گاهی وقتی از تنش های جسم آزاد میشوم، اندیشه ام مجالی برای داستان پردازی ، سخنرانی و گفتگو می یابد.گاهی گفتن تنها جوابی است می توان به تپش های قلب داد تا آرام شود .
وی افزود ...
اگر قرار بود با اختیار تام، فکری به حال بهبود سیستم آموزشی کشور میکردم در مرحله اول وزارتخانه را از دخالت در امور مدارس عزل میکردم. وزارت فقط در حد دکور آنهم محل استقرارش در یکی از ادارات استانهای مرزی و بصورت چرخشی هر چند سال یک جا باشد.
بعد از آن تمام مدارس را هیأت امنایی میکردم. واقعا هیات امنایی. اعضای آن را هم به این صورت انتخاب میکردم.
هیأت امنایی منطقه با انتخابات مستقیم توسط مردم انتخاب میشوند. البته بدون نیاز به تایید صلاحیت کاندیداها توسط مراجع ذیصلاح بعد هیأت امنای هر مدرسه زیر نظر هیأت مرکزی منطقه توسط انتخاب اولیا همان مدرسه تعیین میشدند.

در این صورت حداقل در مناطق شهری مطمئنا مدارس تنها با تحویل ساختمان مدرسه نیازی به دولت در اداره مدرسه نخواهند داشت و حتی اگر قرار باشد هزینه حقوق معلم را هم خانواده تامین کنند باز آنچنان فرقی با هزینه هایی که الان پرداخت میشود نداشت. معلم ها را هم خود مدرسه انتخاب میکرد.
مسلما مدارس معلمی را انتخاب میکردند که برای مدرسه آنها کارایی داشته باشد و معلمان بی انگیزه، بی مسولیت، بی دانش و بدون برنامه خود بخود حذف میشدند و رتبه بندی معلمان خودکار اعمال میشد.
این همه اداره و اداره کل و سازمان و دفتر متفرقه هم( که البته سفره پربرکتی برای برخی ها است) جمع میشد و دولت نهایت میتوانست به هر مدرسه بر حسب تعداد دانش آموز کمک مالی انجام دهد.
همین حالا هم اگر رییس جمهور بخواهد واقعا کاری انجام بدهد به نظرم باید کارکنان بخش اداری آموزش و پرورش را در سطح وزارت به یک دهم تقلیل دهد.
اما روال کار الان دقیقا برعکس است. دولت ها هر کدام به نوبه خود علاقه وافری به این دارند که مدرسه را خودشان ، از تهران، از پشت میز چند صد میلیونی در اتاق ساکت و گرم و نرم خود اداره کنند.
مدیر کل و رییس اداره که جای خود، هر کارشناس(نما) و اگر اقراق نباشد همسر کارشناس نما هم که در آن ساختمان وزین نشستهاند کارشان شده طرح دادن. گور بابای ملت هم کرده، کی دنبال اینست که ببیند این نوابغ آیا کار مفیدی هم انجام دادهاند یا نه؟
مخلص کلام. از آموزش و پرورش با این سیستم تصمیم گیری فرتوت آبی برای نسل بعدی گرم نمیشود. تنها باید دلخوش به تصمیمات فردی معلمان و تک و توکی مدیران میانی یا سطح پایین آموزش و پرورش بود که گاهی بتوانند از زیر دست خاله خانباجیهایی حرمسرای وزارتخانه خلاص شوند و کار مفیدی انجام بدهند. جنابانی که چند مدرک دکترای علوم تربیتی و روانشناسی و مدیریت هم دارند ولی یک جو معنی آن را هم نمیفهمند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدرسهٔ خوب، کارخانهٔ پر فروش
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدرسه:)
مطلبی دیگر از این انتشارات
به مناسبت اول مهر، برای دخترک