عکاس و فیزیوتراپیست؛ مدرس عکاسی | علاقهمند به نگارش نقد سینمایی، برگزاری رویدادهای هنری و تولید محتوای آنلاین | کانال تلگرام: closeup_melody@ | وبسایت: photographymohseni.ir
معرفی و بررسی فیلم Uncut gems (الماس های تراش نخورده) - تجربهای از اضطرابِ دوست داشتنی!
«این مقاله، داستان فیلم را لو نمیدهد. با خیال راحت، مطالعه کنید»
*معرفی فیلم:
سال ساخت: 2019
کشور سازنده: آمریکا
کمپانی سازنده: A24
ژانر: کمدی درام
کارگردانی و نویسندگی: برادران سفدی (Benny Safdie - Josh Safdie)
بازیگران سرشناس: Adam Sandler
مدت فیلم: 2:15
خلاصه داستان: هاوارد (آدام سندلر) ، مردی میان سال است که از زنش طلاق گرفته و یک جواهر فروشی در نیویورک دارد. او به شرط بندی بر بازی های بسکتبال، معتاد است و به دلیل باخت هایش، بدهی های سنگینی دارد. یکی از طلبکاران او، برادر زن سابقش می باشد و...
بله میدانم احتمالا با دیدن نام آدام سندلر، از دیدن فیلم منصرف شدید، اما باید بگم اشتباه بزرگی می کنید. آدام سندلر در این فیلم، به شکلی فوق العاده در نقش هاوارد ظاهر شده و قطعا بهترین ایفای نقش کارنامه خود را انجام داده. انگار این آدام سندلر، اصلا آن آدام سندلر قبلی نیست که حضورش در یک فیلم - خصوصا هم که نقش اول باشد - قطعا به معنای افتضاح بودن فیلم بود! پس همین اول کار بگویم که بهتر هست پیش داوری رو کنار بذارید و مقاله را بخوانید و بعدا درباره دیدن فیلم تصمیم بگیرید.
فیلمنامه فیلم « جواهرات تراش نخورده» به خوبی نوشته و پرداخته شده. بردران سفدی، توانستند به بهترین نحو ممکن، کاراکاتر آدام سندلر را شخصیت پردازی کنند؛ که همین امر باعث شده تماشاگران بتوانند به راحتی، شخصیت هاوارد را درک کنند.
افتتاحیه و پایان بندی، به شکلی خلاقانه و نوآورانه به تیتراژ آغاز و پایان متصل شدند که ارتباطِ جالب توجهی با جواهر مورد نظر در فیلم دارد.
در فیلم Uncut gems آرامش، در زندگی هاوارد معنی ندارد! او دائما در حال مبارزه و فرار کردن از دست همه اطرافیانش هست ( که شامل طلبکاران، کارمندان ناراضی خود، خانواده و زن سابقش، دوست دخترش و... هستند ). کاراکتر هاوارد، به معنای واقعی کلمه، هیچگاه آرامش را تجربه نمیکند که این مسئله به شکلی فوق العاده در فیلم نشان داده میشود که از اصلی ترین نقاط قوت الماس های تراش نخورده است.
سازندگان و بازیگران فیلم، توانستند به بهترین نحو ممکن، اون حس اضطراب شدید رو به بیننده منتقل کنند. فکر کنم آخرین باری که حس اضطرابی به این شدت رو برای مدتی طولانی، در طی یک فیلم تجربه کردم، وقتی بود که فصل 4 و 5 سریال برکینگ بد رو میدیدم. البته متوجه شدم که برخی افراد، از این مورد، به عنوان نقطه ضعف فیلم یادکرده بودن و فیلم رو اعصاب خورد کن میدانستند! من با این نظر مخالفم. بهترین توصیف اینه که همونطور که در عنوان مقاله هم گفتم، بگیم: «فیلم Uncut gems، به شکلی دوست داشتنی، اعصاب خورد کن بود!!»
