چیزی که میخونم (IT) چیزی که میدونم (python) چیزی که دوستدارم بدونم (AI)
کنکور همون پیشی شاخ داره ; )
به نام خدا
یادمه دو سال پیش که کنکور داشتم یک آدم بشدت بیخیال بودم نسبت به کنکور ازونجایی که کارم مشخص بود برام نتیجه کنکور مهم نبود و این نبودن استرس و نترسیدن از کنکور خیلی زیاد بهم کمک کرد ولی دوستام یا اطرافیانم که بعضا خیلی هم اهمیت داشت براشون این موضوع کمتر کسی بینشون تونست به خاسته ای که داره برسه من اینجا نمیخوام تکنیک درس خواندن یا تست زنی بگم میخوام بهتون بگم من چطوری تونستم با روزی یک و نیم الی شش ساعت خواندن جمع کنم قضیه رو
سرفصل ها :
1. از کنکور نترسید.
2. دنبال راه ورود کلمات و جملات به ذهنتون بگردید.
3. از سه روز مونده به کنکور فقط استرستون و کنترل کنید.
4. تفریح کردن موقعی که کنکور داری جرم نیست.
5. خب حالا ببینیم چیا گفتیم.
1. از کنکور نترسید.
ببینید ترس یکی از عواملی که توی هرکاری باعث ضعف یک انسان میشه علتی که من اسم پیشی شاخ دار و گذاشتم رو کنکور همین بود کنکور فقط عجیب غریبه همونجوری که تا الآن گربه شاخ دار ندیدید کنکور هم ندادید و ترستون ازش برای همینه بپرسید ببینید فرق اونایی که کنکور و گند زدن با اونایی که کنکور و ترکوندن تو چیه ؟! و اینکه آیا یک الی دو صفحه پاسخ نامه قراره کل زندگیتون عوض کنه ؟! یا احتمالا خانواده تهدیدتون کرده اگه کنکور و خوب ندی میفرستمت سربازی ؟! اونایی که کنکور و خراب کردن الان دارن رفتگری میکنن یا چی ؟! یا اینکه فکر میکنی کنکور و خراب کنی یعنی احمقی و استعداد نداری ؟! میدونی که کنکور امتحان خوبی برای پیدا کردن هوش ها و استعداد ها نیست و تقریبا تو کل دنیا منقرض شده همچین شیوه ای ایران هم خیلی وقته میخواد کنکور و حذف بکنه ولی خب زورش قلمچی و امثالش نمیرسه
تنها چیزی که هست اینه کنکور عجیبه میدونم شبیه تمام امتحانامون تو دوازده سال تحصیلی نبوده میدونم یک عمر هم معلم و خانواده تو گوشمون خوندن که کنکور آینده مارو میسازه میدونم ولی ترسیدن ازش و استرس کشیدن بابتش از بی خاصیت ترین کارهایی که میتونید انجام بدید که جز عملکرد منفی روی ذهن و جسمتون هیچ فایده دیگه ای براتون نداره
پس نترسید – خدا قبل از شما بجای شما سره جلسه کنکور حضور داره...
