بسیار حساس‌ها چطور بر احساسات خود مسلط شوند

حس می‌کنید در احساساتتون غرق شدید و احساسات شما همه‌جا پخش شدن؟ با این نکات، دوباره به مسیر خودتون برمی‌گردین!

این حس رو که با هر احساسی که در فضا وجود داره، شما غرقه می‌شید، من می‌تونم درک کنم. درهم‌شکننده، طاقت‌فرسا و فوق‌العاده گیج کننده است؛ درسته؟

من خودم اونجا بوده‌م و بعضی روزها هنوز با این احساس دست‌وپنجه نرم می‌کنم. با این وجود، حالا می‌دونم چی می‌شه که این طوری می‌شه. من از تعادل خارج می‌شم.

در این مقاله، نکاتی رو در مورد این که چطور بیشتر از لحاظ احساسی و عاطفی متعادل‌ بشیم، با شما به اشتراک می‌ذارم. همه‌ی این نکات به من کمک زیادی کرد تا از انرژی منطقی و عاطفی خودم به‌طور مساوی استفاده کنم و امیدوارم برای شما هم به همون اندازه مفید باشه. پس بیایید شیرجه بزنیم توش!

چرا از تعادل خارج می‌شویم؟

قبل از اینکه توضیح بدم چه کار کردم تا به یک فرد بسیار حساسِ ازنظر عاطفی باثبات تر تبدیل بشم، بیایید ببینیم چرا گرایش داریم از تعادل خارج بشیم.

اول از همه این که افراد بسیار حساس اغلب دارای ویژگی‌های همدلی هستن و به‌دلیل این جنبه‌های همدلی، بسیاری از ما گرایش داریم احساسات دیگران رو طوری جذب کنیم که انگار احساسات خودمون هستن. بنابراین تصور کنید با حالی کاملاً خوب وارد اتاقی می‌شید و وقتی اون‌جا رو ترک می‌کنید احساس می‌کنید در بدترین وضعیت هستید. چطور ممکنه؟ دلیلش اینه که به احتمال زیاد انرژی و احساسات شخص دیگه‌ای رو گرفتید.

دوم این‌که ما اغلب به مراقبت از خود (Self Care) در مواقع نیاز گرایش داریم؛ مواقعی که مشکل اون‌قدر بده که مجبورید براش یک کاری بکنید. یکی از دلایل اصلی که بسیاری از ما ازنظر احساسی احساس تعادل نمی‌کنیم اینه: ما از مراقبت از خود به‌عنوان یک راه‌حل سریع استفاده می‌کنیم؛ درحالی که نگهداری و مراقبت از خود برای سلامت عاطفی و احساسی شما در طولانی‌مدت بسیار مفیدتره.

و سرانجام اینکه خیلی‌ها برای توجه به اون‌چه از نظر روحی و جسمی مصرف می‌کنن، وقت نمی‌ذارن. همه‌چیز فقط اتفاق می‌افته. مطالعات نشون می‌ده سلامت جسمی و روانی شما تأثیر قابل توجهی بر همدیگه دارن. بنابراین مهمه که وقتی می‌خواهید ازنظر عاطفی ثبات بیشتری داشته باشید، هر دوی این بخش‌های سلامتی خودتون رو در نظر بگیرید.

سه دلیل این‌که چرا ممکن است با احساسات خود مبارزه کنید

همون طور که دیدید، سه موضوع توضیح می‌ده که چرا از نظر احساسی احساس تعادل نمی کنید:

1. شما انرژی/ احساسات دیگران رو جذب می‌کنید

2. از مراقبت از خود فقط به‌عنوان یک راه‌حل سریع استفاده می‌کنید

3. سلامت روحی و جسمی نیاز به توجه یکسان داره

در ادامه، نکاتی رو در رابطه با هر یک از این مضامین ارائه می‌دم:

1. نکاتی برای توقف جذب احساسات دیگران

اون وقت‌ها که احساس می‌کردم به‌طور باورنکردنی تعادل ندارم، به ملاقات یک درمانگر رفتم که در زمینه گیاه شناسی، طب سوزنی، روانشناسی، فیزیوتراپی و جادودرمانیِ چینی متخصص بود. این زن شگفت‌انگیز معارف زیادی رو با من به اشتراک گذاشت که به رشد شخصی من واقعاً کمک کرد. وقتی برای اولین بار وارد دفتر کارش شدم، به سرعت فهمیدیم که من بیشتر اوقات گارد خودمو پایین نگه می‌دارم. منظور من از این حرف چیه؟

