکسی نمیتانه همینجور یه شرکت بزنه که switch های شبکه میسازه. باید مهارت و توانایی و دانش باشه، که اینها هم به راحتی و با میانبر بدست نمیان. علاوه بر علاقه و اشتیاق، نیاز به پشتکار و هدفمند بودن و چیزای دیگه هم داره. - نکته دوم که میخوام بهش برسم اینه که یه ویژگی خیلی بی نظیر که این آقا داره اینه که «شروع میکنه». مثل خیلی ها نمیشینه تمام انرژیش رو بزاره رو فکر کردن و اما و اگر کردن و توجیه کردن و تلف کردن وقت. شرکت پشت شرکت میره جلو!
البته اینم مهمه که برای اینکه بتانه آدمی باشه که «شروع میکنه»، قبلش اون «مهارت و توانایی و دانش» رو هم در سطح بالا داشته.
قدم گذاشتن تو دنیای کارآفرینی، کارِ کسیه که اون ۲ تا رو داشته باشه. پس اگه هنوز اولی رو هم درست و حسابی نداری، الکی چیزی رو شروع نکن.
۹۹ درصدِ ماها حتی یک دانه شرکت یا استارتاپ هم تو زندگیمان تاسیس نمیتانیم بکنیم، چرا؟ چون نه «توانایی و مهارت و دانش» داریم و نه «شروع میکنیم»، البته یه چیز رو خیلی خوب داریم، اونم ادعا و غرور و سر و صدای زیاد.
مخلصیم، یا علی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شهرستان نیست، استانه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خدا راجب اوضاع و احوال ما آدم ها تو زندگی چه گفته؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا تو زیباتری یا مریم؟ دربارهء حجاب