2. دنبال راه خودتون بگردید
دو تا از دوستام که خیلی میخوندن امیر و مهرشاد برای من از کلاس کنکور و مشاوری که میرفتن اطلاعات میاوردن که احسان روزی پنجاه تا تست بزن تا این زمان بعد از اون روزی صد تا تست بزن اینجوری بخون اونجوری بخون من هم میگفتم باشه حله کاره خودم و میکردم
بابام هم میگفت احسان بیا بفرستمت کلاس کنکور منم یادمه گفتم بابا من حالم از آموزش پرورش و سازمان سنجش بهم میخوره با این سنجیدنشون من نمیام پول مفت تو دهن اینا بریزم اینارو شاخ تر کنم من قبول میشم شما هم جای اینکه بخوای پول به کلاس کنکور بدی قبول که شدم پول و به عنوان جایزه به خودم بده میخوام سرور بگیرم پول ندارم – بابام هم بعد از کلی بحث کردن باهام بلاخره قبول کرد با اینکه سه چهار بار بعدش دوباره پبشنهادش و تکرار کرد ولی خب رضایت ندادم پولم و به تاجر های استرس مردم بدم
من یک روش برای درس خوندن داشتم که سال دوزادهم موقع امتحانات ترم یک یاد گرفتم اون هم اینجوری بود من یکدور درس و روخونی میکردم بعد حفظش میکردم بعد دوباره میومدم برای روخونی فهم خودم از جملات و ریز تو کتابم مینوشتم نمره های مدرسم زیره 18-19 نیومد کل رکورد های دانش آموزهای سال های قبل و شکوندم و بعنوان بهترین دانش آموز از مدرسه بیرون اومدم و برای کنکور یک همچین حرکتی زدم دوباره
اول با پرس و جو و کلی گشتن معتبر ترین کتاب های کنکورم و منابعم و گشتم پیدا کردم دقیقا مثل قبلی توضیحات و روخونی میکردم بعد سعی میکردم حفظ کنم و بعد فهمم و مینوشتم و حالا میرفتم سراغ تست ها – تستی که اشتباه میزدم و تمام گزینه هاش و میگشتم تو کتاب پیدا میکردم فرقاش و میفهمیدم و دوباره هرچی فهمیدم مینوشتم وقتی میدیدم یک درسی کلا تو مخم نمیره و علاقه ای بهش ندارم خیلی راحت حذفش میکردم...
برام مهم این بود بفهمم – یادبگیرم و گرنه جای اونهمه روخونی و حفظ و حفظ تست و گزینه ها و اینجور داستان ها میتونستم روزی 300 تا تست بزنم ولی خب چه فایده وقتی نصف شب میرفتم رو تخت میدیدم بجز چند تا چیز مبهم هیچی یادم نیست...
یک روش دیگم هم گوش کردن بود گاهی اوقات خلاصه هارو وویس میگرفتم از خودم ارسال میکردم شب موقع خواب هندزفری و میزاشتم تو گوش راستم و میخوابیدم ( گوش راست پردازش اطلاعات رو بهتر انجام میده )
من مثل کل زندگیم سره کنکور هم یاغی بازی درآوردم و خب نتیجه گرفتم – ببینید چجوری یاد میگیرید چقدر میفهمید تمرکزتون چطوری جواب میده مثلا من تو روز اینجوری نبودم که صبح تخصصی بخونم شب عمومی و اینجور داستان ها تو روز مثلا چهار ساعت و نیم میخوندم اون چهار ساعت و نیم هم یک درس میخوندم بعد فردا یک درس دیگه برای اینکه ذهنم بتونه متمرکز بمونه اوایل که اول تخصصی میخوندم بعد مثلا دینی میخوندم یا از دینی هیچی نمیفهمیدم یا از تخصصیه
اینا همش به نوع ذهن خودتون جوری که راحت تر یاد میگیرید بستگی داره اول گوش کنید بهشون که میگن چجوری بخونید
بعد که همونجوری خوندید ببینید چطوری میخوندید بهتر میفهمیدید و همین فرمون و ادامه بدید همش به ذهن شما بستگی داره و سعی کنید یاد بگیرید حفظیات بدردتون نمیخوره یجوری بخونید که انگار تا آخر عمر کارش دارید من همین الان هم بعد از دو سال برم کنکور بدم مطمئنم با ده تا بیست تا رتبه بالاتر پایین تر قبول میشم.
