🎭 سریال فرندز (Friends) و ۵ دروغی که دربارۀ دوستی‌های دوران بزرگ‌سالی می‌گن!

روزی نیست که توی جمعی قرار بگیرم و دوستان حاضر در جمع «یاد اونجای فرندز نیفتن» و هی از این سریال حرف نزنن. اون وسط‌ها هم یکی درمیون به هم می‌گن «وای نیما چقدر تو شبیه چندلری!» بعد منی که کلاً تصورم اینه که عه چه جالب من شبیه چند تا لُرم بعد می‌فهمم نه بابا جان! اصلاً مسئله قومیتی نبوده و صرفاً داشتن من رو به یه آدمی توی این سریال کوفتی تشبیه می‌کردن!

حالا بماند که کلاً من خیلی با این سریال ارتباط نگرفتم شاید چند بار دیگه ببینم و بعداً برداشتم ازش جور دیگه‌ای بشه؛ ولی چیزی که واسه من خیلی تو این سریال پررنگه اینه که دوستی در سریال فرندز (Friends) شگفت‌انگیزه! ۶ تا آدم بسیار متفاوت با علایق، اهداف، حرفه‌ها و سطح سواد مختلف، به‌طرز عجیبی در کنار هم قرار می‌گیرن و بیشتر وقت‌شون رو با هم می‌گذرونن.

هر وقت یکی از اون‌ها به کمک یا هم‌دلی نیاز پیدا می‌کنه، یک یا چند نفر دیگه حتماً در دسترسن. توی همۀ جشن‌‌ها و مراسم و تعطیلات و برنامه‌ها و... بی‌برو و برگرد در کنار هم هستن. در ابتدای سریال، مونیکا به ریچل اجازه می‌ده تا توی آپارتمانش زندگی کنه و در پایان سریال هم فیبی با عجله راس رو به فرودگاه می‌رسونه تا ریچل رو از دست نده. پیوندهای این ۶ نفر به‌قدری محکمه که تمام لحظات مهم زندگی‌شون رو با هم تجربه می‌کنن.

مونیکا (Monica)، ریچل (Rachel)، چندلر (Chandler)، راس (Ross)، فیبی (Phoebe) و جویی (Joey) عاشق هم هستن و در نهایت در کنار هم به خوشبختی می‌رسن‌. اما در دنیای واقعی چطور؟ ما هم می‌تونیم این مدل دوستی‌ها رو تجربه کنیم یا فرندز فقط یه فانتزی و توهمه؟ برای من عجیبه که می‌بینم یه عده از اطرافیانم توی ایران، عشاق سینه‌چاک سریال فرندز، به‌طرز متعصبانه‌ای به این سریال مثل الگویی برای دوستی‌هاشون نگاه می‌کنن و باور دارن که ما هم «می‌توانیم» و «باید» و «درستش این است» که چنین دوستی‌هایی رو تجربه کنیم. از نظر من، این توقع، چیزی جز چنگ‌زدن به یه فانتزی نیست.

من فکر می‌کنم این سریال با همۀ محبوبیتش، یه سری انتظارات غیرواقعی برای روابط دوستانه در ما ایجاد کرده‌ و با انعکاس‌ندادن همۀ واقعیت، درک ما از دوستی‌ها رو مخدوش کرده؛ یه تصویر فانتزی از دوستی‌های دوران بزرگ‌سالی که معمولاً با ورود به دهۀ ۲۰ زندگی با چالش مواجه می‌شه و در دهۀ ۳۰ به‌طور کامل فرو می‌ریزه. اما یه عده از ما همچنان اصرار داریم که چنین دوستی‌های ایدئالی حق ماست و اگه به اون نرسیدیم، حتماً کوتاهی کردیم.

در این مطلب می‌خوام بگم که چرا نباید دوستی‌هامون توی دنیای واقعی رو با دوستی‌های سریال فرندز مقایسه کنیم و چرا این مقایسه از اساس اشتباهه. شما هم اگه در این باره نظری دارید، خوش‌حال می‌شم که در قسمت نظرات برام بنویسید.