معناش اینه که من به‌ معنای واقعی کلمه، هر کس و هر چیزی رو که ازنظر احساسی وارد مسیر من می‌شد، راه می‌دادم؛ هیچ محافظ یا سپری بین من و دیگران نبود و من هر سیگنال کوچکی رو که دیگران ارسال می‌کردن مصرف می‌کردم (می‌خوردم). درنتیجه هر شب با احساس ازپا دراومدن، نگرانی، درهم شکستگی عاطفی، ناراحتی و گیجی به خونه می‌رفتم. من نمی‌دونستم چرا، اما وقتی درمانگرم گفت که ممکنه بسیاری از این احساسات مربوط به خود من نباشه، فهمیدم که باید تغییراتی ایجاد کنم! پس این نکات رو به کار گرفتم:

هاله ی خود را تمیز کنید

اول، هاله‌م رو پاک کردم. تصور کنید دارید توی بهار یک خانه‌تکانی حسابی می‌کنید؛ خرت و پرت‌های زیادی وجود داره که به بیشترشون دیگه نیازی ندارید. برای ذخیره ی انرژی و هاله‌ی شما هم همین اتفاق می‌افته. به احتمال زیاد، اگر شما هم سپر خودتون رو مثل من پایین نگه داشته باشید، بی‌نظمی احساسی بسیار زیادی درون شما وجود داره که دیگه استفاده‌ای ازش نمی‌کنید و نیازی بهش ندارید.

نگرانی‌ها و موقعیت های گذشته، کلماتی که دیگران به شما گفته‌ن و باهاش بهتون صدمه زدن، ضربه‌های روحی، شایعات، خاطرات بد و همه‌ی چیزهایی که احساس ناخوشایندی به شما می‌دن، بی نظمی احساسیه که باعث می‌شه احساس عدم تعادل کنید. وقتشه که رهاشون کنید!

وقتی برای اولین بار هاله‌ی خودمو تمیز کردم، نیم ساعت مثل یک بچه گریه کردم؛ هم به دلیل دردی که داشت، و هم به دلیل تسکین ناشی از رها کردن. اما بعدش بسیار احساس خوشبختی و اتصال به زمین (بودن در اینجا و اکنون) می‌کردم. این یک تجربه‌ی شگفت‌انگیز بود که به شدت توصیه ش می‌کنم. راههای فراوانی برای پاکسازی هاله‌ی شما وجود داره؛ مثل کریستال، سوزاندن گیاهان خوشبو یا مراسم حمام و فرو رفتن در آب.

در آغاز مسیرم به سمت رشد شخصی، هنوز اون‌قدرها اهل معنویت نبودم؛ برای همین با انجام یک مراقبه‌ (مدیتیشن) هدایت شده، احساس راحتی بیشتری می‌کردم. می‌فهمم که بعضی از شما هم ممکنه همین احساس رو داشته باشید. بنابراین ممکنه بخواهید این روش پاکسازی هاله رو امتحان کنید.

از میدان انرژی خود محافظت کنید

وقتی میدان انرژی خودمو پاکسازی کردم، فهمیدم که باید جوری ازش محافظت کنم که دیگه انرژی ناخواسته‌ای وارد هاله‌ی من نشه. درمانگرم نکات خوبی درمورد چگونگی محافظت از هاله ارائه داد:

1. یک دیوار محکم بین خودتون و شخصی که می‌خواهید در برابرش از انرژی خودتون محافظت کنید، تجسم کنید. این یک دیوار نامرئیه که فقط عشق می‌تونه ازش عبور کنه. کلمات دردناک و رفتارهای مغرضانه‌ای که بخوان در هاله‌ی شما نفوذ کنن، به دیوار برخورد می‌کنن و به سمت همون شخص برمی‌گردن.

2. درخواست محافظت کنید. اگر تا حدی اهل معنویت هستید (مثل الانِ من)، از هر چیز و هر کسی که بهش اعتقاد دارید، طلب محافظت کنید. من به جهان و انرژی‌های خوب نور اعتقاد دارم؛ بنابراین هر وقت احساس کنم به محافظت احتیاج دارم، از نور درخواست محافظت می‌کنم. من تجسم می‌کنم که چطور نور یک حباب ایمن در اطراف من ایجاد و از من در برابر همه‌ی چیزهای منفی اطرافم محافظت می‌کنه. این یک تکنیک عالی ذهن‌آگاهی برای احساس اعتماد به نفس و محافظت بیشتره. اگر به چیز دیگه‌ای مثل خدا یا الله اعتقاد دارید، می‌تونید از او بخواهید که یک لایه ی محافظ دور تا دور شما بذاره.

