فصل اول – قسمت پنجم: متال، فانک، دیسکو و هیپ‌هاپ


سلام من وحید هستم از گروه موسیقی دباکس و با قسمت پنجم سری پادکست‌های چطور از موسیقی لذت ببریم، همراه شما هستم. تو این قسمت هم قرار هست در ادامه‌ی بحثی که توی دو قسمت قبلی داشتیم در خصوص سبک‌های موسیقی مدرن صحبت بکنیم. من توی قسمت سوم، عمدتا در مورد سبک‌های بلوز و جز صحبت کردم. توی قسمت چهارم، قسمت قبلی، من در مورد سبک راک و آراندبی صحبت کردم و تو این قسمت من در مورد سبک‌هایی صحبت خواهم کرد که جا نشدن توی دو قسمت قبلی.

https://virgool.io/sandogh-podcast/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D8%B2-vnvkjducqjaw
https://virgool.io/sandogh-podcast/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D9%88-%D8%A2%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%A8%DB%8C-fal25q8wdfcq




اولین سبکی که می‌خوام بهش بپردازم سبک متال هست که خب طرفداران خاص خودشو داره و یکی از مهم‌ترین سبک‌های موسیقی مدرن به حساب میاد. همین‌طور که قسمت قبلی هم اشاره کردیم و به تفصیل شاید در موردش صحبت کردیم، جریان پاپ توی دهه‌ی هفتاد یواش یواش داشت رو میومد و خصوصا با گروه‌های مهمی مثل ام سی فایو که یک آلبوم لایو رو بیرون دادن و این خیلی تاثیر گذاشت روی موسیقی راک، همراه با گروه‌های دیگه‌ای که توی قسمت قبل بهش اشاره شد و اون صدای دیسورت گیتارها و اون آکوردهای پاور و ریوار به صورت سنگین‌تر و با صدای خشن‌تر زدن آروم آروم وارد راک شد و باعث شد راک یه مقداری هوی‌تر و سنگین‌تر بشه.


اینجا یه اشاره بکنم به ریشه‌های المان‌های موسیقی متال که خیلی قبل‌تر از به وجود اومدنش توی آثار هنرمندان دیگه به گوش می‌رسید. مثلا گیتار الکتریک خاص رو، ریف‌های خاص رو، توی آثار چاک بری ما می‌شنویم که اثر خودشو روی راک و متال گذاشت. المان‌های وکال لیتل ریچارد، اون فریادهایی که می‌زد، اون سبک خوندنش، این هم تاثیر خیلی بسزایی گذاشت روی شکل‌گیری متال و ریف‌ها و صداهای گیتار الکتریکی که رولینگ استونز داشتن توی اجرهاشون، توی آلبوماشون، یک صدای خاص و خشنی که برای گیتار شون در نظر گرفته بودن و گروه دهو که صدای بیسشون خیلی خاص بود. خیلی به بیسران‌های سنگین‌تر و تن‌های سنگین‌تری برای بیسشون استفاده می‌کردند و این هم وارد موسیقی هارد راک و متال شد.


و البته جیمی هندریکس با سبک خاصی که داشت، با اون های گیتار الکتریکی که به وجود آورد و گروهش صدای درامزی که داشتن و حتی صدای گیتار بیسی که تو آثارش به گوش می‌رسه، این‌ها همه شاید ریشه‌های موسیقی هارد راک و متال باشن که خیلی قبل‌تر از به وجود اومدن شاید این سبک، توی آثار این‌ها به گوش می‌رسه.


خب توی دهه‌ی شصت هنوز از متال خبری نیست؛ ولی آروم آروم توی دهه‌ی هفتاد اون المان‌هایی که بهش اشاره کردم باعث به وجود اومدن یک ژانری توی موسیقی راک شد به اسم هارد راک. هارد‌راک یک راکی هست که یه مقداری سنگین‌تر هست و ریف‌ها و صداها و تن‌هایی که توی موسیقی هاردراک به کار میره نسبت به موسیقی راک خیلی سنگین‌تر و قوی‌تر به گوش می‌رسن.


ریتم‌ها و حتی صدای درامزی که توی سبک هارد راک به گوش می‌رسه، ما اونا رو توی ژانرهای قبلی راک نمی‌شنویم؛ مثلا شما اگه هارد راک مقایسه بکنید با راک اند رول می‌بینید که اصلا ریتم‌ها، صدای گیتار و اون المان‌هایی که بهش اشاره کردم یه مقداری سنگین‌تر و خشن‌تر هست نسبت به راک اند رول.


گروه‌های تاثیرگذاری که باعث به وجود اومدن هارد راک شدن، یکیشون لدزپلین بود که توی قسمت قبل خیلی در موردش صحبت کردیم؛ مثلا یکی از کارهایی که لدزپلین خیلی انجام می‌داد توی آثارش، میومد ریف‌های موسیقی بلوز رو از خواننده‌های قدیمی‌تر مثل مادی واترز، وام می‌گرفت اون‌ها رو و اون‌هار یه مقداری سنگین‌تر می‌کرد با تن‌های جدیدتر و تبدیلش می‌کرد به یک آهنگ جدید؛ مثلا یکی از آثار گروه لدزپلین به اسم هول لات اف لاو، ریف اصلیش، ریف آهنگ یونیدلاو اثر مادی واترز هست که یه قطعه‌ی بلوز هست.


این کارهایی که لدزپلین با قطعات قبل از خودش می‌کرد و یه جورایی حال و هواشون رو عوض می‌کرد، در کنار ساختن قطعات جدید، این باعث شد که صدای هارد راک صدای اون موسیقی که یه مقداری کوبنده‌تر بود، بیشتر شنیده بشه و یه جورایی شاید بشه گفت از پایه گذاران اصلی سبک هارد راک هست گروه لدزپلین.


یکی دیگه از گروه‌های مهم تاثیرگذار روی به وجود اومدن سبک هاردراک گروه دیپ‌پرپل هست؛ مثلا شما اگه برید قطعه‌ی اسموک‌آن د واتر رو گوش بدید و به صدای گیتار بیس اولش خصوصا دقت بکنید می‌بینید که اون المان هارد راک که صدای بیس خیلی قوی و ما بهش میگیم پانچی یعنی انگار اتک خیلی بالایی داره، یه ضربه‌ی خیلی بالایی داره صدای گیتار بیس، برخلاف مثل بلوز و جذب که صدای بیس خیلی ملایم و آروم به گوش می‌رسه، اگه به این قطعه گوش بدید متوجه میشید که این گروه در کنار لدزپلین چه تاثیر مهمی گذاشته روی سبک هاردراک و شاید یکی از بنیان‌گذاران سبک هاردراک به شمار بیاد.