دوستی‌های نسل ما؛ آمار چه می‌گن؟

طبق برخی شواهد، پیداکردن دوست و حفظ دوستی‌ها‌ بین بزرگ‌سالان امروزی، مقوله‌ای چالش‌برانگیز و در عین حال رو به افوله. ۲۲درصد از افراد نسل هزاره (متولدین اوایل دهۀ ۶۰ تا نیمۀ دهۀ ۷۰ خورشیدی) در نظرسنجی YouGov در سال ۲۰۱۹ گفتن که «هیچ دوستی» ندارن.

این موضوع دلایل زیادی داره. این روزها، خیلی از مردم دنیا و ازجمله ایران (با این اوضاع گل و بلبل اقتصادی و اجتماعی) زندگی‌های پرمشغله‌ای دارن:

  • ساعت‌های کاری طولانی
  • ترافیک وحشتناک
  • گرفتاری‌ها و مشغله‌های خانوادگی و اجتماعی
  • و بسیاری مشکلات دیگه.

این وضعیت فرصت و انرژی کافی برای ایجاد حلقه‌های دوستی رو از ما گرفته و اندک دوستی‌هامون هم تحت‌تأثیره:

  • مهاجرت‌های ناگزیر
  • ازدواج و گرفتاری‌های مربوط به خانواده و بچه
  • کمبود درآمد برای معاشرت، وقت‌گذرانی و تفریح
  • تسلط بی‌چون‌وچرای شبکه‌های اجتماعی و...

به‌مرور زمان رنگ می‌بازن و از دست می‌رن.‌

من این موضوع رو قبلاً به‌نحو دیگه‌ای در مطلبی با عنوان «هم‌زمان می‌توانیم فقط ۷۰ ارتباط داشته باشیم!» بررسی کردم.

از طرفی، در دنیای واقعی، مکان و شغل افراد به‌طور دائم در حال تغییره: متوسط بزرگ‌سالان آمریکایی ۱۱.۷ بار جابه‌جا می‌شن و شغل‌شون رو تغییر می‌دن؛ حدود ۱۲ بار در طول زندگی. متأسفانه من آماری از جابه‌جایی شغلی در ایران ندارم، فقط می‌تونم به رزومۀ خودتون ارجاع‌تون ‌بدم. شما تا حالا چند بار جابه‌جایی شغلی داشتید؟ به‌خصوص، نسل هزاره‌ تنهاتر از همیشه شدن و زمان کمتری برای پرورش انواع دوستی‌های عمیق و معنادار دارن.

قبل از اینکه بررسی کنیم که فرندز چه تصویری از دوستی ارائه می‌ده، از شما می‌پرسم: آخرین بار کی نزدیک‌ترین دوست‌تون رو دیدید یا در یه دورهمی دوستانه با فراغ بال حاضر شدید؟ (البته اگه در جواب نگید که همین حالا از بدرقۀ آخرین بازمانده از قافلۀ دوستان‌تون برای مهاجرت به کانادا یا استرالیا برمی‌گردید.)

فرندز چه تصویری از دوستی نشون می‌ده؟

چیزی که سریال فرندز نشون می‌ده، با آمار و ارقام بالا منطبق نیست.

شخصیت‌های فرندز نه‌تنها با هم زندگی می‌کنن بلکه در طول هفته بارها و بارها قرار ملاقات می‌ذارن، با هم ازدواج می‌کنن و خیلی از رویدادهای مهم زندگی رو در کنار همدیگه پشت سر می‌‌ذارن. این شخصیت‌ها از هر نظر تمام دنیای همدیگه هستن. اون‌ها در غم و شادی کنار هم‌ می‌مونن و به هم تکیه می‌کنن.

یه فانتزی تمام‌عیار از دوستی‌های بسیار نزدیک و در دسترس، فرصت‌های بی‌پایان برای معاشرت، صبحانه در کافه، عصرانه در کافه، دورهمی شبانه در خانۀ مونیکا، بدون گرفتاری‌های عجیب‌غریب و آزاردهندۀ زندگی واقعی که مثل هیولا وقت و انرژی ما رو می‌بلعه و فرصت و مجالی برای عمق پیداکردن رابطه‌های دوستانه باقی نمی‌ذاره.

در فرندز می‌بینیم که دنیای‌ بی‌رحم بزرگ‌سالی هیچ تاثیر خاصی روی متزلزل‌شدن پایۀ دوستی‌ها نمی‌ذاره. دوستی اون‌ها مصون از همۀ تهدیدهاست و نیازی نداره که نگران از دست رفتنش باشن. البته، گاهی سوء‌تفاهم‌هایی هم پیش می‌آد که می‌تونه هر دوستی‌ای رو از بین ببره، اما این اتفاق برای دوستان سریال فرندز نمی‌افته.