3. لباس آبی بپوشید. درمانگرم به من گفت رنگ آبی انرژی منفی رو دفع می‌کنه و فقط مثبت‌ها رو به داخل راه می‌ده. بنابراین وقتی احساس کردید که دارید وارد یک محیط منفی می‌شید، آبی بپوشید. این کار در چند موقعیت بسیار سخت به من کمک کرد و مطمئنم که به شما هم کمک خواهد کرد!

علاوه بر نکات درمانگرم، این روش‌ها رو هم برای محافظت از میدان انرژی مفید می‌دونم:

1. استفاده از کریستال. اگرچه هیچ مدرک علمی مبنی بر اینکه کریستال‌ها واقعاً کار می‌کنن وجود نداره، اما من فهمیده‌م که در موقعیت های سخت، قدرتی باورنکردنی به من می‌دن. با استفاده از اون‌ها احساس می‌کنم نوعی ابرقهرمان هستم که به دلیل همراه داشتن اون سنگ صدمه‌ای نمی‌بینم. شاید بد نباشه شما هم امتحان کنید!

2. جملات تأکیدی مثبت. قبل از اینکه از خانه بیرون برم، چندین بار جملات تاکیدی مثبت رو برای خودم تکرار می‌کنم. این به من کمک می‌کنه وقتی احساس می‌کنم داره در میدان انرژی من شکافی ایجاد می‌شه، قوی بمونم و احساس اعتماد به نفس کنم.

روش های بسیار بیشتری هم برای محافظت از میدان انرژی شما وجود داره، اما این تکنیک ها کارهای شگفت‌انگیزی برای من کردن. امیدوارم به شما هم کمک کنن.

احساسات را به کسی که تعلق دارند برگردانید

البته که شما نمی‌خواهید همیشه مراقب باشید و گاردتون رو بالا نگه دارید. درواقع، جذب احساسات دیگران می‌تونه هنگام کمک به مردم یک نعمت بزرگ باشه! مثلاً وقتی بهترین دوستتون درمورد چیزی عمیقاً ناراحت‌کننده در زندگیش باهاتون حرف می‌زنه، دلتون می‌خواد بتونید بهش بگید که اهمیت موضوع رو می‌فهمید. در اون زمان‌ها گاردتون رو پایین بیارید تا همه‌ی احساسات طرف مقابل رو در خودتون جا بدید. این‌طوری می‌تونید به دیگران کمک کنید.

با این حال، به محض بازگشت به خانه، مهمه که دردها و عواطف اون‌ها رو به خودشون برگردونید. این وظیفه ی شما نیست که به‌جای اون‌ها به دردشون‌ بچسبید. می‌تونید بهشون مشاوره، حمایت و عشق بدید، اما وظیفه ی اون‌هاست که به دردشون رسیدگی کنن. بنابراین من به شما شدیداً توصیه می‌کنم به‌محض اینکه خواستید درد رو به منبع اصلی خودش برگردونید، مراسمی اجرا کنید.

من این مراسم رو از کتاب دیو مارکوویتز (Dave Markowitz ) به نام "خودمراقبتی برای خودآگاهی" (Self-Care for the Self-Aware) پیدا کردم که برای من خیلی مفیده:

برگردان به فرستنده

این عمل "بازگشت به فرستنده" نامیده می‌شه و به این معناست که شما هر بارِ احساسی رو که از دیگران می‌گیرید، به خودشون برگردونید. در اصل، شما یک یادداشت کوچک برای شخصی که دردش رو با خودتون حمل می‌کنید می‌نویسید و بعد با خود برترِ او ارتباط ذهنی برقرار می‌کنید؛ جایی که با مهربانی، دردش رو به خودش برمی‌گردونید. این یک حرکت دلسوزانه‌س که دیو مارکوویتز در کتاب شگفت‌انگیز و پُرمایه‌ی خودش برای افراد بسیار حساس، همدل (Empath)، شهودی و شفادهنده به طرزی استادانه توضیح داده. پس از برگردوندن درد، به احتمال زیاد احساس رهایی فوق‌العاده‌ای خواهید کرد! این تکنیک به من کمک کرد تا احساسات زیادی رو که من نباید حمل می‌کردم، رها کنم.

2. گنجاندن مراقبت از خود در برنامه‌ی روتین روزانه

همون طور که قبلاً هم در این مقاله اشاره کردم، مردم اغلب از مراقبت از خود به‌عنوان یک راه‌حل سریع استفاده می‌کنن، نه یک عادت. به همین دلیل هم هست که بسیاری از ما هر چند وقت یک بار احساس می‌کنیم تعادل عاطفی نداریم. سلامتی ما هم درست مثل یک ماشین، باید مرتباً حفظ و نگهداری بشه و این ازطریق مراقبت از خود به‌عنوان یک عادت انجام می‌شه.