با این حال ما هنوز از ژانر راک خارج نشدیم و به عصر متال هنوز وارد نشدیم؛ اگرچه هارد راک پایه‌ی اصلی موسیقی متال به حساب میاد؛ اما هنوز ما توی جو و سبک راک هستیم. تا اینکه در دهه 70 گروه بلک سبت آلبوم هم اسم گروه خودش رو یعنی آلبوم بلک سبت رو بیرون میده و به این ترتیب، شروع سبک متال، استارت می‌خوره. در بین موزیسین‌های سبک متال، مثلا گروه بلک سبت به عنوان پدرخوانده هوی متال شناخته میشه. من اینجا دوست دارم که آهنگ این تودووید اثر این گروه رو براتون بذارم و شما بشنوید ببینید که شروع متال از کجا بوده و اون المان‌هایی که الان ما توی سبک متال ما می‌شنویم و بعدا با جزییات بیشتری اشاره خواهم کرد، توی این آهنگ هم به گوش می‌رسه.


شخص دیگه‌ای که خیلی تاثیرگذار بود روی به وجود اومدن سبک متال، آلیس کوپر بود. آلیس کوپر صدای خیلی به خصوص و قشنگی داره. استایل خوانندگی خیلی خاصی داره. فریادهایی که می‌زنه. ترانه‌های خیلی ساختارشکنانه‌ای داره و آلیس کوپر خیلی تاثیر گذاشت روی به وجود اومدن سبک متال. الان خواننده‌های سبک متال که الان در حال فعالیت هستند، خیلیاشون خودشون رو مدیون کارهایی می‌دونن که آلیس کوپر انجام داده. من اینجا دوست دارم به یکی از آهنگ‌های آلیس کوپر اشاره بکنم که به نظرم شاید یکی از تاثیرگذارترین آهنگ‌های اون عصر، روی جامعه‌ی جوون‌های آمریکا بود. این آهنگ اسمش هست اسکول ایز اوت. من اون رو براتون پخش خواهم کرد و شمادقت بکنید به ترانۀ‌ این. وقتیکه الیس کوپر فریاد می‌زنه اسکول ایز اوت فور سامر اند اسکول ایز اوت فور اور و ببینید چه تاثیری می‌ذاره روی جامعۀ جوان آمریکا، این ترانۀ ساختارشکنانه.


والبته ما اینجا گروه موتورهد رو هم داریم که خواننده‌ی اصلیش لمی، نوازنده بیس خیلی قدرتمندی هست و صدای گیتار بیسی که داره اصلا برید گوش بدید ببنید که چه دیستورشن خیلی بالایی روی گیتار بیس گذاشته. تمپوی خیلی بالای آهنگ‌های گروه موتورهد که اصلا توی گروه‌های قبلی شاید ما خیلی کمتر شاهد این تمپوی بالا، سرعت بالا بودیم توی آهنگ‌های راک. و درامز خیلی سنگین درامر این گروه. این‌ها همه باعث شدن که سبک متال شکل بگیره در کنار آثار گروهی مثل کیست که بعدا در موردش حتما صحبت خواهیم کرد.


ما به اولین ژانر سبک متال، یعنی همون سبکی که تو دهۀ 70 به وجود اومد و توی دهه‌ی هشتاد خیلی گل کرد، بهش میگیم هوی متال. پس هوی‌متال اون صاحب ژانر اولیۀ موسیقی متال هست. من اینجا قطعه‌ی ایس اف اسپیس اثر گروه موتورهد رو براتون پخش می‌کنم. به سرعت بالای این اثر گوش بدید. به صدای گیتار بیس گوش بدید، ببینید چقدر متفاوته با آثار قبلی، خصوصا آثاری که من توی قسمت قبلی براتون پخش کردم و من در مورد موتورهد بیشتر صحبت خواهم کرد؛ چون یکی از پایه‌گذاران یکی از صاحب ژانر‌های مهم سبک متال هم هست.


قبل اینکه من وارد صاحب ژانرهای سبک متال بشم، می‌خوام در مورد المان‌های موسیقی متال صحبت بکنم. المان‌هایی که ما توی سبک‌های دیگه شاهدش نیستیم یا حداقل خیلی کم رنگ‌تر هستن توی سبک‌های دیگه. یکی از المان‌های مهم موسیقی متال، صدای دیستورشن بالای گیتار الکتریک هست.


اگر با صدای دیستورشن گیتار آشنایی ندارید، من توی قسمت اول این سری پادکست‌ها در مورد صدای دیستورشن گیتارالکتریک صحبت کردم و مثال‌هایی هم اونجا آوردم می‌تونید گوش بدید. پس دیستورشن خیلی بالا، یکی از مهم‌ترین المان‌های موسیقی متال هست.


المان بعدی که ما توی سبک پانک هم بهش اشاره کردیم، وجود آکوردهای پاور هست آکوردهای پاور هست. آکوردهای پاور توی متال خیلی خیلی استفاده میشه. اون هم به خاطر همون دیستورشن هست. الان من نمی‌خوام خیلی وارد مسائل خیلی ریز توی بحث موسیقی بشم؛ ولی یکی از دلایل به وجود اومدن آکوردهای پاور وجود دیستورشن روی گیتار هست.


صدای دیستورشن توی گیتار الکتریک باعث میشه که فرکانس‌های اون نت با فرکانس‌های دیگه‌ای که در اثر دیستورشن توی ساز به وجود میاد، ترکیب بشه و یه جورایی وقتی خیلی از آکوردهای استفاده می‌کنیم که نت‌های زیادی داره، یعنی با هم چندتا نت مختلف رو به صدا در میاریم، این نتا یه مقداری خارج از اون فرکانس‌ها شنیده میشه. این باعث شد که بیان و تعداد نت‌ها رو توی آکوردها کاهش بدن و تبدیلش کنند به آکوردپاور.


