آسانترین زبان بشریت

زبان آسان، باید تکلمی راحت و ساختاری قابل قبول داشته باشد، تقریبا هر زبانی خودش را آسانترین زبان می داند، حتی چینی ها با داشتن 4000 هزار حرف برای الفبای خود ادعای آسان بودن زبان خودشان را دارند.

اما یادمان باشد که آسان بودن زبان در کنار فصاحت آن ارزش پیدا می کند مثلا اگر سرعت و قدرت را مثال بزنم

این دو متضاد هم هستند یک خودرو را هر چقدر قدرتمند تر شود به همان نسبت از سرعتش کم می شود که مثالش میشه تانک و برعکس

اما می خواهم از زبانی کامل به شما بگویم که آسان بودن را در کنار تمام ویژگی های مثبت دارد.

اگر بحث فسیح بودن و کامل بودن زبان مطرح باشد، بی هیچ تعصبی باید فرمایش قران را پذیرفت که:

در وصف قران آورده: بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ (به زبان عربی فصیح)

و این شیوایی تا آن حد است که خداوند در قرآن فرموده است:

اگر ما قرآن را غیر عربی نازل می‌کردیم آن وقت عرب‌ها می‌گفتند؛ چرا آیاتش به روشنی بیان نشده است...

اما منظور از فصاحت زبان عربی، صرفا غیرقابل جعل بودن آن است و نه زیبایی زبان. پس منظور من زبان عربی نیست.

مهمترین دلیل انتخاب زبان عربی در این بوده است که زبان عربی با توجه به کثرت ضمائر، تفاوت ضمیرهای تثنیه، مفرد و جمع، تفاوت صیغه‌های مذکر و مؤنث و داشتن انواع گوناگون جمع، داشتن کنایات، استعارات و ... از امکانات فراوانی برای بیان بیشترین حجم از مطالب در کمترین حجم از الفاظ، بدون ابهام‌گویی و نارسایی برخوردار است.

و به این جهات لازم بود که قرآن به عربی نازل میشد که در سوره لقمان - آیه 27 داریم:

و اگر آن چه درخت در زمين است قلم باشد و دريا[مرکب] را هفت درياى ديگر به يارى آيد سخنان خدا پايان نپذيرد

اما زبان عربی فاقد زیباییهای زبان فارسی است.چرا که بر خلاف زبان فارسی که ایهام جز لاینفک زبان فارسی است و اتفاقا باعث زیبایی آن شده است در زبان عربی وهم وجود ندارد.اما استعاره به فراوانی در این زبان دیده می شود

این تعریف از ایهام برای من قابل قبول نیست که گفته شده:

ایهام یکی از پرکاربردترین صنایع در بدیع است و به این معنا است که کلمه ای دارای چندین معنی مختلف (حداقل دو معنی) باشد و همه ی این معانی هم درست به نظر برسد.

و اتفاقا در زبان عربی ما کلمه ای مثل «عین» داریم که چهل تا معنا از ان بر میاید، مثل چشم، چشمه،جاسوس و...

ولی به دلیل ویژگی زبان عربی نمی توان جمله ای را با ایهام ساخت، مثلا شما بیایید شعر:

امشب صدای تیشه از بیستون نیامد    /     شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد

را به زبان عربی ترجمه کنید طوریکه ایهام در آن حفظ شود و خواننده متوجه نشود که منظور واقعی شاعر از «شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد» این است که شیرین دارد خواب فرهاد را می بینید یا این است که فرهاد در خوابی شیرین رفته است.ساختار زبان عربی این اجازه را به شما نمی دهد که کلمه شیرین را طوری بکار ببرید که هم نام یک شخص باشد و هم صفت خواب و باید به وضوح مشخص کنید منظورتان چیست.

اما منظور از استعاره و تفاوت آن با ایهام چیست:

ایهام کاربر را به اشتباه می اندازد، اما استعاره نه، مثلا جمله زیر یک استعاره است

خانه ام را دزد برد...

در اینجا یه کلمه در معنای غیر حقیقی خودش قرار میگیره «خونه ام را دزد برد» در حالی که دزد نمی تواند خانه را ببرد، بلکه اسباب خانه را با خود می برد.

پس معلوم میشود با وجودیکه ایهام در زبان عربی جایی ندارد چگونه است که تفاسیر مختلف برای قران وجود دارد، بخاطر ویژگی زبان عربی یک کلمه معانی مختلفی می تواند داشته باشد، مثلا درمثال فوق، در زبان عربی می توان از دزد به دزد ناموس، دزد مال، دزد آبرو و... غیر تعبیر کرد که تفسیر برمیگردد به جملات قبل و بعد آن،

برگردیم به پاسخ این سوال که:

آسانترین زبان بشریت کدام زبان است؟

شروع تمام زبانهای دنیا با خط تصویری یا هیروگلیف بوده است، تو فارسی خط میخی

خط میخی پیش از زبان فارسی
خط میخی پیش از زبان فارسی


و در زبانهای اروپایی خط لاتین

خط لاتین
خط لاتین

و با توجه به هوش و قدرت خلاقیت مردمانی که این زبان در آنجا رواج داشته رسم الخط شان به رشد رسیده.

و هرچه مردمانی که این زبان در آنجا رایج بوده باهوش تر بوده اند رسم الخط این زبان بیشتر تکامل پیدا کرده و برعکس (مثلا مردمان شرق آسیا که کم هوش ترین مردم آسیا بودند کمترین رشد را داشته اند و در آفریقا که عملا هوش و ذکاوتی نداشته اند کلا خط از خودشان ندارند و عربی و انگلیسی جایگزین شده.)

اما از آن مهمتر ساختار زبان است که در فارسی بطرز عجیبی رشد کرد.

و به دلیل هوش زاید الوصف ایرانیان بیشترین رشد ساختاری در زبان فارسی اتفاق افتاد،اما چگونه؟

اساس هر زبان را ریشه یا بن آن می سازد، در ابتدای شروع ساخت زبان (که به تعبیر قران ن وَٱلۡقَلَمِ به انسان آموخته شد با اصل لِتَعَارَفُوٓاْۚ برای تمایز افراد از هم با زبان های متفاوت از هم) همه زبانها افعال زیادی داشتند که در فارسی با رشد زبان از تعداد آن کاسته شده است و به 220 کلمه رسیده است.

الان زبان انگلیسی 7500 هزار ریشه دارد (=~فعل) و با این تعداد ریشه 720 هزار کلمه ساخته شده است که در زبان فرانسوی شرایط بهتر است و 4500 ریشه دارد که 3000 کلمه ان با انگلیسی مشترک است و تعجب اینکه حرف w و k که جزء الفبای زبان فرانسه هستند، در هیچ کدام از آن 1500 واژه‌ فرانسوی که با انگلیسی مشترک نیست به کار برده نشده‌است!


و درحالی در ادعایی عجیب زبان انگلیسی زبانی آسان شمرده می شود که کلمات در آن طولانی و اکثر بی معنا هستند.

در این زمینه، پست های زیر را بخوانید:

حتما بخوانید

و در پایان مقایسه ای بین برخی کلمات انگلیسی و معادل آن در فارسی (به طول کلمه و نقش ریشه در این لیست دقت کنید)

Incomprehensibility درک نشدنی

Incomprehensibilities نامفهوم

Uncharacteristically نامشخص

Supercalifragilisticexpialidocious استثنائی

Subdermatoglyphic زیرپوست

Dermatoglyphics اثرانگشت

Floccinaucinihilipilification بی ارزشی

disestablishment انحلال

منتظر ظهور (𝓞𝔍𝓞).