دربارهٔ نامِ الله | مارَین فان پوتِن

این نوشته بازبینی‌شدهٔ ترجمهٔ فارسی من از رشته‌توییتِ آقایِ مارَین فان پوتِن دربارهٔ نامِ الله است. بنده هیچ تخصصي در این رشته ندارم و منتظرِ نقدهایِ شما هستم.

این مقدار روشن است که نامِ خدا در قرآن «الله» است. این را هم می‌دانیم که قرآن آشکارا خدایش را با خدایِ مسیحیان و یهودیان همسان می‌پندارد. بی‌گمان مسیحیان و یهودیانِ عرب‌زبانِ امروزی هم خدا را چنین می‌خوانند. اما این نام از کجا آمده؟

واژهٔ الله در یک دست‌نویس
واژهٔ الله در یک دست‌نویس

گمانِ غالب این است که الله درکشیدگیِ حرفِ تعریفِ اَلـ + اِلٰه «ایزد» است. ( که فرضِ بی‌پایه‌اي هم نیست). این منشأ بس‌محتمَل است لاکن بی‌اشکال هم نیست. این افتادنِ همزه و کسره (و افزوده‌شدنِ نرم‌کامیدگی) بی‌قاعده است.

در عربیِ کلاسیک حاصلِ موردِ انتظار از اَلـ + اِلٰه به سادگی اَلاِلٰه خواهد بود نه الله. شاید ریشه‌شناسیِ این نام «خداوند، The God» باشد اما معنایش «خداوند» نیست، همان‌گونه که نامِ «Peter» به گوشِ یک انگلیسی‌زبان «سنگ» معنی نمی‌دهد.

https://en.wiktionary.org/wiki/%CF%80%CE%AD%CF%84%CF%81%CE%B1#Ancient_Greek

دِیوید تِستِن در مقاله‌اي هوشمندانه، دربارهٔ یک تغییرِ آواییِ *بسیار* خاصِ مشروط می‌نویسد تا علتِ درکشیدگیِ الاله ← الله را توجیه کند (اغلب چنین می‌کند). او به درکشیدگیِ مشابهي اشاره می‌کند که شاید کاربستِ النّاس «مردم، the people» به جایِ اُناس «مردمان، people» را هم توجیه کند.

با آنچه گفته شد شاید بتوانیم در غالبِ موارد الله و النّاس را توجیه کنیم، اما هنوز توضیحي برایِ چراییِ ظاهر شدنِ تکیه بر حرفِ لام در لفظِ جلاله نداریم.

از همه مهم‌تر این‌که: الله *نامِ خاصِ* خداست نه روشي برایِ گفتن «خداوند، The God» (در صورتِ دوم می‌شد اَلاِلٰه)

چنان که گفتم، یهودیان و مسیحیان، از قرونِ وسطا تا به امروز خدای‌شان را الله می‌خوانده اند.

اما دربارهٔ کاربردهایِ اَلاِلٰه و الله در زمانِ پیش از اسلام چه می‌دانیم؟ آیا الله برایِ خدایِ یهودی و مسیحی استفاده می‌شده؟ کاربردِ اَلاِلٰه چه بوده؟

در سال‌هایِ اخیر سنگ‌نبشته‌هایِ مسیحیِ بیش‌تر و بیش‌تري به دست‌مان می‌رسند که هرگاه خدایِ مسیحی را فرا می‌خوانند تنها یک نام دارد و آن الله *نیست*، به جایش وی را پیوسته اَلاِلٰه می‌خوانند.

این نام در ریختوارهٔ ذَکَرَ اَلاِلٰه «خدا ... را یاد کُناد» یافت می‌شود. ⌝احمد⌜ الجلّاد به تازگی یک مورد از چنین سنگ‌نبشته‌هایي منتشر کرده که به نظر به دورانِ آغازینِ اسلامی باز می‌گردد! (مقالهٔ مربوطه از الجلّاد)

ذکر الاله یزیدو الملک
ذکر الاله یزیدو الملک

تا این‌جایِ کار هیچ نمونه‌اي نداریم که یک مسیحی خدایِ مسیحیِ خود را الله بخواند. همیشه اَلاِلٰه.

پس الله چه می‌شود؟ آیا پیش از اسلام نبوده؟ در حقیقت پیاپِی به کاربستِ این نام گواهی داده شده!

سنّت ⌝اسلامی⌜ به ما می‌گوید که نامِ پدرِ خودِ حضرتِ محمد، عبدالله «بندهٔ الله» بوده. اگر این موضوع ⌝واقعیتي⌜ تاریخی باشد نشان می‌دهد که چنین نامي کاربرد داشته. در واقع همین نام در کنارِ دیگر نام‌هایِ الله‌دار به عرب‌هایِ نَبَطی داده شده.

1. zbdw br zyd ʾlhy /zaydu ʾAllāhi/ زَیدُ اللهی

2. ḥb ʾlhy /ḥuḅḅu ʾAllāhi/ حُبُّ اللهی

3. ʿbd ʾlhy /ʿabdu ʾAllāhi/ عبدُ اللهی

4. šʿd ʾlhy /saʿdu ʾAllāhi/ سعدُ اللهی

با این حال نبطیان می‌توانستند به‌راحتي هر خدایِ دیگري را هم با الله جایگزین کنند، زین روی نام‌هایي مانندِ عبدُ مَنوتی «بندهٔ مَنات» (ʿbdmnwty) نیز به چشم می‌خورد!


پُرواضح است که نامِ عبدالله در بافتاري کافرکیشانه (pagan) ظاهر می‌شود و این موضوع در سنگ‌نبشتهٔ En Avdat که وقفِ شاهِ نبطیِ خدا-انگاشته، اُبُدَس (عُبَیدَه) شده حتا واضح‌تر است. در آن‌جا نگارندهٔ سنگ‌نبشته خویشتن را گَرَمُ اللهی (grmʾlhy) می‌خواند.