مراقبت از خود شکل‌های زیادی داره و انواع مختلفی از خودمراقبتی وجود داره: برای مثال جسمی، ذهنی، خلاق، حسی، آرامش‌بخش یا فکری. بر این اساس، برای هر فردی در این جهان، یک روش مراقبت از خود وجود داره! من برای اینکه از نظر عاطفی تعادل بیشتری داشته باشم، این روش‌های خودمراقبتی رو در زندگی روزمره‌ی خودم گذاشتم:

مراقبه (مدیتیشن)

روش خودمراقبتی قطعی من مراقبه‌س. این پناهگاه امنِ منه و می‌دونم که این فعالیت به من یک رهایی فوری، صلح درونی و احساس آرامش می‌ده. وقتی شروع به مدیتیشن کردم، فهمیدم که ذهنم بیشتر به سمت منطق گرایش پیدا کرده. درحالی که من ابتدا همه چیز رو 100٪با عواطفم احساس می‌کردم، حالا می‌تونم به‌طور مساوی از هر دو طرف منطقی و عاطفی مغزم استفاده کنم. شگفت آوره! در مواقعی که وقت مدیتیشن پیدا نمی‌کنم، اقرار می‌کنم که ذهنم من رو بیشتر به سمت احساسات می‌بره، و این بهم یادآوری می‌کنه که بیشتر در طول هفته مدیتیشن کنم.

مدیتیشن فقط 5-10 دقیقه در روز زمان می‌بره و هر وقت دوست داشتید می‌تونید انجامش بدید!

من اغلب قبل از خواب یا هنگام بیدار شدن مدیتیشن می‌کنم، اما هنگام انتظار برای قرار ملاقات یا در قطار هم مراقبه کرده‌م. همون‌طور که می‌بینید، هیچ بهانه‌ای برای وقت نداشتن نیست!

برنامه های Calm یا HeadSpace، برنامه‌های محبوب و معروفی برای مدیتیشن هستن، اما من از مراقبه های گابریل برنشتاین هم بسیار لذت می‌برم.

قدردانی

یکی دیگر از اقدامات خودمراقبتی که سعی می‌کنم در برنامه‌ی روزانه اجرا کنم، سپاسگزاریه. قدرشناسی به شما کمک می‌کنه چیزهایی رو که درحال حاضر دارید و چیزهای کوچک و زیبای زندگی رو ببینید. این به شما کمک می‌کنه احساس شادی بیشتر، مثبت‌تر و ارتعاش در سطح بالاتری داشته باشید. سپاسگزاری یک روش مراقبت از خودِ بسیار آسانه که 1-3 دقیقه از وقت شما رو در روز می‌گیره! یک کاغذ بردارید یا از برنامه ای مثل Grateful برای نوشتن اون‌چه روز شما رو کمی بهتر کرده استفاده کنید.

یادداشت روزانه

یادداشت نویسی برای افراد بسیار حساس بسیار مناسبه، چون این روش به شما فرصت می‌ده افکارتون رو مرتب کنید. اگر مثل من باشید، گرایش دارید به اندازه‌ای که قبلاً هیچ کس ندیده، زیادی فکر کنید.

گاهی اوقات، خوبه که افکارتون رو روی کاغذ بیارید. برای من، یادداشت نویسی، نه تنها یک روش عالی برای مرتب کردن افکار و درک احساساتمه، بلکه به من امکان می‌ده مهارت نوشتن رو هم پرورش بدم و با خط کشیدن و نقاشی کردن در صفحات، خلاق هم باشم.

اگر شما یک اچ اس پی خلاق باشید، ممکنه بولت ژورنال (دفتر برنامه‌ریزی) هم براتون جالب باشه! بولت ژورنال این امکان رو برای شما فراهم می‌کنه که دفتر خاطراتتون رو از ابتدا خلق کنید و به شما کمک می‌کنه شخصیت واقعی خودتون رو ابراز کنید.

تشریفات مهتابی

من یک زن مهتابی هستم و معتقدم همه‌ی ما به نوعی با فازها (مراحل تغییر شکل) ماه در ارتباط هستیم. وقتی در پایان روز به وضعیت احساسی خودم نگاه می‌کنم، همیشه می‌تونم اون رو به مرحله‌ی فعلی ماه ربط بدم.