در کنار اون تکنیک نوازندگی پالمیوتینگ هست. پالم میوت یعنی خفه کردن و سافت کید کردن سیم‌های گیتار با استفاده از دست راست و کف دست راست که روی سیم‌های گیتار قرار می‌گیره و اینجا برای اینکه پالمیوت رو متوجه بشید که در مورد چی دارم صحبت می‌کنم، من یه ریتم رو اینجا براتون خواهم نواخت به صورت آزاد و بعد به صورت پالم میوت اون رو اجرا خواهم‌کرد که تفاوت این دو تا رو بشنوید و مسلما متوجه خواهید شد که درمورد چی صحبت می‌کنم.


برخلاف تصورعامۀ مردم که فکر می‌کنن موسیقی متال خیلی موسیقی ساده‌ای هست و حالا چند نفر وایستادن روی سن و همینجوری گیتار گرفتن دارن تند تند تند تند رو سیماش ضربه می‌زنن، بر خلاف این تصور، موسیقی متال هارمونی خیلی پیچیده‌ای داره. ما توی موسیقی متال، شاهد هارمونی کروماتیک هستیم؛ یعنی یه‌جورایی اگه بخوام خیلی سادش بکنم خیلی به موسیقی شرقی نزدیک‌تر هست موسیقی متال نسبت به مثلا راک یا بلوز اگه در نظر بگیریم.


و به این ترتیب میشه گفت که موزیسین‌های سبک متال اکثرشون توی سبک کلاسیک حداقل تو کودکی تعلیم دیدن و با تئوری موسیقی خیلی به خوبی آشنا هستند. می‌شناسند تئوری موسیقی رو، هارمونی رو به خوبی می‌شناسن و نوازنده‌های خیلی خوبی هم هستن.


از مدهای موسیقی که من توی قسمت سوم در موردش صحبت کردم که چجوری وارد موسیقی مدرن شد، توی سبک متال خیلی استفاده میشه. ما به خاطر همون بحث هارمونی کروماتیک که ازش صحبت کردیم و یه جورایی نزدیک‌تر شدن به موسیقی شرقی، ما شاهد استفاده از مدها هستیم توی سبک متال.


یکی دیگه از المان‌های مهم سبک متال، نمادهای خاص و ژست‌های خاص متال هست. مثل همون نماد شاخ شیطان که طرفداران متال با دست اون رو به هم نشون میدن و خیلی مشهور هست. اولین بار این نماد روی کاور آلبوم گروه کیس به اسم لاوگان دیده شد که یکی از اعضای گروه کیس دستش رو به صورت شاخه شیطان گرفته بود. از اون به بعد دیگه مشهور شد. همه‌ی طرفدارای موسیقی متال و حتی خود نوازنده‌ها و موزیسین‌ها از این نماد استفاده می‌کردن.


یکی دیگه از المان‌های مهم موسیقی متال رقص‌های مخصوصی است که موسیقی متال داره. برخلاف راک اندرول و برخلاف راک و سبک‌های دیگر، متال اصلا یک حرکات و سبک‌های مخصوص به خودش رو داره. رقص‌های مخصوص به خودش رو داره توی اجراهای زنده که مثلا من بخوام در مورد رقص و حرکات طرفداران متال صحبت بکنم، یکی همون هدبندینگ مشهور هست که یا کله زدن به قول خودمون.


ماشینگ هست که اگه بخوام خیلی ساده توضیح بدم توی اجراهای بزرگ موسیقی متال، که جماعت خیلی زیادی حضور داره، معمولا نزدیک سن یک یا دو تا دایره‌ی خالی از جمعیت ایجاد میشه که بهش میگن پیت و اونجا جمع میشن کسایی که می‌خوان حرکت ماشین رو انجام بدن و شروع می‌کنن در دایره‌وار حرکت کردن و هل دادن همدیگه؛ یعنی پشت سر هم قرار می‌گیرند به صورت قطاری و با دست همدیگه رو هل میدن و می‌چرخند تواین دایره. این بهش میگن ماشینگ.


و کراودسرفینگ هست که شاید باهاش آشنا باشید؛ یعنی یک نفر میاد رو سن می‌پره روی مردم و مردم روی دست این رو حرکت میدن در بین جماعت و به این حرکت می‌کند کراودسرفینگ.


و استیج دایوینگ هست. همون اومدن روی سن و پریدن پایین و البته وال آف دف است که حرکت خیلی خطرناکی هست؛ ولی توی اکثر اجراهای زنده‌ی موسیقی متال انجام میشه. به این صورت که دو تا گروه روبروی هم تو همون پیتی که صحبت کردم روبروی هم وایمیسن و با اشاره‌ی خواننده یا یکی از نوازنده‌های روی سن شروع می‌کنن به دویدن به سمت همدیگه و خیلی محکم به هم برخورد می‌کنند و شروع می‌کنن به هل دادن همدیگه. این بوال آف دف که خیلی مشهور است در بین طرفداران متال.


خب سبک‌های مختلف موسیقی چه تاثیری روی موسیقی متال داشتن؟ اولین سبکی که ما می‌خوایم بررسی بکنیم تاثیرش روی موسیقی متال، سبک موسیقی کلاسیک هست. شاید عجیب باشه براتون که موسیقی کلاسیک کجا و سبک متال کجا؟ ولی تاثیر خیلی عمیقی داره موسیقی کلاسیک برای سبک متال.


این که خواننده‌ها و نوازنده‌های سبک متال همونجوری که گفتیم اکثرا آموزش دیدن توی سبک کلاسیک؛ یعنی چه تو کودکی، چه توی نوجوانی، حالا تو آموزشگاه‌ها، تو مدرسه، هر جایی که امکانش بوده، موسیقی کلاسیک رو یادگرفتن و تحت تاثیر قطعات و نوازنده‌های بزرگ موسیقی کلاسیک است.


مثالی که از این موضوع می‌خوام براتون بزنم، آهنگ بلک سبت هست از گروه بلک سبت که همون جوری که خودشونم ساوند کردند، ریف اصلیش بازنوازی قطعۀ مارس هست اثر آهنگساز کلاسیک به نام گوستاو هوست که من بخشی از قطعه‌ی مارس رو در کنار قطعه‌ی بلک سبت براتون پخش خواهم‌کرد و این شباهت را ببینید و این نشون میده که نوازنده‌ها و موزیسین‌های سبک متال و هاردراک موسیقی کلاسیک گوش می‌دادند و آشنا هستند با قطعات مختلف موسیقی کلاسیک.


