کدام؟ بسیار حساس، امپت، درون‌گرا یا فقط خجالتی؟

آیا تا به حال شما را بیش از حد حساس دانسته‌اند یا واکنش‌های احساسی شما نادیده گرفته شده‌است؟ آیا بعد از تعامل با دیگران یا تغییرات در محیط اطراف خود احساس خستگی غیرقابل وصفی می‌کنید؟ ممکن است به طور طبیعی در طول این سال‌ها با این دست بازخوردهای منفی سازگار شده باشید و پردازش درونی خود را با دیگران به اشتراک نگذارید، تعاملات اجتماعی خود را محدود کرده و احساسات خود را نادیده گرفته یا سرکوب کنید.

برخی خود را پایین‌تر از بقیه تصور کرده و احساس می‌کنند دارای نقص هستند و خود را به اصطلاح زودرنج می‌دانند. اما این ویژگی را به جای اختلال یا نقص، می‌توان به عنوان یک ابرقدرت ارزشمند با درک مناسب در نظر گرفت.

آدم بسیار حساس کیست؟

آدم‌های بسیار حساس یا HSP ها افرادی هستند که با ظرافت‌های محیط بیش‌تر هماهنگ هستند، مغز آن‌ها اطلاعات را عمیق‌تر پردازش و منعکس می‌کند، اغلب در اجتماع راحت نیستند و دنیای درونی غنی خود را بر دنیای خارجی ترجیح می‌دهند. HSPها به سبب جذب محرک‌های خارجی بیش‌تر، سیستم عصبی بیش‌تر تحریک شده‌ای دارند. توجه به این نکته ضروری است که بسیار حساس بودن یک ویژگی ذاتی است نه آموخته شده.

دکتر الین آرون و همکارانش در تحقیقات خود مشخص کرده‌اند که ویژگی بسیار حساس بودن در حدود 20 درصد از مردم و در انسان و حیوان وجود دارد. این واقعیت این ایده را تایید می‌کند که مزیت تکاملی برای این ویژگی وجود دارد. برای مثال اعضای قبیله‌ای که بیش‌تر از تغییرات هوا، مناظر و صداهای روستا آگاه باشند و نقش قناری ضرب المثل در معدن زغال سنگ را بازی کنند.

دکتر آرون برای خلاصه کردن جنبه‌های اصلی بسیار حساس بودن از DOESاستفاده می‌کند:

- عمق پردازش Depth of Processing

- تحریک بیش از حد Overstimulation

- واکنش عاطفی Emotional Reactivity

- حس کردن ظرافت‌ها Sensing the Subtle

اگر دوست داری بدونی که آیا یک آدم بسیار حساس هستی یا نه اینجا کلیک کن.

اِمپت کیست؟

همدل یا اِمپت‌ها به احتمال زیاد بسیار حساس هم هستند و عمق پردازش بالا، ویژگی برگزیده آن‌هاست. آن‌ها با احساسات دیگران هماهنگ هستند و غالباً "حس ششمی" برای احساسات ناگفته در یک گروه یا بین افراد دارند. این عمق پردازش به احساسات افراد دیگر و جهان مرتبط است و ممکن است ناخودآگاه اتفاق بیفتد. اِمپت‌ها ممکن است بینش زیادی نسبت به دیگران و خودشان داشته باشند، اما اگر از خود محافظت نکنند، بار احساسات دیگران را نیز احساس و تحمل می‌کنند.

"با حساسیت خود می‌توانیم یک انقلاب شفقت ایجاد کنیم و جهان را نجات دهیم."

دکتر جودیت اورلوف

اِمپت ممکن است همیشه توضیحی آماده برای احساسات خود نداشته باشد. شاید آن‌ها سنگینی یا عمق زیادی از اندوه را احساس کنند، و بعداً متوجه شوند که آن غم از اندوه و فقدان اخیر دوستان یا همکاران خود ناشی می‌شود. دکتر جودیت اورلوف، نویسنده برجسته‌ای که در این زمینه یادداشت‌هایی دارد اشاره می‌کند که "اِمپت‌ها در واقع بدون دفاع معمولی که اکثر مردم دارند، احساسات، انرژی و علائم جسمانی دیگران را در بدن خود احساس می‌کنند."