اما بیایید بررسی کنیم که بردران سفدی و آدام سندلر، چگونه توانستند در ایجاد حس اضطراب، موفق ظاهر شوند؟ باید بگم عوامل متعددی در این امر موثر بودن. فیلمنامه، پایه و ریشه حس اضطراب رو ساخته؛ فیلم برداری به روش دوربین روی دست و بازیگری آدام سندلر این حس رو بوجود میآورند؛ و موسیقی متن هم که از اول تا آخر فیلم ول کن ما نیست، حس اضطراب را تثبیت میکند. البته این حس اضطراب ، به شکلی خوب و بجا در فیلم قرار داده شده و به ارتباط برقرار کردن با فیلم و همراه شدن با داستان، کمک شایانی کرده؛ آن قدری که در طی تماشای فیلم، نمی توانیم برای یک لحظه، چشم از صفحه مانیتور برداریم، چون به همه چیز شک داریم و باید چند دیالوگ رو همزمان، دنبال کنیم.
حال، به عنوان مثال، به بررسی یک صحنه استرس زا در فیلم میپردازم تا بهتر متوجه مهارت بالای سازندگان شویم. در بین دقایق 1:00 تا 1:12 در فیلم، شاهد اوج نبوغ بردران سفدی و تمام عوامل فیلم، برای ایجاد حس استرس و اضطراب هستیم. وقایع این 12 دقیقه را عینا و به طور خلاصه، توضیح میدهم: در سکانس قبل، شاهد دعوای هاوارد و دوست دخترش هستیم. در سکانس جدید، به داخل مغازه کات میخوریم و همزمان که صدای تیغه الماس بری شنیده می شود، هاوارد مشغول مشاجره با مسئول مزایده هست. سپس 3 تلفن پشت سر هم و باز هم با لحنی تند صورت میگیرند و بعد از آن چند نفر که باید جواهری را به هاوارد بدهند، زنگ مغازه را به صدا در می آورند، اما در های امنیتی باز نمی شوند! در نتیجه هاوارد مجبور میگردد درحالی که کارمندانش با سر و صدای بسیار، در حال تلاش برای باز کردن در هستند، با صدای بلند از پشت در با آنها صحبت کند. بعد از کلی تلاش، در باز می شود و آن افراد به داخل مغازه می آیند، ولی کارشان به دعوا و جر و بحث میکشد و مغازه را ترک می کنند! بهتره خسته نشده باشید، چون تازه به میانه راه رسیدیم! حالا درحالی که هاوارد مشغول صحبت با موبایلش هست، یکی از دوستانش با او دعوا می کند و با خشونت، به دنبال ساعت هایی که نزد هاوارد امانت گذاشته بود، می گردد اما آنها را پیدا نمی کند و با انجام خرابکاری در آکواریوم مغازه، آنجا را ترک می کند(درحالی که صدای تلفن و زنگ در، شنیده می شود!). پس از آن ، در راه روی جلوی مغازه، هاوارد با دوست دخترش دعوا می کند و صحنه تمام می شود!
مطمئنا فقط با خواندن این پاراگراف، احساس استرس به شما دست داده. در کمتر سکانسی شاهد این همه جنگ و جدل و بدبختی و با این سرعت بالا هستیم؛ به همین دلیل این سکانس، شدیدا اضطراب آفرین شده. همچنین در این صحنه، بازی فوق العاده و دور از انتظار آدام سندلر، اثرگذاری تصاویر را دو چندان می کند.حقیقتا سازندگان برای ایجاد حس استرس و اضطراب در فیلم، نبوغ بسیاری به خرج داده اند. در اغلب مدت Uncut gems، با صحنه هایی این چنین، مواجه هستیم.
علاوه بر این موارد، فیلم دارای پایان بندی عالی و غیر قابل پیش بینی هست که ضربه نهایی را به بیننده میزند و باعث میگردد تا مدت ها، فیلم را فراموش نکنید.
در مجموع، فیلم نامه و کارگردانی، نقطه قوت فیلم محسوب میشوند. هرچند بنظرم فیلمنامه میتوانست در قسمت های مربوط به روابط خانوادگی هاوارد، بهتر عمل کند.