اگه بخوایم در مورد تاثیر نوازنده‌ها و قطعات موسیقی کلاسیک روی موسیقی متال صحبت بکنیم، بد نیست اینجا اشاره‌ای بکنیم به مصاحبهۀ نوازنده مشهور گیتار الکتریک به اسم این گوی مالمستین که میگه توی اون مصاحبش که وقتی که نوجوان بوده، یکی از قطعات پاگانینی رو که توسط یه نوازنده‌ی ویالون روسی نواخته می‌شده از تلویزیون می‌بینه. نمی‌دونم با پاگانینی آشنا هستید یا نه؟ پاگانینی یک نوازنده‌ی اسطوره‌ای ساز ویلن هست که خیلیا معتقدن که قبل از پاگانینی هیچ نوازنده‌ی ویالونی به اون بزرگی نبوده و بعدشم نخواهد اومد.


حالا مالمستین این قطعه رو می‌بینه توی تلویزیون و با خودش میگه که من باید این تکنیک‌هایی که این نوازنده از پاگانینی داره اجرا می‌کنه روی سازش من باید این تکنیک‌ها رو بیارم روی گیتار و روی گیتار اجرا بکنم. پس می‌بینیم که نه تنها موسیقی کلاسیک گوش می‌دادند؛ بلکه تکنیک‌های نوازندگی موسیقی کلاسیک رو هم سعی داشتند وارد سبک خودشون بکنن.


این موضوع رو در نظر داشته باشیم که کلمه‌ی هوی، موسیقی هوی و موسیقی تکان دهنده و سنگین یک مفهوم جدید نیست. ما توی موسیقی کلاسیک هم این مفهوم رو داشتیم. اهنگسازای بزرگی مثل واگنر، اصلا اعتقادشون این بود که می‌خواستند آهنگ‌هایی رو بسازن که اون فضایی که توش اجرا میشه رو به لرزه در بیاره. انقدر که سنگین و هوی باشه این موسیقی.


توی موسیقی متال هم خب به وفور شاهد این قضیه هستیم. من اینجا یه بخش کوتاهی از یکی از قطعات واگنر رو براتون پخش می‌کنم که متوجه بشید توی موزیکای کلاسیک هم ما موفهموم هوی رو داریم.


نکته‌ی بعدی تاثیر اپرا روی موسیقی متال است. این خیلی موضوع مهمی است. چرا؟ به خاطر اینکه خیلی از خواننده‌های مشهور سبک متال، خودشون ر وامدار خواننده‌های اپرا می‌دونن و خیلی تاثیر گرفتن از سبک خواننده‌های اپرا مثلا رالف هالفورد، خواننده‌ی گروه جوداس پریست که یکی از بزرگترین گروه‌های سبک متال هست، توی خاطراتش میگه که من عاشق پاواراتی بودم. اجراهاش رو توی تلویزیون نگاه می‌کردم و سعی می‌کردم اون المان‌های پاواراتی رو وارد خوندن خودم بکنم و یه جورایی ازش وام بگیرم و استفاده بکنم از این المان‌ها.


نکته‌ی بعدی اینکه متال هم مثل اپرا فقط یک موسیقی نیست. اجراهای متال هم مثل اجراهای اپرا در کنار موسیقی یه تئاتر هم به حساب میاد. یعنی شما اگه یک اجرای اپرا رو ببینید، صرفا موسیقی نیستید. شما یک داستانی رو می‌بینید که به صورت تائتر داره اجرا میشه و این تئاتر و این لاین‌های این تئاتر به صورت موسیقی هستن.


توی متال هم شاهد همین قضیه هستیم. شما کنسرت‌های متال رو اگه نگاه بکنید، آرایش‌های اون‌ها رو ببینید، اصلا نحوۀ رفتارشون، نحوۀ برخوردشون با همدیگه، با بینندگان و شنوندگان اون قطعه اصلا یک حالت تئاتر گونه است. این شباهت مهمی هست بین اپرا و متال.


اما سبک بلوز چه تاثیری روی سبک متال گذاشته؟ یکی از مهم‌ترین المان‌هایی که سبک متال از بلوز وام‌گرفته، المان ریف هست. من توی قسمت دوم در مورد ریف به تفسیر صحبت کردم و مثال‌هایی از ریف‌های مشهور، توی موسیقی زدم که می‌تونید اون رو بشنوید و آشنا بشید با این مفهوم.


ولی در کل ریف اصلا اولین بار از موسیقی بلوز وارد سبک‌های دیگه شده و ما ریف رو توی سبک راک می‌بینیم. توی سبک جز هم حتی می‌بینیم و توی سبک متال هم اون رو می‌بینیم. پس چیزی که از بلوز ما توی متال می‌بینیم، یکیش وجود ریف هست.


الان دیگه گام بلوز هست که از موسیقی بلوز اومده و هم وارد موسیقی راک شده و هم وارد موسیقی متال شده که خیلی از نوازنده‌های متال توی سولونوازی‌هاشون، از گام بلوز هم استفاده می‌کنن.


المان دیگه خواندن با صدای خش‌دار هست که ما توی بلوز اولین بار توی کارهای هاولینگ وولف این رو شنیدیم که خیلیا معتقدن که اولین کسی بوده که با صدای خش‌دار ترانه‌ها رو می‌خونده و میگن که صداش از انگار از جهنم اومده؛ یعنی انقدر صدای خش‌دار و زمختی داره که یه همچین تشبیهی براش به کار بردن.


در کنار اون سبک جز هم بر روی متال تاثیر گذاشته. اولا خیلی از موزیسین‌های سبک متال، موسیقی جز هم گوش می‌دادن. خصوصا درامرها. نوازنده‌های درامز توی سبک متال اگه مصاحبه‌هاشون رو برید نگاه بکنید، همشون یا شاید بگم نود درصدشون وقتی ازشون می‌پرسن که بهترین درامر از نظر شما کی هست؟ اشاره می‌کنن به درامرهای سبک جز. به همین دلیل میشه گفت خیلی تاثیر گذاشته روی ریتم و روی نوازندگی ساز درامز توی موسیقی متال.


اما تاثیر راک اند رول روی سبک متال، ما می‌دونیم مهمترین سبکی که روی متال تاثیر گذاشته سبک راک هست و از سبک راک ما صدای دیستورشن گیتار رو می‌بینیم که وارد متال شده و افرادی مثل بیلیک لیزارد مثلا برای اولین بار صدای دیستورشن رو برای گیتار به وجود آوردن.