درون‌گراها و خجالتی‌ها چطور؟

اکثر HSPها اِمپت هستند و بالعکس، اما لزوماً اینطور نیست. علاوه بر این، بسیاری این دو ویژگی را با درون‌گرایی اشتباه می‌گیرند. حدود 70 درصد از HSP ها درون‌گرا هستند. با این حال، یک فرد درون‌گرا لزوماً بسیار حساس یا امپت نیست. درون‌گرایی تا حدودی به دلیل تست شخصیت Myers-Briggs و فعالیت‌های کارل یونگ مشهور است. کسانی که دارای ویژگی شخصیتی درون‌گرایی هستند در مواقع تنهایی به بهترین شکل انرژی خود را بازیابی می‌کنند و با بودن در کنار دیگران انرژی آن‌ها تخلیه می‌شود.

خجالتی بودن ممکن است بخشی از تجربه بسیاری از افراد باشد، اما به طور دقیق امپت‌ها یا افراد بسیار حساس را توصیف نمی‌کند. اصطلاح "خجالتی" در واقع به ترس از قضاوت اجتماعی اشاره دارد.

به عنوان مثال، خود را به عنوان یک کودک خردسال در یک مدرسه جدید تصور کنید، در ابتدای روز وارد کلاس درس می‌شوید. ممکن است عنصر خجالتی بودن (ترس از قضاوت دیگران) در شما وجود داشته باشد. سر و صدا را نیز تصور کنید: خنده و فریاد، صدای کتاب‌ها و کاغذها، میزها و صندلی‌هایی که روی زمین می‌نالند. جاهای دیدنی را تصور کنید: بچه‌های دیگر از قبل با یکدیگر بازی می‌کردند، چراغ‌های فلورسنت روشن، دیوارهای پر از پوستر و کلمات، تعداد زیادی از افراد دیگر و اتاقی بسیار بزرگ‌تر از شما. انرژی و احساسات را در اتاق تصور کنید: هرج و مرج بازیگوشانه هنگام ارتباط کودکان در صبح، لبخند خوشامدگویی از معلمی که به تازگی ملاقات کرده‌اید، برخی از چشم‌های کنجکاو به شما نگاه می‌کنند، و می‌دانید که والدین شما به زودی شما را ترک خواهند کرد. تمام این ورودی‌های حسی توسط مغز دریافت می‌شود. یک فرد امپت به احساسات دیگران در اتاق حساس‌تر خواهد بود. یک HSP سریع‌تر و بیش از حد تحریک می‌شود و منجر به کند شدن پردازش حسی، حس ناراحتی شدید و مشکل بیش‌تر در برقراری ارتباط با دیگران در آن لحظه می‌شود.

از آنجا که ویژگی‌های معمولی HSP ها در فرهنگ عمومی _در بیش‌تر کشورها_ ارزشی ندارد، این افراد ممکن است در سنین پایین برچسب‌های منفی بخورند و این حس‌ها را درونی کنند. این‌ها ممکن است به افکار "من خیلی _____ هستم" تبدیل شود. جای خالی را با موارد حساس، خجالتی، ترسیده، عصبی، زودرنج، لاغر، گوشه‌گیر یا غیره پر کنید. سرخوردگی از این پیام‌های درونی ممکن است به عنوان افکار "چه بلایی سر من آمده است؟"، "چرا من نمی‌توانم اینطور نباشم؟"، "چرا من تنها کسی هستم که اینقدر اذیت می‌شوم؟" یا "دیگران تجربه‌های خیلی بدتر از من داشتند چرا من افسرده و مضطرب هستم؟ " منتقد درونی شما چه می‌گوید؟

"چرا من نمی‌توانم آنچه دیگران انجام داده‌اند انجام دهم (بدیهیات را نادیده بگیرم). زندگی عادی داشتن. انجام این کار در این دنیا به اندازه کافی سخت است."

از مثل اکتاویا باتلر در مورد مثل بذرپاش

در حالی که حساسیت ممکن است منجر به رفتارها یا عکس العملی مانند کمرویی، عزت نفس پایین، کناره‌گیری اجتماعی و نشخوار فکری شود، لزومی ندارد که چنین باشد. نکات منفی بسیار حساس بودن را می‌توان با افزایش دانش و درک خود همراه با توسعه سازوکارهای مقابله‌ای مثبت مدیریت کرد و بر آن غلبه کرد.

روان درمانی می‌تواند بخشی ارزشمند از سفر شما به سمت پذیرش خود و داشتن یک زندگی کامل به عنوان یک فرد بسیار حساس و امپث باشد. علاوه بر این، ابزارهایی مانند ذهن آگاهی، مدیتیشن، تأیید و تمرینات معنوی می‌توانند ابزارهای مفیدی برای ادغام در زندگی روزمره باشند. یک روان درمانگر آموزش دیده می‌تواند راهنمای شما برای کشف و زندگی با این هدایای خاص باشد.

www.perspectivesholistictherapy.com