poet
صحبت از نوعی جنون در میان است...
بعدِ تمرین، مربی باشگاه بدنسازی اومد پیشم و راجع به پسر کوچیکش صحبت کرد. مشکلات رفتاری و ناسازگاری هایی که داشت... بعدش گفت اگه میتونم این هفته بیام کلینیک و پسرم رو هم بیارم. صحبت هاش رو خوب گوش کردم و برام جالب بود، هم رفتار پسرک و هم واکنش مربی!
سراپا منتظر بود که ازم بشنوه: " باشه... دوشنبه ساعت 6 با پسر و همسرتون بیاید کلینیک...!!! "
اما نمیدونست که من مدتی ه که دیگه کلینیک نمیرم...! و با درنظر گرفتن توضیحات، به نظرم پسرش هیچ اختلال مشخصی نداشت، ولی خب نمیشد گفت که هیچ مشکلی نیست، چون واقعا رفتار ناسازگاری داشت!
اینا رو تو ذهنم مرور کردم و بهش گفتم «ظاهرا پسرتون اختلال خاصی نداره، هرچند باید اطلاعات بیشتری بهم بدید و خودش رو هم ببینم تا تشخیص های احتمالی بررسی بشه... اما مشکل اینجاست که من فعلا کار بالینی نمیکنم...!»
دیگه داشتم میرفتم که یهو یاد این افتادم که چیزی راجع به ارتباط پسرک با خواهر و برادرش چیزی نگفت، محض کنجکاویِ شخصیِ ناشی از گرایش به روانکاوی، پرسیدم ازش و گفت: تک فرزندِ
گفتم خب زودتر میگفتی!!! تک فرزندی خودش نوعی جنون ه!!!
خندمون گرفت... هیچ فکری نکردم و این جمله اولین تداعی ذهنم بود... تک فرزندی نوعی جنون است! ؛ بعدشم گفتم جای نگرانی نیست، خودم هم به این جنون مبتلا هستم!
جنونی که با عمق وجودم حس ش کردم!
بعدا پیش خودم فکر کردم که چندان بیراه هم نگفتم، اگه توجه کنید، کلیشه ی خام رشد روانی- جنسی فروید، بر اساس الگوی تک فرزندی، اونم تک پسری طراحی شده... همون مثلث ادیپی... درحالی که اصلا خود فروید تک فرزند نبود...!
ماجرا رو فهمیدید؟ عمده ی تئوری رشد روانی-جنسی فروید از طریق خودکاوی خودش شکل گرفت و طرح خام بیرون اومده مبتنی بر مثلث ادیپی تک پسر هستش، درحالی که اصلا خود فروید کلی خواهر رو برادر داشت...!
علاوه بر همه ی مقولات عجیب دیگه زندگی، تک فرزندی هم امر عجیبی ه...!
پ . ن : البته من خودم با همه ی جنونی که حس میکنم ناشی از تک فرزندی ه، کاملا از تک فرزند بودن خودم راضی هستم...!
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای چی؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
خریدارم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
ملاقات گذشته و آینده!...