چند خواندنی از برنیس رنو


برنیس رنو منتقد برجسته سینما، با سابقه همکاری با کایه‌دو‌سینما و سنسز‌آوسینما، مدرس در موسسه هنر کالیفرنیا و مولف کتاب‌های‌ New Chinas/New Cinemas و تک‌نگاری در مورد فیلم «شهر اندوه» (ساخته هوشیائوشین) است. کتاب «شهر اندوه» به تازگی توسط آزاده جعفری ترجمه و توسط نشر علمی فرهنگی منتشر شده است (خرید). به این بهانه چند نوشته از این منتقد که به زبان فارسی ترجمه شده‌اند را معرفی می‌کنیم.




برنیس رنو در مقاله‌ای با عنوان «با من بخواب – یک واکنش شخصیِ خشمگینانه اما در عین حال فمنیستی» با ترجمه بصیر علاقه‌بند به یک گرایش محافظه‌کارانه بعضی فیلم‌های فمینیستی با محوریت فیلم Baise-moi به کارگردانی ویرژینی دپانت انتقاد کرده است. او معتقد است دپانت در برگردان سینمایی رمان از نمایش قساوت زنانه دور شده و به بهانه‌ی ایجاد شوک خودش را پشت دغدغه‌های ضدجنسی پنهان کرده‌است. در بخشی از یادداشت می‌خوانیم «انقلابی بودن به معنای شوکه کردن طبقه بورژوا نیست – این همیشه به موضعی محافظه کارانه ختم می‌­شود – بلکه شهامت خیره شدن به خورشید سیاه روان انسان است.» (متن اصلی)




رنو در مقاله‌ای دیگر (ترجمه مهدیس محمدی) به بهانه‌ی پخش نسخه ترمیم‌شده فیلم Wanda، ساخته باربارا لودن، مقاله‌ای مفصل در مورد فیلم نوشته و از زوایای مختلف به زندگی شخصی لودن، استراتژی‌های سینماییش و جایگاه فیلم در آن برهه پرداخته است. « آنچه لودن را به یک فیلمساز زن پیشگام بدل می‌کند آن است که او تجربه‌ی فیلمسازی را همچون راهی برای بیانِ «امر ناگفته» دید. همان‌گونه که شاعر افریقایی-امریکایی، اودره لورد خاطر نشان کرد، خانه‌ی ارباب نمی‌تواند با ابزار ارباب تخریب شود. اهمیت تاریخیِ واندا دقیقا در این تقاطع قرار دارد: لودن می‌خواست از نظرگاه تجربه‌ی خودش، نشان دهد زنی آسیب‌دیده و بیگانه بودن به چه معناست، و نمی‌خواست یک «زن جدید» یا یک « قهرمان زن مثبت» طراحی کند». (متن اصلی) (دانلود فیلم)




«تکرار، مرکز ثقل کارهای هارتلی است» رنو در مقاله‌ای برای کاتالوگ جشنواره روتردام (ترجمه مجید اسلامی) درباره نظام ناپیوسته‌ی تکرار در قصه‌های اخلاقی هال هارتلی نوشته است «تکرار برای آن است که آدم‌ها را به وجود حقیقت (باورکردنی یا نه) متقاعد کند، یا وسیله‌ی جلب «اعتماد» دیگران شود. فیلم‌های هارتلی درباره‌ی تاثیرهای زبان بر زندگی، بر روح آدمی، و بر کالبد قهرمانانش است». «فیلم‌های هارتلی میان کنایه، نومیدی شهرنشینی و رمانتی‌سیسم، باوقار تمام حرکت می‌کنند و داستان‌های ظریف و جذابی را نقل می‌کنند. از ناممکن بودن و (در‌عین‌حال) نیاز قطعی به دوست داشتن». (متن اصلی)


برای اطلاع از به‌روز‌رسانی‌ها ما را در تلگرام دنبال کنید