میگن که بیلیک لیزارد وقتی که می‌خواست بره استودیو و صدای گیتارشو ضبط بکنه، همونجا آمپلی‌فایرش رو که از ماشین می‌آورد بیرون با یه مشت می‌زد توی بلندگوی آمپلی فایر و اون سوراخ می‌کرد و این سوراخ شدن بلندگو باعث می‌شد که صدای گیتار صدای خش‌دار بشه و یه صدای خاصی ازش بیاد بیرون که همون دیستورشن هست. یک نوعی از دیستورشن هست به عبارتی.


یا مثلا گروه د کینز که توی قسمت قبلی هم در موردشون صحبت کردیم، این‌ها با تیغ، اسپیکر آمپلی‌فایرشون رو به اصطلاح پاره می‌کردند و همون صدایی که لیزارد درست می‌کرد و اینا هم توی صدای گیتار شون به وجود می‌آوردند و البته باز هم جیمی هندریکس که خیلی صداها و افکت‌های جدیدی رو به موسیقی راک اضافه کرد که از مهم‌ترین اون‌ها میشه به فاز، به افمت فاز اشاره کرد. که این افکت هم ما شاهد وارد شدنش به سبک متال هستیم.


و البته گروه‌هایی مثل دهو که صدای فوق‌العاده بلندی داشتند توی اجراهاشون، اصلا مشهوره که کسایی که می‌رفتن کنسردهو موقعی که بیرون میومدن گوش‌هاشون زنگ می‌زد تا شاید ساعت‌ها و این‌ها اولین گروهی بودند که از آمپلی‌فایرهای مارشال استفاده کردن. برند مارشال.


ما قبل از ورود مارشال به بازار آمپلی‌فایرها عموما دو تا آمپلی فایر بیشتر نداشتیم در بین نوازنده‌ها که یکیش فندر بود که صدای خیلی صاف و کلینی داره و مناسب سبک‌هایی مثل جذب و بلوز هست.


و در کنار اون یه امپی که یه مقداری صدای خش‌دار تری داره به اسم واکس که گروه‌هایی مثل بیتلز ازش استفاده می‌کردن و این‌ها با تمام خصوصیت‌های خوبی که داشتن و با صدای خاص و مشهودی که دارند بین نوازنده‌ها، منتهی مناسب سبک‌های هاردراک نبودن و به همین دلیل حالا یک کمپانی اومد به اسم مارشال و امپ‌های مارشال رو تولید کرد که این‌ها خصوصیت اصلیشون دیستورشن بالا و صدای خش‌دار خاصی هستند که نوازنده‌های هاردراک و متال تا از اونا استفاده می‌کنن.


گروه د هو اولین گروهی بود که به صورت رسمی از امپ‌های مارشال استفاده می‌کرد و البته تاثیر راک اند رول توی خوانندگی و وکال هم هست. همونجور که گفتیم الویس پریسلی، لیتل ریچارد و باقی خواننده‌های راک اند رول رو که با سبک وسیاق‌های خودشون و با فریاد‌هایی که داشتن با نحوه‌ی ادای کلمات تاثیر خیلی زیادی داشتند روی بوجود اومدن سبک‌های مختلف، ژانر‌های مختلف خوانندگی در سبک متال.


خب من اینجا می‌خوام برم سراغ ساب ژانرهای سبک متال و ساب ژانرهای مهم اون رو برای شما معرفی بکنم با یک سری مثال. خب همونطوری که قبلا هم اشاره کردم اولین صاحب ژانری که توی سبک متال به وجود اومد، اسمش بود هوی‌متال که در دهه‌ی هفتاد و دهه هشتاد خیلی در اوج خودش بود و همونطور که گفتیم گروه‌های مهمی مثل بلک سبت، مثل کیس، مثل موتورهد و آلیس کوپر در این سبک فعالیت داشتند و البته در مورد موتورهای من تو پرانتز بعدا صحبت خواهیم کرد. به خاطر اینکه این گروه پایه‌گذار یکی از مهمترین ساب ژانر‌های سبک متال هست.


توی دهه‌ی 80 هوی متال به اوج خودش می‌رسه و اگر قسمت قبلی این سری پادکست‌ها رو گوش داده باشین، ما اونجا اشاره کردیم که توی دهه‌ی 80 ما شاهد اولد پروداکشن هستیم؛ یعنی خیلی فرایند میکس و مسترینک توی دهه‌ی 80 پیاز داغش زیاد شده بود و افکت‌های مختلفی روی آثار موسیقی قرار می‌گرفت. به اون نوع از موسیقی متال دهه‌ی 0 میگن گلم متال یا هر متال.


چرا بهش میگن هر متال؟ به خاطر اینکه نوازنده‌ها و خواننده‌های گروه‌های این سبک یعنی هوی متال دهۀ 80 موهاشونو خیلی بلند می‌کردن. فر می‌کردن و از این اسپری‌های مو به خوشون می‌زدن که اینجوری حالت خودشو حفظ بکنه و خیلی تو چشم بود این موهای بلند فرفری این‌ها و به همین دلیل به این سبک، این ژانر یعنی ژانر هوی متال دهۀ80، هر متال یا گرم متال هم گفته میشه.


من در اینجا یکی از آثار هوی متال دهه هشتاد رو براتون پخش خواهم کرد که بیشتر با سبک و سیاق اون دوره آشنا بشیم.


ما بعد از عصر هوی متال نشده بود که شاهد اومدن سبک‌هایی شدیم که خیلی زود به وجود میومدن و خیلی زود منسوخ می‌شدن. یکی از این سبک‌ها سبک اسپید متال هست که البته الان دیگه خیلی شاید من ندیدم که دیگه گروهی توی اسپید متال فعالیت بکنه و میشه گفت یه جورایی منسوخ‌شده؛ ولی اهمیت اسپیدمتال توی سبک متال، این هست که پایه‌های یکی از مهمترین ساب‌ژانر‌های سبک متال رو گذاشت و اون ژانری نیست به جز ترش متال که مشهورترین و پرطرفدارترین ژانر متال هست.


تفاوت ترش متال با هوی متال در چی هست؟ یکی این که صداها سنگین‌ترهستند. ریتم‌ها سنگین‌تر هستند. دیستورشن بیشتر هست. تمپو و سرعت اجرای موسیقی بالاتر هست و خیلی نسبت به سبک هوی متال ریتمیک‌تر هست. یه مقداری توجه به ریتم اینجا بیشتر دیده میشه و البته وجود سولوهای گیتار توی آهنگ‌های سبک ترش‌متال خیلی به گوش می‌رسه.