شوخی‌ها و خطاها کسی رو دلخور نمی‌کنه و دل‌خوری‌های احتمالی هم خیلی زود فراموش می‌شن. دوستان همیشه برای هم وقت دارن و در دسترسن. مدت‌های طولانی سر یه میز در کافۀ موردعلاقه‌شون می‌نشینن و با هم گپ می‌زنن و می‌خندن، فرقی نمی‌کنه چه ساعتی از روز یا شب، انگار قرار نیست هیچ چیز با گذر زمان از دست بره. حتی میز ثابت اون‌ها در اون کافه، همیشه سر جاش محفوظه.

دوستی‌های دنیای واقعی چطوری هستن؟

پس اگه زندگی بزرگ‌سالی شبیه سریال فرندزه و می‌تونه این‌قدر ثابت باشه، چرا ما دوستان‌مون رو یکی یکی از دست می‌دیم و دیگه جایگزینی براشون پیدا نمی‌کنیم؟

  • یه دوستی ۱۵‌ساله، با ازدواج یکی از دوستان خیلی زود کم‌رنگ می‌شه و به‌مرور از هم می‌پاشه.
  • فشارهای اقتصادی و اجتماعی باعث می‌شه دوستان ۲۰ساله هر بار عذری برای هم بیارن و فاصلۀ بین دو دیدار روزبه‌روز بیشتر بشه.
  • و مهاجرت، این غول بی‌شاخ‌و‌دم که می‌تونه بنیان یه دوستی نزدیک و چندین و چندساله رو به‌راحتی آب‌خوردن فروبریزه.

واقعیت اینه که تلاش‌های از راه دور هم بی‌فایده‌ است. هیچ‌کس نمی‌تونه در فاصلۀ بین دو قاره، روابط نزدیکش رو به همون قوت پیشین حفظ کنه. چند بار برای یه گفت‌وگوی کوتاه چنددقیقه‌ای با دوست‌تون که ساکن کشور دیگه‌ایه تلاش کردید و شکست خوردید؟ سرعت پایین اینترنت؟ کارنکردن فیلترشکن؟ اختلاف ساعت وحشتناک به‌حدی که یا اون خوابه یا شما باید کم‌کم آماده بشید که برید سر کار؟ و هزار و یک مشکل ریز و درشت دیگه که فانتزی‌ دوستی‌های شگفت‌انگیز فرندزی رو به سخره می‌گیره.

واقعیت اینه که:

هیچ‌کس در زندگی واقعی این‌قدر زمان برای محبت یا مراقبت از دیگران نداره و همۀ ما بارهای خودمون رو به دوش می‌کشیم و زندگی خودمون و خانواده‌مون رو اداره می‌کنیم، پس ناگزیر دوستان رو فقط برای معاشرت‌های گاه و بیگاه می‌خوایم.
البته ما به دوستان‌مون کمک می‌کنیم و از اون‌ها کمک می‌گیریم و تا جایی که بتونیم و زندگی اجازه بده از اون‌ها حمایت می‌کنیم، اما نه اون‌طور که در فرندز می‌بینیم. در واقعیت، هیچ‌کس نمی‌تونه خودش رو وقف دوستانش بکنه و از دوستانش انتظار چنین چیزی رو داشته باشه.

۵ دروغی که سریال فرندز دربارۀ دوستی‌های بزرگ‌سالی می‌گه...

در ادامه و به‌عنوان جمع‌بندی موارد بالا، ۵ دروغی رو که سریال فرندز دربارۀ دوستی‌های بزرگ‌سالی گفته برمی‌شمرم.

۱) دوستان شما همیشه در دسترسن و هرگز کاری مهم‌تر از این ندارن که با شما معاشرت کنن

در فرندز، هریک از شخصیت‌ها در هر اتاقی رو که باز می‌کنن، ۵ تا دوستاشون رو پشت اون در می‌بین. اما در دنیای واقعی این‌طور نیست. در واقع، این احتمال که با بازکردن یک در با فردی که از اون متنفرید روبه‌رو بشید بیشتر از اونه که اکیپ دوستان‌تون رو ببینید.
ما زمان زیادی رو صرف ارسال پیام‌های متعدد می‌کنیم تا بتونیم بعد از هفته‌ها و ماه‌ها با یه دوست برای قرار معمولی هماهنگ بشیم. هماهنگ‌شدن یه جمع ۶نفره چندین برابر سخت‌تره.