بازیگری آدام سندلر در این فیلم، واقعا فوق العاده هست. اگر بخواهم لیستی از بهترین ایفای نقش هایی که دیدم تهیه کنم، قطعا این نقش آدام سندلر را در بین 30 مورد برتر قرار میدهم. او، برای فرو رفتن در نقش و ارتباط برقرار کردن با کاراکتر هاوارد، تلاش بسیاری کرده. لبخند ها، فریاد زدن ها، اشک ریختن ها، نگاه های خیره و... به خوبی هرچه تمام اجرا می شوند. به عنوان مثال، در سکانسی که هاوارد، توسط طلب کارانش، داخل صندوق عقب ماشین خود، زندانی می شود آدام سندلر بازی تحسین برانگیزی از خود نشان داده(تصویر پایین):
حالا که صحبتش شد، واقعا نمیتوانم دلیل نامزد نشدن آدام سندلر در اسکار 2020 را درک کنم (همچنین ویلیم دافو برای فیلم فانوس دریایی و کریسیتن بیل برای فیلم فورد در برابر فراری ).
بقیه گروه بازیگری هم مشکل چندانی ندارند اما بهتر بود انتخاب هایی مناسب تر برای بازیگران دیگر فیلم، صورت میگرفت. هرچند با بودجه پایین فیلم میتوان درک کرد چرا تیم قوی تری برای بازیگران انتخاب نشدند.
*همانطور که اشاره کردم، Uncut gems به سبک دوربین روی دست فیلمبرداری شده. با اینکه غالبا مخالف این سبک فیلمبردای هستم، اما قبول دارم که در این فیلم، بهترین انتخاب همین بوده و به عنوان بیننده، از خروجی کار، کاملا راضی هستم.
*تنها نقاط ضعفی که میتونم درباره « الماس های برش نخورده » اشاره کنم:
1- فیلمنامه در بخش ارتباط هاوارد با خانواده اش نسبتا ضعیف عمل کرده.
2- میتوان گفت، موسیقی متن در اغلب مدت زمان فیلم شنیده می شود، اما تقریبا در نیمی از این لحظات، موسیقی نامناسب و ناهماهنگ است. اما فکر میکنم دلیل این کارشان، ایجاد حس اضطراب بیشتر بوده؛ اما از دید من، همچنان نقطه ضعف محسوب می شود
*اگر دقت کنید، متوجه مقداری نویز در تصاویر فیلم می شوید. این امر به دلیل ذخیره شدن تصاویر، بر روی نوار فیلم و همچنین فیلتر های اضافه شده هستند که از نظر من، نقطه ضعف، نیستند.
با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعفی که برایتان بیان کردم، به این فیلم - بدون هیچ ارفاقی - نمره 9 از 10 میدم.
موارد بیشتری برای صحبت کردن درباره Uncut gems هستند که البته وقت بیان کردن و خواندنش توسط عزیزان، وجود ندارد.
در انتها، تماشای این فیلم رو حتما به شما توصیه میکنم. حس تعلیق و اضطراب Uncut gems میتونه تجربه خیلی خوب و خاصی باشه. پس بنظرم، فرصت تماشای این فیلم رو از دست ندید.
پ.ن : واقعا هنوز که هنوزه نمیدونم چرا انقدر نسبت به این فیلم، در جشنواره ها بیتوجهی شد. حقیقتا حقش بیش تر از اینها بود. همچنین به فیلم فانوس دریایی هم خیلی کم توجه کردن. جالبه که جفت این فیلم ها هم برای کمپانی دوست داشتنی A24 هستن.
این هم از نقد و بررسی فیلم دوست داشتنی « الماس های تراش نخورده » که برای همراهان عزیز ویرگولی، نوشتم. بی صبرانه منتظر نظرات، انتقادات و سوالات شما در مورد این فیلم هستم. اگر فیلم را تماشا کردید، حتما نظر خود را با بنده و بقیه عزیزان، در میان بگذارید
نویسنده: - ممد محسن -
*کپی برداری از این مطلب، با ذکر منبع (آدرس صفحه ویرگول بنده) بلامانع می باشد.
**با تشکر فراوان از دوست عزیزم، علی ملکپور بابت بازبینی و راهنماییشان درباره این نوشته.
نقدهایی دیگر به قلم بنده:
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم انتقام جویان: پایان بازی- پایانی ضعیف بر آغاز پدیده ای نوظهور
مطلبی دیگر از این انتشارات
شبی که ماه کامل شد: آیا عبدالمالک ریگی دوستداشتنی بود؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
انیمیشن Coco