اگه بخوایم یه جورایی تفاوت ترانه‌های این دوتا رو با هم بررسی بکنیم، گلم متال میشه گفت ریدیو فرندلی تر بوده. یعنی مناسب بود برای پخش توی رادیو؛ ولی ترش ترانه‌های تاریک‌تر و خشن‌تری داره. یه مقداری خشونت توش بیشتر هست و شاید رادیوها و شبکه‌های پخش موسیقی رادیویی حتی تلویزیون خیلی تمایل نداشتن که آثار ترش‌متال رو در ابتدا شروع کنن به پخش‌کردن.


حرکت به سمت ترش متال با گروه موتورهد شروع شد. موتورهد، اگه آثارشو گوش داده باشین، میشه گفت همشون سرعت خیلی بالایی دارند و همون المان‌هایی که من اشاره کردم در مورد ترش متال تو همون هست. پس یه جورایی می‌شه گفت ترش متال با گروه موتورهد شروع‌شد.


از نظر تکنیکی، ترش متال، جایی هست که توی ساز درامز، دابل کیک وارد موسیقی می‌شه. کیک مدال رو من توی قسمت قبلی یه اشاره‌ای بهش کردم. همون پدالی است که زیر پای نوازنده درامز هست و وقتی فشارش میده، به اون طبل بزرگ جلوی درامز، ضربه وارد میشه.


دابل کیک اینجوری هست که این پدال تبدیل میشه به دو تا پدال و دوتا کیک‌درام؛ یعنی یه جورایی با دو تا پا می‌تونن کیک بزنن و این سرعت کیک زدن رو خیلی می‌بره بالاتر. این کمک می‌کنه به ریتم‌های سریع‌تر توی موسیقی ترش متال که از این المان‌های این سبک موسیقی هستن.


توی سبک ترش متال، ما شاهد چهار تا گروه خیلی مطرح هستیم که شناخته می‌شن به عنوان دبیگفور یا چهار گروه بزرگ در سبک ترش‌متال. یکی از اون‌ها گروه متالیکا هست. گروه بعدی گروه اسلیر هست. گروه بعدی مگادث هست و البته آنترکس. این چهارتا، شباهت‌های خیلی زیادی با هم دارن کارهاشون و البته تفاوت‌هایی هم با هم دارن.


متالیکا رو که شاید می‌شه گفت همه‌ی علاقه‌مندان به موسیقی مدرن، حداقل یکی دو تا از آثارشون رو شنیدن. ترانه‌های متالیکا رو شنیدید. جوش رو می‌دونید که یه مقداری جو تاریکی داره. صدای خواننده رو می‌شنوید که با یک خش و سبک خاصی می‌خونه. سولوهای آثار متالیکا مشهور هستند و ریتم‌های هم که متالیکا در آثارش استفاده می‌کنه و سرعت و تمپوی بالا، تو اکثر آثارشون میشه گفت که تمام المان‌هایسبک ترش متال تو آثار متالیکا هست.


گروه اسلیر نسبت به متالیکا ترانه‌های تاریک‌تر و شیطانی تری داره یه‌جورایی و یه مقداری دارک‌تر و هوی‌تر هست نسبت به متالیکا. یکی از مهم‌ترین آلبوم‌هایی که اسلیر بیرون داد توی اون دوره، آلبوم رینینگ بلاد هست که پیشنهاد می‌کنم حتما گوش بدید و سبک‌وسیاق اسلیر رو بیشتر باهاش آشنا بشید.


گروه مهم بعدی مگادف هست که شاید خیلیاتون بدونید که کسی که این گروه را تشکیل داد در ابتدا نوازنده‌ی گیتار الکتریک گروه متالیکا بود که به خاطر مشکلات حالا اعتیاد به الکل و مواد مخدر از گروه اخراجش کردند و رفت و گروه خودش رو به عنوان مگادف به وجود آورد که یکی از مهم‌ترین و مشهورترین گروه‌های سبک ترش متال هست.


از متالیکا یک مقداری هوی‌تر هست. سنگین‌تر هست مگادف. اگرچه خیلی شبیه متالیکاست و یکی از مهم‌ترین آلبوماشون کیلین ایز مای بیزینس هست که اگر گوش بدید متوجه میشید که شباهت‌هایی داره با کارهای گروه متالیکا در عین حال یک امضا و فضای خاص خودش رو هم داره.


و آنترکس هست گروه چهارم که نسبت به اون سه تا گروه یه مقداری ملایم‌تر هست. ترانه‌های ملایم‌تر خونده میشه. وکالش یا صدای خوانندش یه مقداری زلال‌تر است. کلین تر هست و با این حال این چهارتا گروه با تمام شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که با هم دارند، چهار گروه اصلی سبک ترش متال هستند. من اینجا یکی از آثار گروه متالیکا رو براتون پخش خواهم کرد که اون المان‌های ترش‌متال رو توش می‌تونید به راحتی بشنوید و پیدا بکنید.


ساب ژانر بعدی سبک متال، ساب ژانر بلک متال هست. توی بلک متال ما تمرکزمون بیشتر بر روی فضاسازی هست نسبت به ترش متال روی ریتم و تمپوی خیلی تمرکز داره و موزیسین‌ها تلاش می‌کنند با تن‌های مختلف، صداهای سازهای مختلف اون فضایی که می‌خوان توی قطعه‌اشون به وجود بیارن.


صداها و ووکال‌ها تا حد ممکن تاریک و شریرانه است و انگار از جهنم به گوش می‌رسه و یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ی شناختن گروه‌های بلک‌متال، میکاپ خاص صورتشون هست؛ یعنی آرایشی که رو صورتشون دارن. اکثرشون صورتشونو سفید رنگ می‌کنند و دور چشماشون و دهنشون سیاه رنگ هست؛ یعنی اگه یه گروهی رو دیدید که اینجوری خودشو میکاپ کرده 99 درصد احتمال بدید که توی سبک بلک متال در حال فعالیت هست.


گروه‌های مهمی تو این سبک فعالیت کردند؛ مثل گروه میهم و گروه ونوم که خیلی تاثیرگذار بودن توی به وجود اومدن این سبک و توی ادامۀ حیات این سبک.