در این سنگ‌نبشته‌هایِ نبطی هیچ چیزي نیست که نشان دهد الله همان خدایِ یهودیان و مسیحیان است و ازریابیِ جایگاهش در ایزدستان‌ها دشوار است.

با آن‌که الله در نام‌هایِ خدادار رایج است اما (به باورِ من) هیچ‌گاه فراخوانی نمی‌شود.

قضیهٔ نویسندگانِ سنگ‌نبشته‌هایِ عربیِ صفائی دیگرگونه است. در این سنگ‌نبشته‌ها، الله گهگاهی فراخوانده می‌شود، اما همواره در کنارِ ایزدانِ دیگر و این ایزدانِ دیگر خـــــــــــــیــــــــلــــــــی بیش از الله فراخوانده می‌شوند.

(منبعِ آمارِ زیر)

بسامدِ نامِ ایزدان در فراخوانه‌ها
بسامدِ نامِ ایزدان در فراخوانه‌ها

به دیگر سخن، اللّاتِ نام‌آشنایِ قرآنی (نجم:۱۹) ۳۶ بار بیش از الله تکرار می‌شود.

این کم‌هواداری نشان می‌دهد که او به‌هیچ‌روی چهره‌اي محوری در ایزدستان نبوده.

برپایهٔ داده‌هایِ موجود، گویا «مشرکونِ» قرآنی چنین نبوده اند. آن‌ها ایزداني را با خدایِ اصلیِ یگانهٔ عهدِ عتیق همتا می‌گرفته اند.

به هر روی ⌝دستِ‌کم⌜ آن‌ها (=عرب‌هایِ صفائی) بیش‌تر الله را با اللّات همتا می‌گرفته‌اند نه برعکس.

در هیچ یک از ۴۱ گواهِ یادشده ⌝در نمودارِ بالا روبه‌رویِ الله⌜ دلالتي بر یکسان دانستنِ اللهِ صفائی با خدایِ یهودی یافت نمی‌شود (خیلی از سنگ‌نوشته‌ها احتمالن پیشا-مسیحی هستن و هنوز نمی‌شه با خدایِ مسیحی یکسان دونست‌شون ?).

جهتِ یادآوری: مسیحیانِ عرب‌زبانِ سدهٔ ۶-اُمی خدای‌شان را الله *نمی‌خواندند* بلکه او را اَلاِلٰه می‌خواندند.

عرب‌هایِ کافرکیش (pagan) در حوالیِ سدهٔ یکمِ ق.م. و سدهٔ یکمِ ب.م. خُرده-ایزدی به نامِ الله در ایزدستانِ خود می‌شناختند و روشن نیست که او را با خدایِ یهودی همسان می‌پنداشته اند یا نه.

با این اوصاف آیا قرآن نخستین منبعي‌ست که نامِ الله را به خدایي یگانه ربط می‌دهد؟ نه، در سال‌های اخیر سر-و-کلهٔ سنگ‌نبشته‌هایِ عربیِ بیش‌تر و بیش‌تري، احتمالن مربوط به سدهٔ ششم، در حِجاز پیدا می‌شود که به نظر الله را فرا می‌خوانند.

برایِ نمونه، سنگ‌نبشتهٔ بسیار جذابِ عبد شمس فراخوانهٔ بِسمِکَ اللّهُمَّ «به نامت ای خدای» را در خود دارد. فراخوانه‌اي که سنّتِ اسلامی آن را برایِ الله از زمانِ پیش از اسلامْ خوب در خاطر دارد.

https://twitter.com/shahanSean/status/1003055345026195457?s=20

البته این سنگ‌نبشته هم با قاطعیت نمی‌گوید که این الله دارد با خدایِ مسیحی یا یهودی یکسان‌پنداری می‌شود یا نه، اما روشن است که بعدها به یکسان‌پنداشتنِ الله به عنوانِ ایزدِ محوری در حجاز می‌انجامد.

در سنگ‌نبشته‌اي به خطِ سرهمِ عربیِ جنوبیِ باستان، الله فرا خوانده شده و به‌روشنی با خدایِ عربیِ جنوبی، رحمان، همسان شده. رحماني که قطعن خدایِ مسیحیان و یهویان پنداشته می‌شده. البته این همسانی در بَسمَلَه قرآنی هم دیده می‌شود.

به نامِ الله، [همان] رحمان - بر ما رحمت آور ای خدایِ آسمان‌ها - از بخششت روزیمان ده - از گوهرش (گوهرهٔ خِرَد) ببخشمان تا برشماریم روزهایمان
به نامِ الله، [همان] رحمان - بر ما رحمت آور ای خدایِ آسمان‌ها - از بخششت روزیمان ده - از گوهرش (گوهرهٔ خِرَد) ببخشمان تا برشماریم روزهایمان

برایِ جمع‌بندی:

۱. الله شاید از اَلاِلٰه «خداوند، the God» آمده باشد اما با عبارتِ «خداوند» یکی نیست. نامي خاص است.

۲. مسیحیان پیش از اسلام خداوند را الاِلٰه می‌خواندند.

۳. کافرکیشان در حوالیِ سالِ صفر، خدایي به نامِ الله می‌شناختند.

۴. در زماني پیش از اسلام این دو با هم یکی شدند.



منابع برایِ ترجمه:

  • راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی نوشتهٔ شادروان آذرتاش آذرنوش
  • ویکی‌پدیای انگلیسی
  • فرهنگِ علومِ انسانی (ویراستِ سوم) نوشتهٔ داریوش آشوری
  • فرهنگ‌هایِ برخطِ واژه‌یاب و آبادیس