و اما The Antidote: بالاخره یه کتاب خوب که توهین به انسانیت نیست

بسم الله الرحمن الرحیم.

سلام.

قبل از شروع، یه نقشه به شما بدم برای پیدا کردنِ کلِ مقاله‌های من در ویرگول، به صورت دسته‌بندی شده.

انتشارات قلمبه‌ستیز: مقاله های اصلی و جدیِ خودم توی این انتشارات هستن و شاید ۹۰٪ از کسایی که لطف میکنن و مطالب من رو میخوانن، مطالب این انتشارات رو دیدن و من رو با این انتشارات میشناسن.
انتشارات جنگل: اینجا هم مطالب خود هست، منتها بیشتر مطالبی که زیاد جدی نیستن و بیشتر شاید در دستهء «شخصی» یا «دل‌نوشته» یا غیره، قرار بگیره.
انتشارات آشغال‌دانیِ ذهن: صرفاً راجب معرفی کتاب‌ها و کلاً هر صحبتی که مربوط به کتاب‌ها باشه.
انتشارات ۵خطی: این هم مطالب خودم هست و ایده ای هست برای اینکه بتانم مطالب کوتاه‌تر رو اینجا در قالب ۵ پاراگراف کوتاه منتشر کنم.
انتشارات یهودولوژی: این ها اکثراً مقالات خودِ من نیستن و بیشتر بازنشرِ مقالاتِ اندیشکدهء مطالعات یهود هستن و هدفش هم شناخت و آگاهی راجب یهود و صهیونیسم و موارد مربوط به اینها هست.
انتشارات بهاییلوژی: این ها هم غالباً مطالب خودم نیستن و بازنشر از منابع دیگه هستن و هدفش هم شناخت و آگاهی راجب بهاییت هست که کسی گول اینها رو نخوره ان شاء الله.

مقدمه

از دید من، شاید اگه یه درجه‌بندی برای عجایب، در این دنیایی که داریم زندگی میکنیم، وجود داشت، چاپ شدنِ یه کتابِ خوب در این Land of Human Fall یا همون ایالاتِ متحدهء دروغ و امپراطوریِ شیطان، جزو عجیب‌ترین اتفاق‌ها باشه، اون هم در این جنگلِ بی‌خدایی و شهوت و self help و «خودخداپنداری» که توش دارن دست و پا میزنن و اسم «آزادی» هم روش گذاشتن که خودشان (و البته بقیه دنیا) رو گول بزنن.

البته این کتاب هم خالی از اشکال نیست، ولی صرفاً همینکه بر ضد این صنعتِ عمدتاً آشغالِ self help صحبت کرده، خودش به تنهایی نشانهء بی‌نظیری هست برای اینکه بفهمیم داره نسبت به اون کتابها، عقلانی‌تر و نزدیک‌تر به وجدان و فطرتِ انسانی حرف میزنه.

و این خودش بهترین دلیله که به فکرِ خواندنش بیفتیم.

معرفی کوتاه

در معرفی و توضیحی که در سایت Goodreads راجب این کتاب آمده، اینجور نوشته شده:

یه کتابِ بامزه، جذاب و برخلافِ انتظارها، که ده‌ها سال صنعت self-help و راهنمایی‌های اون رو کاملاً برعکس می‌کنه و ما رو مجبور میکنه که دربارهء طرز تفکر و طرز برخوردِ خودمان با «شکست»، «شک و تردید» و «مرگ»، دوباره فکر کنیم.

حرف این کتاب اینه که ما انسان ها، تحت تاثیرِ همین صنعت self help، به جایی رسیدیم که دائماً در حال تلاش برای اینیم که از چیزای «منفی» دوری کنیم و نتیجهء این «دوری کردن و فرار کردن» هم چیزی نیست جز اضطراب، حسِ ناامنی، عدمِ خوشبختی و حال خوب و سایر مشکلاتِ فکری.

این آقای Oliver Burkeman که خدا هم به خاطر این کتاب بهش پاداش بده ان شاء الله، میاد و به ما میگه که یه راه جایگزین هم وجود داره و اونم اینه که:

چیزهایی که تمام زندگیمان در حال دوری کردن و فرار کردن ازشان هستیم رو به آغوش بکشیم و اونها رو به صورتِ ارادی (یعنی به انتخابِ خودمان) و با شور و شوق، قبولشان کنیم.

مثلاً هستن خیلی ها که از کنکور یه چیزِ «منفی» برای خودشان توی ذهنشان ساختن و به جای اینکه قبولش کنن و بپذیرنش و باهاش روبرو بشن، توی اون سنینِ ۱۸ یا ۱۹ سالگی ازش فرار میکنن و البته اکثراً این فرار تا آخرِ عمر هم همراهشانه و چوبش رو میخورن.

چقدر خوب میشد اگه از همون اول آدم فرار نمیکرد و بصورت ارادی و با آغوشِ باز اون «سختیِ موقت» رو قبول میکرد و از نتایج خوبش تا آخر عمر بهره‌مند میشد.

