دکتری مدیریت فناوری اطلاعات از دانشگاه تهران و موسس-مدیرعامل استارتاپ www.sahmeto.com
از تروریسم تا کار گروهی
ما در کشوری بزرگ شدهایم که تقریبا هر هفته خبرهایی از مربوط به تروریسم به گوشمان میخورد. تیر اندازی در مجلس شورای اسلامی، حمله انتحاری در کنار حرم امام خمینی، کشتار مردم افغانستان، اتفاقات عراق و سوریه و لندن تیترهای مهمترین اخبار کشور و سایتهای خبری است. با شنیدن این اخبار اولین سوالی که به ذهن متبادر میشود که این افراد به چه دلیل دست به این اقدامات میزنند. کشتن چند انسان بیگناه چه مشکلی را حل میکند؟ چه این افراد مسلمان باشند یا نباشند، شیعه باشند یا نباشند. همچنین ایده اصلی این نوشته که مرتبط با کارگروهی است چه ارتباطی با این موضوع دارد؟
مهمترین ویژگی تروریسم بازی با جمع صفر بودن آن است. یعنی برای بردن یک نفر دیگری باید ببازد که به معنای تضاد داشتن علائق و نیازهای دو طرف بازی است.
هنگامی که حریف مقابل شما بسیار قدرتمند باشد (مثلا حکومت) باشد تلاش برای بردن او نیازمند تلاش زیادی است و در این حالت فراهم کردن عوامل باخت او راحتتر است که همین امر منطق شکلگیری تروریسم است. تروریسم با اشاعه ترس و فلج کردن زندگی مردم با احساس گناه و یا احساس ناامنی کار میکند. (تروریسم به لحاظ سیستمی گونههای مختلفی دارد که موضوع این بحث نیست). تنفر حاصل از تروریسم شیوه زندگی تروریستها خواهد شد و آنان را تبدیل به ربات های هدف جو خواهد نمود و این ربات ها قادر به اعمال هر خشونت غیر قابل درکی نسبت به انسان ها خواهند بود.
علاوه بر تروریسم بازی با جمع صفر را میتوان در جاهای دیگری پیدا کرد. علی رغم اینکه این نگرش چندان جالب نیست اما شیوع بسیاری در بین افراد نیز دارد. یعنی اکثریت افراد بر این فرض هستند که برای برنده شدن باید کسی را شکست دهند. این شیوه تفکر در بین افراد بسیاری رایج است و اساسا رقابت نیز بر همین مبنا ایجاد میشود که دو موجودیت از فرد گرفته تا شرکت به دنبال شکست دادن دیگران برای موفقیت هستند. اگرچه این شیوه ایدهآل کار کردن نیست و موفقیت حداکثری را رقم نخواهد زد، اما در اغلب اوقات مشکلات حاد ایجاد نمیکند. اما مشکل از جایی ایجاد میشود که کسی توان شکست دادن رقیب مورد نظر را ندارند. در اینصورت ممکن است به دنبال این باشد که باعث باخت او شوند و یا جلوی بردن او را بگیرند.
اگر چه این تفکر در برخی موارد نافع است، اما اگر شیوه غالب تفکر یک فرد یا جامعه بر این اساس باشد، تعامل در جامعه کم رنگ خواهد شد و جای آن را رقابت مخرب خواهد گرفت!. به عبارت دیگر افراد به جای اینکه به فکر همکاری و کار گروهی باشند، به دنبال برد و باخت هستند و ممکن است در جایی که حس کنند این موفقیت امکان ندارد به دنبال ایجاد باخت برای دیگران باشند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه کسی از مدیریت داده محور می ترسد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
در پستو به دنبال نوآوری در استارتاپتان نگردید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
مواظب باشید؛ تکنولوژی، «خاله خِرسه» است!