نکته‌ای که در مورد سبک بلک متال هست این هست که توی اروپا، توی کشور نروژ، خیلی طرفدار داره و یه جورایی میگن که پایتخت بلک متال کشور نروژ هست. در اینجا من یکی از قطعات گروه میهم رو پخش خواهم کرد به د فریزینگ مون که شاید کمک بکنه که با این سبک بیشتر آشنا بشییم.


مثل همیشه وقتی که یک سبکی تو جامعه گل می‌کنه و همه به سمت اون سبک میرن و مشهور میشه اون سبک و بعد در مقابلش یه سبک‌هایی به وجود میاد که با المان‌های سبک قبلی مخالفت می‌کنن، یه جوری در مقابل او قرار می‌گیرن، اینجا هم ما در مقابل ترش‌متال شاهد یک سبکی هستیم که برخلاف ترش متال، تاکید خیلی زیاد بر این داره که تمپو و سرعت قطعات پایین باشه و خیلی به ریتم اهمیت نمی‌ده. بیشتر تاکیدش روی فضاسازی هست و اون سبکی هست به اسم سبک دوم متال.


المان‌های سبک دوم متال همونجوری که گفتیم یکی سرعت بسیار پایین هست. اصلا بعضی از قطعاتو که گوش میدید انگار تو زمان فریز شده. متوقف شده اونجا و سرعت خیلی پایینی داره. گفتم تاکید بر فضا سازی مثل بلک متال توی این سبک خیلی بهش تاکید میشه و نت‌های بسیار بم، ما توی این سبک می‌شنویم. سازها یک جوری کوک می‌شن که نت‌های بم‌تری رو ما بشنویم ازاون ها و ترانه‌ها خیلی فضای تاریک و ملالت بار و اندوهباری رو دارن و وکال هم همراه با گرول کردن هست.


گرول همون سبک است که از سوی گلو خونده میشه. از مهم‌ترین گروه‌های این سبک، میشه به اس والد دسان اشاره کرد و فیونرال که فیونرال واقعا شاید مهم‌ترین گروه این سبک باشه. به خاطر اینکه خودش یک ساب ژانری رو به وجود آورد به اسم فیونرال دوممتال.


المان‌های دوم متال توش شدیدتر به گوش می‌رسه و البته یک سری از آثار گروه‌هایی مثل بلک سبث و آناتما هم توی سبک دوم متال قرار می‌گیرند. خصوصا آلبوم اول گروه بلک سبت. پس خیلی سبک جدیدی شاید بشه گفت نیست. درسته که یه جورایی با المان‌های ترش متال مقابله می‌کنه؛ ولی پایه‌هاش حتی قبل‌تر از سبک ترش متال گذاشته‌شده. در اینجا من یه قطعه‌ای رو آماده کردم به اسم کددریول ولف اثر گروه دسان که با هم بشنویم و آشنا بشیم با فضای این ساب ژانر سبک متال.


اینجا می‌رسیم به سبک پاورمتال. پاورمتال یه جورایی بازگشت دوباره به سبک گلم متال یا هوی متال دهه 80 هست. اینجا ما شاهد ورود مفاهیم حماسی به موسیقی متال هستیم. مفاهیمی مثل جنگ‌های حماسی، داستان‌های حماسی، جنگ با اژدها، جنگ با شیاطین و داستان‌های این چنینی. ترانه‌ها بیشتر در این خصوص هست؛ البته ما شاهد ترانه‌های عاشقانه هم هستیم و میشه گفت یک ترکیبی از ترش متال و هوی متال است سبک پاورمتال.


المان‌های سبک پاور متال هم اگه بخوایم بهش اشاره بکنیم این هست که ترانه‌های ملایم‌تری رو ما شاهد هستیم. اون بحث ریدیو فرندلی یا قابل پخش بودن توی رادیو و تلویزیون، در سبک پاورمتال وجود داره. استفاده از کیبورد و سینتی‌سایزر رو بیشتر شاهد هستیم توی این سبک و خواننده‌ها با صدای زلال و کلین می‌خونن تو این سبک. برخلاف سبک‌های که بهش اشاره شد که ما گرولینگ رو دشتیم و خوانندگی‌ هارش رو داشتیم تو این سبک‌ها.


و سولوهایی هم که تو این سبک هست، معمولا یا به موسیقی فولکه نزدیک یا موسیقی‌های قدیمی‌تر مثل موسیقی باروک خیلی نزدیکه و اون فضای حماسی رو می‌خوان با نزدیک شدن به این سبک‌ها یه جورایی دوباره بازسازی بکنن.


از مطرح‌ترین گروه‌های این سبک از متال، می‌تونم به همرفال و دراگن فرس اشاره بکنم. برای اینکه بیشتر با فضای این ساب ژانر سبک متال آشنا بشید، من قطعه‌ای رو به عنوان هاردسام فایر از گروه همرفال رو انتخاب کردم که با هم می‌شنویم.


سبک بعدی، سبک دف متال هست که شروعش از ایالت فلوریدای آمریکاست با گروه دف. یه جورایی گروه دف اومد سبک ترش رو یه تغییراتی توش به وجود آورد. اولا موسیقی رو سنگین‌تر کرد؛ یعنی از اون سرعت و تمپوی بالا یه جورایی خارجش کرد. بعد ترانه‌ها رو خیلی تاریک‌تر کرد به سبک گاتیک و خیلی فضای تاریک و سردی دارند این ترانه‌ها و این اولین سبکی است که خواندن هارش یا همون از تو گلو خوندن توش به وجود اومد و یکی از مهم‌ترین المان هاشم هست؛ یعنی اکثر قطعاتی که توی سبک دف متال هستن، خوانندگی شون به صورت هارش هست. از تو گلو هست.


گیتارها رو خیلی پایین کوک می‌کردن؛ یعنی بم‌تر کوکش می‌کردن. صدای سیم‌ها خیلی بم هست و ورود سازهای گیتار هفت سیمه و هشت سیمه رو تو این سبک شاهد هستیم. همون‌طور که می‌دونید گیتار سازی هست که به صورت استاندارد شیش تا سیم داره و گیتارهای هفت سیم هشت سیم به خاطر بم‌تر کردن صدای گیتار به وجود اومدن.