3. سه روز قبل از کنکور :
من برای اینکه استرسم و کنترل کنم باید با آدما ارتباط برقرار کنم بگم بخندم یادمه اون روزی که رفته بودم کنکور بدم هرکسی و تو راه میدیم میگفتم عجب روزه قشنگیه حاجی... بعد طرف با ی صورت قرمزه عرق کرده و ی گونی غذا زل میزد تو چشمام تو دلش میگفت این چی زده
بعد منم میدیدم اینا استرس دارن یدونه به شونش میزدم میگفتم جدی نگیر مشتی تهش مرگه
دو شب قلشم که اصلا نگم یجوری بیخیال با رفیقام فوتبال میزدم و شطرنج بازی میکردم انگار امتحان انشا دارم یادمه شب قبلش با رفیقام تو پارک داشتم پاستیل میخوردم و آهنگ put your head on my shoulder و گوش میدادم
شما هم ببینید از چه راهی میتونید استرس خودتون و کنترل کنید و به خودتون اعتماد به نفس بدید ( تلقین – صحبت – مدیتیشن – نماز – قرآن هرچی...) چون استرس و ترس قابلیت اینو داره که پنجاه درصد حافظتون و غیر قابل استفاده بکنه... روزی 20 ساعت هم بخونید با استرس برید سره جلسه کنکور اتفاق خوبی نمیوفته پس کنترلش کنید.
4. تفریح کنید :
گفتم که من روزی یک ساعت و نیم الی شش ساعت متمرکز درس میخوندم و بقیه زمانم و بیرون پیش رفیقام بودم تفریح سالم برای اینکه اعتماد بنفستون و حفظ کنه بهتون روحیه بده شادابتون کنه و مغز و از استرس و اضطراب پاک بکنه واجب و فکر نکنید که وای آدم کنکوری که تفریح نمیکنه و این داستانا سخت نکنید برای خودتون قضیه رو قبول نشید هم قرار نیست زندگیتون تموم بشه و فوت بشید...
اینکه اون دوستان کنکوریتون که پاره میکنن خودشون و برای کنکور وای کنکور دارم وای کلا 24 ساعت تونستم امروز بخونم و کلا 666666 تا تست زدم امروز و اینارو بزارید کنار این مدت آرامشتون و حفظ کنید و از همه مهمتر ایمان داشته باشید که میتونید همینکه منی که نه درس خون بودم تو عمرم نه علاقه ای به درس داشتم بدون سهمیه رسیدم به هدفم بدون شک شما هم میتونید.
اول از همه به خدا و بعد از اون به خودتون ایمان داشته باشید شما از پسش بر میاید
5. بدونید از کنکور چی میخواید
یچیزی که یادم رفت بهتون بگم اینه که میدونستم برای چی میخونم میدونستم اگه نخونم چی میشه و اینارو در قالب اهرم رنج و لذت نوشته بودم و هر روز صبح بعد از خواب میخوندمش این برای من انگیزه بود و شاید باورتون نشه ولی خب مهم ترین دلیل کنکور خوندنم این بود دانشگاهی که دوستداشتم توش قبول شم به خونمون نزدیک بود
واقعا دنبال چیزه خاصی نبودم همین کوبیده هفت هزار تومنی و مسیره نیم ساعتش نصف بیشتره انگیزه من و تشکیل میداد.
6. جمع بندی :
میدونم فشار زندگی و خانواده هست روتون منم گذروندم اون دوران و ولی واقعا چیزه خاصی نداشت من فکر میکنم به اون دوران مثل آدمی نیستم که بهش بگم دوران سیاه و سخت و فلان و اینا نه بابا کلی عشق و حال کردم توش... همین الان جا داشت یک رشته بهتر یا دانشگاه بهتر برم بازم میرفتم برا کنکور مینوشتم
پس سختش نکنید به حرف های منفی و اینکه سخته و خیلی سخته و این و اون هم گوش ندید یا دوست و رفیقاتونن یا خانوادتون که اونا هم دارن حرفای مافیای کنکور و بازتاب میدن گربه ای که شاخ داشته باشه بازم گربست پس نترسید ازش
همین ehsanmohseni.ir یا ehsanmohseni_ir و تو اینستا و تلگرام سرچ کنید پیدا میکنید منو سوالی چیزی داشتید بپرسید ازم همین جا تو کامنت های همین پست هم میشه در کل کمکی از دستم بر میومد در خدمتتونم و امیدوارم که این مقاله بتونه دستمال نرمی روی زخم کنکوریتون باشه...
مطلبی دیگر از این انتشارات
تابستانی به رنگ زانادو
مطلبی دیگر از این انتشارات
پرسشنامه کنکوری
مطلبی دیگر از این انتشارات
حس ناکافی بودن