نقد فیلم هایلایت ۱۳۹۷

فیلم هایلایت به نویسندگی و کارگردانی اصغر نعیمی در سال ۹۶ ساخته شد و در مهر سال ۹۹ به صورت آنلاین اکران شد.
داستان فیلم درباره تصادفی است که در جاده شمال اتفاق می‌افتد. زن و مردی به نام نسرین و کوروش بر اثر تصادف به کما می‌روند و سپس خانواده‌هایشان متوجه می‌شوند این زن و مرد بدون آن که نسبتی داشته باشند در ماشین بوده‌اند. هم نسرین و هم کوروش متاهل هستند و پس از تصادف همسرانشان می‌فهمند که بهشان خیانت شده است.
نامزد نسرین، سعید با بازی پژمان بازغی و لیلی همسر کوروش با هنرنمایی آزاده زارعی در بیمارستان با یکدیگر ملاقات می‌کنند و بین‌شان رابطه‌ای عاطفی شکل می‌گیرد. آن‌ها تصمیم می‌گیرند به دلیل خیانتی که بهشان شده، با یکدیگر از شرکای زندگی‌شان انتقام بگیرند. در ادامه کوروش که در کما رفته بود می‌میرد و نسرین به هوش می‌آید و سعید در کشمکش قرار می‌گیرد که نسرین را ببخشد یا نبخشد.
فیلم حاوی ضعف‌های متعدد جدی در تکنیک است.
آنتوان چخوف داستان نویس معروف روسی جمله معروفی دارد که می‌گوید: «اگر در فصل اول تفنگی را نشان دادید باید در فصل‌های بعدی شلیک کند». در فیلمنامه بیشتر از داستان و رمان باید تمامی عناصر در خدمت پیرنگ داستانی باشند. در فیلم هایلایت شخصیت‌هایی هستند که بود و نبودشان فرقی ندارد، برادر شوهر لیلی، کیوان با بازی سام قریبیان و خواهر لیلی، الهه حصاری اگر در فیلم نبودند هم خللی در فیلمنامه رخ نمی‌داد. می‌شد اصلا بازیگران مطرحی برای این شخصیت‌های مکمل که در حد یک تیپ باقی می‌مانند به کار گرفته نشوند. شخصیت‌های مکمل در فیلمنامه برای کمک به شخصیت اصلی ساخته و پرداخته می‌شوند اما در فیلم هایلایت چنین نقشی نداشتند.
داستان فیلم هایلایت سطحی و کلیشه بدون اندکی غافل‌گیری همراه با نواقص علی و معلولی متعدد است. رابطه عاطفی لیلی و سعید به درستی پرداخته نمی‌شود، ما در فیلم فقط می‌بینیم از مکانی به مکان دیگر می‌روند و مخاطب اندکی حس نمی‌کند که این دو رابطه عاطفی با یکدیگر دارند. شاید بهتر متوجه شویم که سعید سیگار یا ماشینش را بیشتر از لیلی دوست دارد. از همان ابتدا داستان قابل حدس است.
یک فضای جنسی مشمئز کننده در صحنه‌هایی که لیلی و سعید با هم هستند حس می‌شود. مثل صحنه‌ای که لیلی با سعید در آپارتمان تنها می‌شوند. گویا شخصیت‌ها را به زور در فیلم چپانده‌اند که کنار هم باشند. انتهای داستان بی منطق تمام می‌شود و سعید فقط با یک جمله که از لیلی می‌شنود و آن قدر پتانسیل قدرتمندی ندارد متحول می‌شود و رابطه‌شان ادامه پیدا نمی‌کند. فیلم بیش از حد کش پیدا می‌کند و کشش کافی را ندارد.
آقای اصغر نعیمی در نشست خبری فیلم در سی و ششمین جشنواره فجر اشاره می‌کند که درونمایه فیلم این است که نباید به خاطر آن که دیگران به شما بدی می‌کنند شما نیز به دیگران بدی بکنید. اما فیلم هایلایت در نشان دادن این درونمایه ضعیف عمل کرده و فیلم تماما شعاری و تصنعی از کار در آمده است.
در نشست خبری فیلم یکی از خبرنگاران می‌گوید شخصیت سعید بی غیرت است که با وجود خیانت همسرش در کنارش می‌ماند و دم نمی‌زند اما خانم مینا وحید که نقش نسرین را بازی می‌کند جواب می‌دهد: «نگاه شما رادیکال است و باید در جامعه جا بیفتد که نباید در برابر خیانت سنگسار کنیم! و راه‌های دیگری هست که باید به شکل هنجار در بیایند.» دیدگاه خانم مینا وحید نشان از بی اطلاعی‌شان در احکام اسلامی و از طرف دیگر قبول بی غیرتی، خیانت و تأییدی بر کار سعید در فیلم است؛ سعید با آن که می‌داند همسرش به او خیانت کرده اما فقط با سکوت کردن و در نهایت زیر سبیلی رد کردن با این استدلال که احتمالا خودش مشکلی داشته که نامزدش به او خیانت کرده با قضیه کنار می‌آید.
فیلم هایلایت اگر چه زور می‌زند که بگوید جواب خیانت، خیانت نیست اما از طرف دیگر کار نسرین را توجیه می‌کند و چراغ سبزی می‌شود که اگر هر بنی بشری در این کره خاکی کمبودی از طرف زوج یا زوجه خود داشت دست به خیانت بزند و طبق فرمایشات خانم واحد افراد جامعه‌ این قدر باید پیشرفت کرده باشند که زانی را به راحتی ببخشند و بخششی که مساوی با بی‌غیرتی است هنجاری بشود و تاییدی بر خلاف‌هایشان.
آقای اصغر نعیمی اظهار می‌کنند که فیلم هایلایت اثر مستقلی است که وابسته به هیچ نهادی نمی‌باشد و در نشست می‌گویند آقای بهرام توکلی باید بیایند عذرخواهی کنند چون گفته‌اند امروز هیچ فیلمی مستقل نیست. در جواب می‌گوییم:
هر اثری که وابسته باشد لزوما فیلم بدی نیست همان طور که فیلم‌های آندری تارکوسفکی کارگردان مشهور روسی در خدمت انقلاب شوروی بود که به نظر منتقدین دوست و دشمن آثار بی نظیری ساخته است. مثال داخلی و ملموس سینمای وابسته آقای اصغر فرهادی است که با بودجه‌ای که از خواهر امیر کویت می‌گیرد فیلم فروشنده را می‌سازد و برنده اسکار می‌شود. پس وابسته بودن لزوما بد نیست.
مردم انتظار دارند که پس از گذشت سی و هشت دوره از جشنواره فیلم فجر فیلم‌هایی در جشنواره دیده شوند که در خدمت انقلاب و ارزش‌های ملی باشد اما هر ساله به سختی می‌شود عناوینی در این زمینه پیدا کرد. گویا اگر جشنواره در یک کشور لائیک که انقلاب اسلامی شیعی در آن اتفاق رخ نداده بود هم برگزار می‌شد آن چنان تفاوتی غیر از ممیزی بین فیلم‌هایش با جشنواره فجر انقلاب اسلامی نداشت. ان‌شاءالله در آینده نزدیک شاهد آثاری باشیم که تماما وابستگی‌شان را به هویت ایرانی اسلامی‌مان نشان بدهند.