۲) شما می‌تونید بچه‌دار بشید و همچنان مثل قبل با دوستان‌تون معاشرت کنید

به نظر می‌رسه هیچ‌چیز مانع معاشرت دوستان در سریال فرندز نمی‌شه، حتی پدر و مادر بودن. بن در فصل اول و اِما در فصل هشتم به دنیا می‌آن، اما هیچ‌کدوم از این بچه‌ها به زندگی اجتماعی راس یا ریچل خدشه‌ای وارد نمی‌کنن.

۳) دوستان شما برای همیشه دوست شما می‌مونن

هیچ‌چیز نمی‌تونه دوستی رو از بین ببره، نه مشغلۀ کاری، نه ازدواج و نه خانواده. متأسفانه، این همیشه دربارۀ دوستی‌های واقعی صدق نمی‌کنه.
در دنیای واقعی افراد از هم جدا می‌شن، از طریق کار یا رویدادهای اجتماعی با افراد جدید ملاقات می‌کنن یا بعد از تشکیل خانواده و بچه‌دارشدن، کم‌کم ارتباطات قبلی‌شون رو از دست می‌دن.

۴) شما زمان خواهید داشت که چند بار در روز دوستان‌تون رو ببینید

برای یه فرد شاغل، دیدن دوستانش چندین بار در هفته بسیار سخته، چه برسه به چند بار در روز. سریال فرندز چنین الگویی از معاشرت رو به مخاطب نشون می‌ده. هر روز همون کافۀ همیشگی! هر شب همون پاتوق همیشگی (خونۀ مونیکا)!

در حالی که در واقعیت، هرکسی با گرفتاری‌های زندگی خودش دست‌وپنجه نرم می‌که و هیچ‌کس هم از این بابت سزاوار سرزنش نیست. همۀ ما مشاغلی داریم که تمرکز کامل‌مون رو می‌طلبن. هیچ‌کدوم از ما همیشه انرژی لازم برای شرکت در برنامه‌های مفصل دوستانه رو نداریم و اینترنت جای بسیاری از روابط رودرو رو گرفته.

۵) اختلافات و دل‌خوری‌ها خیلی زود و راحت رفع و رجوع می‌شن

علاوه بر به‌تصویرکشیدن یه دوستی بسیار نزدیک، اتفاق موذیانه‌تری که در سریال می‌افته اینه که روی گیر و گرفتاری‌های رابطه، کار خیلی خاصی انجام نمی‌شه. به این معنی که اختلافات بین اون‌ها به‌سرعت در عرض یک یا دو اپیزود حل‌وفصل می‌شه و دیگه هیچ اثری از اون باقی نمی‌مونه. این زمان کم برای رفع و رجوع بی‌وفایی‌ها و دل‌خوری‌ها رو تنها در دوستی‌های دوران بچگی می‌شه دید.


اما سؤال اینه: چند تا دوستی رو به‌خاطر یه سوء‌تفاهم کوچیک از دست دادیم؟ بیایید صادقانه به این سؤال پاسخ بدیم.

حرف آخر

فانتزی خوبه، به‌شرط اینکه درک ما از واقعیت رو مخدوش نکنه و ما رو در دام مقایسه‌های تمام‌نشدنی نندازه. اگه دوستی‌‌های ما شبیه دوستی‌های سریال فرندز نیستن؛ اگه نمی‌تونیم همیشه برای هم در دسترس باشیم، اگه وقت کافی برای معاشرت با هم رو نداریم، اگه دیر به دیر همدیگه رو می‌بینیم یا گرفتاری‌های زندگی نمی‌‌ذاره اون‌طور که باید برای هم وقت بذاریم، اگه گاهی از هم می‌رنجیم و دل‌خور می‌شیم و اگه ناگزیر دوستی رو برای همیشه از دست می‌دیم، جای هیچ سرزنشی نیست. این‌ها واقعیت‌های‌ زندگیه که باید با اون کنار بیاییم، چیزی که سریال فرندز بر اون سرپوش می‌‌ذاره و عاشقان سینه‌چاک این سریال هم گاهی از اون غافلن.