از اون‌جا که من بسیار به ماه متصل هستم، انجام مراسم مربوط به مهتاب یک روش جادوییِ مراقبت از خود برای منه. این لحظه‌ای است که من در اون تأمل می‌کنم، رویا پردازی می‌کنم، خودم رو ابراز کنم، و رها می‌شم و به من کمک می‌کنه تا واقعاً با خودم ارتباط برقرار کنم. از زمانی که از مراحل تغییر شکل ماه آگاه شدم، می‌تونم وضعیت احساسی خودم رو پیش بینی کنم و اقداماتی برای مراقبت از خودم انجام دهم تا برای اون‌چه در پیشه آماده باشم. بنابراین به شما بسیار توصیه می‌کنم که این روش جادویی مراقبت از خود رو امتحان کنید.

خیلی بیشتر

علاوه بر این چهار تکنیک، من فعالیت های مختلف مراقبت از خود رو به‌طور منظم امتحان می‌کنم تا احساساتم رو تنظیم کنم.


3. سلامت روحی و جسمی نیاز به توجه یکسان داره

یکی از مواردی که درمانگر سابقم در رابطه با تنظیم احساسات عنوان کرد اینه که سلامت جسمی و روانی من نیاز به مراقبت و توجه دارن. پیشترها من اصلاً مراقب سلامت روحی و جسمیم نبودم و روی مرزهای خودم پا می‌ذاشتم. پس عجیب نیست که احساس می‌کردم ازنظر عاطفی بیش از حد تحت فشار قرار گرفته‌م، درسته؟ برای ایجاد تعادل در سلامت روحی و جسمی، این کارها رو انجام دادم:

طب سنتی چینی

درمانگر سابقم گیاهان چینی رو تجویز کرد که مجبور شدم روزانه ازشون استفاده کنم تا سلامت روحی و جسمیم متعادل بشه. اون‌ها شگفتی‌های بزرگی برای من داشتن! در عرض یک هفته پس از مصرفشون، احساس کردم بسیار باثبات تر شده‌م و می‌تونم در شرایط خاص واکنش آرام‌تری نشون بدم. این یک روش عالی برای تنظیم مجدد بدن شماست! اکیداً به شما توصیه می‌کنم یک متخصص گیاه شناسی چینی رو ببینید. طب سنتی چینی به این معروفه که به‌جای درمان بیماری، از اون پیشگیری می‌کنه که راهی شگفت انگیز و منحصر به فرد برای بررسی سلامت و خوب بودن حال شماست. جلوگیری از بیمار شدن خیلی بهتره، درسته؟

تغذیه

وقتی برای اولین بار به هر اون‌چه در طول یک هفته می‌خورید نگاه می‌کنید، متوجه می‌شید که درواقع چقدر مواد بد در بدن خودتون ریختید. حداقل من وقتی که شروع به بیشتر آگاه شدن درمورد تغذیه م کردم این احساس رو داشتم. بنابراین سعی کردم غذاهای سالم‌تری بپزم و قند کمتری بخورم و بنوشم. این باعث می‌شه احساس انرژی بیشتری داشته باشم که این موضوع هم بهم کمک کرده این انرژیِ بیشتر رو در گراوندینگ (تجربه‌ی این‌جا و اکنون و اتصال به زمین) و برقراری تعادل بذارم. توصیه می‌کنم یک هفته مواد غذایی و نوشیدنی مصرفی خودتون رو بنویسید و بعد ببینید چه چیزی واقعاً برای سلامت جسمی شما مفید نیست.

بیشتر ورزش کنید

اگر تا حدودی مثل من هستید، پس علاقه‌ی زیادی به ورزش ندارید. این فعالیت‌ها برای من خیلی شدیده و فعالیت های آرام‌تر رو ترجیح می‌دم. خوشبختانه روش‌های آرامی برای ورزش کردن وجود داره که تحرک هم داشته باشه! مثلاً من یوگا رو امتحان کردم که به من کمک کرد هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی متعادل بشم. و از وقتی که ما یک سگ گرفتیم، من پیاده روی طولانی روزانه در طبیعت رو هم شروع کردم. من حداقل 3 بار در روز برای شارژ دوباره در طبیعت، از پشت میزم دور می‌شم و این برای روحم بسیار شفابخش و برای سلامتی جسمی من مفیده. پس به شما هم توصیه می‌کنم که فعال باشید؛ حتی اگر یک فعالیت آرام باشه! این قطعاً برای بدن شما مفیده!

آماده هستید احساسات خود را متعادل کنید؟

امیدوارم که شما هم الهام گرفته باشید و سعی کنید برخی از این روش‌ها رو امتحان کنید تا احساسات خودتون رو تنظیم کنید و متعادل‌تر بشید! این روش‌ها زندگی من رو دگرگون کردن و امیدوارم این کار رو برای شما هم انجام بدن.