چهار مشکل عمده شرکت‌های تبلیغاتی با بریف‌های مشتریان

من به عنوان مدیر ارتباط با مشتریان، در طول سال‌های فعالیتم در شرکت‌های تبلیغاتی با مشکلات تکرارشونده‌ای در طول پروژه مواجه شده‌ام که همه‌شان از یک منبع مشترک می‌آیند؛ بریفی که از سمت مشتری به شرکت تبلیغات ارائه می‌شود. در این مقاله قصد دارم به چهار مورد از این مشکلات اشاره کنم تا هم راهنمایی برای مشتریانِ آژانس‌ها باشد و هم آژانس‌ها و شرکت‌های تبلیغاتی با بخشی از مشکلات احتمالی بریف‌های ناقص آشنا شوند.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم بریف کامل و فاکتورهای آن می‌توانید مقاله همه‌چیز درباره یک بریف کامل را بخوانید.

1. توقع تکمیل بریف از سمت آژانس تبلیغاتی!

یکی از مشکلات عمده ما در مقابل برندهایی که با هم همکاری می‌کنیم، ارسال بریف ناقص و توقع تکمیل آن از سمت تیم خلاقیت است. این تفکر که نوشتن بریف یکی از وظایف شرکت تبلیغاتی است، یکی از اشتباهات رایج برندهاست. بریف، اطلاعات کاملی‌ست از تاریخچه، نیازها و اهداف برند و مشتری. تکمیل آن از سمت آژانس خلاقیت کاملا اشتباه و نشدنی‌‎ست. این توقع به این معناست که اهداف و نیازهای برند و شرکت را تیمی مشخص کنند که هیچ پیش‌زمینه‌ای درباره آن ندارند. از پیامدهای این اتفاق، عدم هماهنگی دو شرکت در رسیدن به هدف مشترک و در نتیجه نارضایتی مشتری خواهد بود.

2. ارائه راه‌حل‌ها در بریف!

یکی دیگر از مشکلات یا سوءتفاهم‌های رایج برای شرکت‌ها و برندهایی که قصد همکاری با آژانس‌های تبلیغاتی را دارند، ارائه راه‌حل در کنار نیازها و اهداف پروژه است. این عمل دقیقا به معنای انجام وظیفه‌ی شرکت تبلیغاتی از سمت مشتری است. برای مثال، در کنار معرفی شرکت، نیازها و اهداف آن، برندها مسیری که می‌خواهند از طریق آن به اهداف پروژه برسند را مشخص می‌کنند. در نتیجه‌ی این اتفاق، علاوه‌بر پیشرفت کارها به‌صورت غیرحرفه‌ای و اشتباه، ایجاد تنش بین تیم‌ها، نارضایتی مشتری از نرسیدن به هدف و در نهایت، اتلاف هزینه و زمان است. در این پروژه‌ها، کارها آن‌طور که باید پیش نمی‌روند، و دلیلش این است که مسیر درست از نظر مشتری متفاوت با نظر آژانس تبلیغاتی است و معمولا شرکت‌های تبلیغاتی ترجیح می‌دهند برای رضایت مشتری، درخواستشان را اجرا کنند و در نتیجه، انتهای پروژه، با حجم زیادی از مشکلات مواجه خواهند بود.

3. عدم هماهنگی تیم‌ها در زمان نوشتن بریف!

پیش از شروع همکاری با یکی از پروژه‌ها، بعد از دریافت بریف، پروپوزالی طراحی کردیم و برای ارائه به مدیران شرکت جلسه‌ای را هماهنگ کردیم. در کمال ناباوری، بعد از ارائه، مدیران به ما گفتند که این پروپوزال با اهداف ما همخوانی ندارد. درحالی که ما پروپوزال را براساس بریف ارسال شده طراحی کرده بودیم. بعد از صحبت‌هایی در جلسه متوجه شدیم، بریف با هماهنگی مدیران و افراد مختلف مجموعه برای ما ارسال نشده است. عدم هماهنگی تیم‌ها در زمان جمع‌آوری و ارسال بریف، یکی از اشتباهات رایج مشتریان است که نتیجه‌ای همچون این اتفاق را به دنبال دارند. در ادامه، ما مجبور به ارائه پروپوزال دیگری، براساس بریف جدید شرکت شدیم و در نهایت به دلیل اتلاف وقت، شرکت‌ها دچار ضرر مالی شدند و درنتیجه‌ی آن کنسلی کامل پروژه را همراه داشت.
بنابراین لازم است برای رسیدن به یک بریف کامل، تمام مدیران و اعضای مهم شرکت‌ها در جلسات آن حضور داشته باشند و با هماهنگی کامل آن‌ها بریف ارسال شود.

4. ارائه یک بریف، برای چندین پروژه!

در این نوع از پروژه‌ها شروع همکاری با یک بریف کامل و دقیق انجام می‌شود و بعد از گذر زمان، و به‌وجود آمدن نیازهای جدید و درخواست پروژه‌های جدید، دیگر از فایل بریف خبری نیست! درواقع در همکاری‌های بعدی که گاهی میانه‌ی پروژه‌ی دیگری است، بریف جدید ارائه نمی‌شود و شرکت‌ها و برندها به بریف اولیه بسنده می‌کنند. این در حالی است که هر پروژه، حتی اگر برای یک شرکتِ مشترک باشند، نیاز به بریف جدید و مجزا دارند. برای هر پروژه، بریف همچون سندی برای نیازهای شرکت‌ها و برندها، باید به صورت شفاف و کامل وجود داشته باشد تا در صورت ایجاد مشکل به آن مراجعه شود.