راهنمای مرزگذاری سالم و بهبود روابط برای آدم‌های بسیار حساس

آدم‌های بسیار حساس (HSP) اغلب بیش از حد بخشنده‌ هستن. ما آدم‌های بسیار حساس فکر می‌کنیم کمک به دیگران نشونه اینه که آدم‌های مهربونی هستیم. اما در واقع این رفتار ناسالمیه. من با آدم‌های بسیار حساس زیادی تو همه جای دنیا سر و کار داشتم و یه مسئله‌ای که بیش‌تر از همه مطرح می‌شه اینه که وقتی فکر می‌کنی که اینقدر به دیگران بخشیدی و کمکشون بودی اما همون میزان محبت رو از اونا دریافت نکردی، باعث رنجش و ناراحتیت می‎شه.

مفهوم داشتن حق انتخاب برای رفاه حال ما خیلی مهمه. اینکه حس کنیم قدرت انتخاب نداریم، می‌تونه آزادی عمل رو از ما بگیره و حس دلخوری بهمون بده. انتخاب‌هایی که در طی یک روز می‌تونید داشته باشید رو بشناسید! با اینکار می‌تونید انتخاب کنید که انرژیتون رو به چه کسی هدیه کنید و چجوری از نیازهای خودتون مراقبت کنید. می‌تونید انتخاب کنید که چه کاری رو در چه زمانی انجام بدید و روی چه چیزی تمرکز کنید. می‌تونید پیاده‌روی کنید، بیرون برید و در طبیعت بگردید، یه حمام گرم بگیرید، غذای سالم بخورید و اطرافتون رو با آدم‌هایی پر کنید که بهتون انرژی بدن.

اینکه بدونید شما هم حق انتخاب دارید درها رو به روی فرصت‌ها باز می‌کنه. اینکه نحوه انتخاب چیزی که برای شما مناسب هست رو یاد بگیرید بخشی از این فرآینده. شما می‌تونید زندگی‌ای بسازید که برای شما مفید و مفرح باشه.

شما نمی‌تونید همه کارهارو برای همه انجام بدید!
شما نمی‌تونید همه کارهارو برای همه انجام بدید!

هر وقت به کاری که نمی‌خواید و دوست ندارید بله بگید، به خودتان نه می‌گید. با گذشت زمان، این کار روی شما تأثیر می‌ذاره و باعث ایجاد دلخوری و قطع رابطه شما با اطرافیانتون و در نهایت از پا افتادن شما می‌شه.

یادتون باشه:

● وظیفه من نیست که مشکلات دیگران رو حل کنم.

● نه گفتن اشکالی نداره.

● وظیفه من نیست که مسئولیت دیگران رو به عهده بگیرم.

● نیازی نیست نیازهای دیگران رو پیش‌بینی کنم.

● این وظیفه منه که در درجه اول نیازهای خودم رو برآورده کنم.

● من به تایید دیگران نیازی ندارم.

● حق دارم احساساتم رو به کسی نگم.

● من کافی هستم.

مرزگذاری و عمل به اون کار زمان‌بری هستش و همیشه راحت نیست و برای یک HSP این کار می‌تونه واقعا غیرعادی باشه. از این گذشته، ما این حس درونی کمک به دیگران رو تو خودمون داریم. مثل بسیاری از نقاط قوت ما، اگر برای این ویژگیمون هم مرزگذاری نکنیم، نمی‌تونیم بهترین خودمون باشیم و این نقطه قوت به نقطه ضعف ما تبدیل می‌شه.

در "نه گفتن" مشکل داری؟

خیلی از HSP‌ها درمورد سخت بودن نه گفتن صحبت می‌کنن. ما دائما نگران این هستیم که دیگران رو ناامید کنیم و اگر هم نه بگیم عذاب وجدان می‌گیریم و احساس گناه می‌کنیم. هر چند ممکنه کارمون منطقی به نظر برسه ولی با توجه به میزان توجه ما به دیگران، این مسئله می‌تونه مشکل‌زا بشه. به خاطر عدم توانایی در نه گفتن دلخوری و ناراحتی درون ما رشد می‌کنه. تک تک افرادی که من تا به حال دیدم که از دیگران دل پری دارن، با مشکل نه گفتن دست و پنجه نرم می‌کنن...

"نه" یک جمله کامله.

من دوست دارم به همه HSPها بگم که به حرف بدنشون گوش بدن، چون اگر دقت کنیم، بدنمون اغلب قبل از مغزمون جواب‌ها رو به ما می‌ده. چجوری می‌شه فهمید که چه موقع باید بله یا نه بگیم؟ بدن شما به شما چی می‌گه؟ تصور کنید جوابتون "نه" است، آیا احساس بهتری دارید؟ تصور کنید جوابتون "بله" هست، احساس خوبی بهتون دست می‌ده یا احساس بدی؟ اینجوری می‌تونیم با توانایی پیشرفته و فوق‌العاده‌مون در درک کردن، به شاخص‌های درونی‌مون رجوع کنیم. وقتی حس بدی در مورد بله گفتن دارید، نشون‌دهنده اینه که جواب واقعیتون "نه" هست.

با استفاده از این جملات می‌تونید نه گفتن رو برای خودتون ساده‌تر کنید:

● این کار مناسب من نیست و به دردم نمی‌خوره.

● خودم مسئولیت‌های زیادی دارم بنابراین نمی‌تونم این کار رو انجام بدم.

● سرم شلوغه و نمی‌تونم.

● من فرد مناسبی برای انجام این کار نیستم.

● این بار من نمی‌تونم کمکت کنم.

● فعلا وقت ندارم.

● کاش می‌تونستم، اما برام مقدور نیست.

● نه ممنون.

● به نظر جالب میاد، اما این دفعه نمی‌تونم.

● ممنون که به من فکر کردی اما نمی‌تونم.

با تمرین، نه گفتن راحت‌تر می‌شه. همچنین نه گفتن خیلی بهتر از اینه که بله بگی اما از طرف مقابلت حسابی دلخور بشی. با گذشت زمان ارزش حفظ انرژی گرانبهاتون رو احساس می‌کنید و انگیزه‌ای دائمی برای حفظ مرزگذاری‌هاتون پیدا خواهید کرد.

ممنونم که برای خوندن این مقاله وقت گذاشتید. پیشنهاد می‌کنم که به انتشارات پناهگاه هم حتما سر بزنید.

منبع: www.juliebjelland.com