پیامی که این کتاب به ما میده، پیامیه که مخصوصاً برای جوامعِ غربی که تا خرخره غرق هستن توی اراجیفِ گل و بلبلِ self help، حرف‌های بسیار عجیب و جدیدی هستن. شاید برای ما این حرف‌ها قابل لمس‌تر باشن چون هنوز جامعهء ما به اندازهء جوامع غربی، تحتِ تاثیراتِ منفی و نابودکنندهء self help قرار نگرفته. هرچند که زنگ خطر چند ساله که به صدا درآمده و نشانه هاش رو میشه توی صحبت‌ها، اعمال و افکارِ نوجوان‌ها و جوان‌های رویاپرداز و هَپَروت‌نشین و علاقه‌جوی ایرانی هم به وضوح مشاهده کرد.

یه گریزِ کوتاه به کیوکوشین

کیوکوشین یه سبکِ آزاد و به اصطلاح Full Contact از کاراته هست که با دست خالی و بدون هیچ محافظی، به هم ضربه میزنن. توی کیوکوشین ما ضربهء دست به سر نداریم و به همین علت، راه باز میشه که افراد به هم نزدیک بشن و ضرباتِ کشنده و مهلک خودشان رو به بدن های همدیگه وارد کنن :)

اولِ کار که یه نفر به این ورزشِ سخت و محکم میاد، معمولاً از محافظ و این چیزا استفاده میشه براش که بدنش به ضربه خوردن عادت کنه. کم کم که بدنش در اثر ضربه خوردن های زیاد، در مقابل ضربه یکم محکم شد، دیگه از محافظ استفاده نمیشه و با دست خالی و بدون هیچ محافظی به بدن های همدیگه ضربه میزنن.

خلاصه بعد از یکی ۲ سال تمرینِ مداوم، آدم تا یه حدودِ زیادی به اصطلاح «ضد ضربه» میشه و میتانه ضربه های خیلی محکمی رو تحمل کنه، اونم ضربه هایی که اگه به بدنِ یه فرد عادی بخوره، قطعاً یا استخوانش میشکنه و یا عظلاتش آسیب جدی میببینن.

حالا این ورزش چه ربطی به حرف ما و این کتاب داشت؟

سادست. توی این ورزش، ما یجور «دوستی با درد» یا بهتره بگیم «به آغوش کشیدنِ درد» رو داریم که فرد با تحمل کردنِ این درد ها، به مرور زمان به جایی میرسه که بدنش یجورایی ضد ضربه میشه. حرف این کتاب هم همینه. بهتره به جای اینکه از سختی ها فرار کنیم، اونها رو بپذیریم و باهاشان روبرو بشیم و به قول معروف «اونها رو به آغوش بکشیم». اینجوری، این «تحمل سختی» باعث میشه ما «آستانهء تحملمان» بالا بره و به مرور زمان قوی‌تر بشیم و همین خودش باعث میشه بتانیم به اهداف باارزش‌تری که به تحملِ سختیِ بیشتری احتیاج دارن هم برسیم ان‌شاءالله.

خلاصه اینکه . . .

هرچند که ایراد و اشکالاتی هم داره و هرچند که این کتاب هم مثل خیلی از کتابهای دیگه که در اون Land of Broken Dreams نوشته میشه، چیزی جز بدیهیات و مسائلِ اظهر من الشمس نمی‌گه، ولی بعد از چند وقت، میشه این کتاب رو جزو کتاب‌های «قابل استفاده» دسته‌بندی کرد که اگه زیاد به فرعیاتش نپردازیم و به «پیام اصلیش» توجه کنیم و در عمل هم بهش پایبند باشیم، ان‌شاءالله میتانه نتایج خوبی رو توی زندگی‌های ما بوجود بیاره.

هرچند که ما خودمان حضرت علی علیه‌السلام رو داریم که یه جملهء ایشان به اندازهء کل صنعت self-help و همهء این کتابها می‌ارزه. البته اگه حرفهای ایشان رو عمیق بررسی کنیم.

حضرت علی (ع):
أفضل الأعمال ما أکرهت علیه نفسک.
برترین کارها، کاری است که نفس خود را بر انجام آن مجبور گردانی.
بحار الأنوار: ج۷۵ ص۶۹ (حدیث شماره ۲۰)

توی این دوره زمانه مشکل این نیست که ما ندانیم باید چکار کنیم، مشکل اینه که میدانیم باید چکار کنیم ولی اون کار رو نمیکنیم. چرا؟ چون توی مجبور کردنِ خودمان قوی نیستیم.

و حضرت علی (علیه السلام) چقدر زیبا و فقط در نیم خط، ریشهء این مفاهیم به این مهمی رو به ما گفته.

کتاب رو میتانید با استفاده از این لینک، از کانال من دانلود کنید.

مخلص،

یا علی.