از مه‌مترین گروه‌های این سبک میشه به پازست اشاره کرد که شاید بشه گفت اولین گروهی هست که از شیوه‌ی هارش توی خوندن ترانه‌هاش استفاده می‌کنه و مسلما گروه دف هست که خیلی‌ها معتقدند اصلا اسم این سبک از این گروه برداشته شده و یکی دیگه از مهم‌ترین گروه‌هایی که شاید باهاش آشنا باشید، کنیبال کورس هست که در بین همه‌ی گروه‌های سبک دثفمتال سنگین‌ترین و تاریک‌ترین فضای موسیقی رو داره.


دف متال توی کشور سوئد خیلی طرفدار داره و گروه‌های بزرگی هم از کشور سوئد، توی سبک دف متال وجود اومدن؛ مثلا این تومپ و این فلینز که دوتا از گروه‌های مطرح کشور سوئد هستند در سبک دف متال.


من برای این قسمت آهنگ اسکورج کوارینک اثر کنیبال کورج رو انتخاب کردم که به خوبی نماینده‌ی سبک دث‌متال هست. اون رو با هم بشنویم.


ساب ژانر مهم بعدی سمت متال که خودش اصلا یک دنیای جداگانه‌ای هم برای خودش داره، اینداستریال متال هست یا متال حالا بگیم متا صنعتی. در دهۀ 70 ما شاهد معرفی یک سبک جدیدی از موسیقی بودیم که بیشتر توی سبک الکترونیک فعالیت می‌کردند، به نام این اینداستریال موزیک یا موزیک صنعتی. این موزیک به مرور آروم آروم راه خودش رو به راک وارد کرد و باعث به وجود اومدن سبک اینداستیال راک شد. توی دهۀ 80 خیلی به اوج رسید اینداستریال راک و بعد همین المان‌های موسیقی اینداستریال ورود کرد به موسیقی متال و نهایتا در دهۀ 1990 ما اینداستیال متال رو شاهد هستیم.


المان‌های سبک اینداستریال متال چی هستن؟ یکی اینکه معمولا شاید توی بیشتر مواقع، گیتار الکتریک به سینتی‌سایزر وصل می‌کنن؛ یعنی صدایی که از گیتار الکتریک به گوش می‌رسه یه جورایی سینتی سایز شده‌است؛ یعنی اول رفته داخل سینتی‌سایزر و بعد ضبط شده؛ البته الان ما شاهد افکت پدال‌های جدیدی هستیم که خودشون سینتی سایزرن؛ یعنی صدای گیتار سیتی سایز می‌کنن و دیگه لازم نیست که گیتارو وصل بکنیم به سینتی‌سایزر.


المان بعدی استفاده از درام‌مشین هست. درام مشین چیه؟ یعنی به جای ساز درامز یا حتی در کنار ساز درامز، ما از یک دستگاهی استفاده می‌کنیم که ریتم‌های درامز رو برای ما بازسازی می‌کنه و صداش یه جورایی الکترونیکی هست و تفاوت خیلی زیادی داره با صدای درامز، ساز زندۀ درامز.


المان بعدی استفاده از افکت‌های صوتی صنعتیه. مثلا صداهای دستگاه‌های مختلف، صداهایی که تو کارخونه به گوش می‌رسه. این افکت‌ها رو ما توی موسیقی اینداستریال و به طبع توی اینداستریال متال شاهد هستیم.


خیلی وقت‌ها گروه‌های اینداستریال متال از لوازم فلزی مثل سطل فلزی، مثل قطعات فلزی در کنار درامز استفاده می‌کنند؛ یعنی به عنوان درام. انگار که یک نوازنده‌ای هست که پشت یک سری سطل فلزی و یک سری وسایل فلزی نشسته و از اونا مثل درامز و طبل استفاده می‌کنه.


ترانه‌های سبک اینداستریال متال خیلی حاوی خشم و نفرت هستند و حس شورش و جدایی و بیگانه بودن با دنیا توی ترانه‌های این سبک خیلی به گوش می‌رسه.


المان بعدی ریف‌های تکرارشونده گیتاره؛ یعنی اون ریایی که توی این موسیقی هست خیلی تکرار میشن و مثل سبک‌های دیگه‌ی متال ما خیلی شاهد تغییر ریف توی یه قطعه موسیقی نیستیم.


توی خیلی از قطعات اینداستریال متال، وکال یا صدای خواننده دیستورت میشه؛ یعنی اون افکت دیستورشنی که ما به گیتار می‌دادیم، به صدای خواننده هم داده میشه. از گروه‌های مطرح سبک اینداستریال متال، میشه به ناین اینچ نیلز و آنتیفا و رامشتاین و مرلین منسون اشاره کرد که شاید با آثار خیلی از این‌ها آشنا باشید.


یه خاطره‌ی خیلی جالبی که خود من از سبک اینداستریال متال دارم، اینه که یک بار من تو ماشین نشسته بودم و یکی از آهنگ‌های رامشتاین رو پخش می‌کردم و پدر من هم سوار ماشین بود که در نشسته‌بود، برگشت به من گفت که آدم وقتی این آهنگو گوش میده، فکر می‌کنه که توی کارخونه نشسته و من خیلی برام جالب بود که این گروه چقدر موفق بوده توی انتقال این فضا. فضای اینداستریال توی قطعاتش.


من برای اینکه شما هم بیشتر آشنا بشید با سبک و سیاق اینداستریال متال و فضاسازی خاص اون، قطعه‌ی زانه اثر گروه آلمانی رامشتاین رو انتخاب کردم که با هم بخش‌هایی از اون رو می‌شنویم. دقت بکنید به اون نکاتی که در مورد المان‌های اینداستریال متال بهش اشاره کردم، تو این آهنگ به وضوح شنیده می‌شود.


سبک بعدی سبک گرو متال هست. گرو متال همونجوری که از اسمش پیداست، سبکی از متال هست که خیلی روی ریتم تاکید داره؛ یعنی ما توی گرو متال شاهد ریف‌هایی از گیتار هستیم که خیلی ریتمیکن و این واقعا مهم‌ترین خصوصیت سبک گرو متال است.


از گروه مطرح این سبک میشه به پانترا اشاره کرد و به مشین هد که دوتا از گروه‌های خیلی مشهور سبک متال هستند. من اینجا برای این که بیشتر با سبک و سیاق ژانر گرو متا آشنا بشیم، آهنگ واک رو از گروه پانترا انتخاب کردم که واقعا یکی از به یاد ماندنی‌ترین قطعات سبک متال هست.


از ژانرهای جدیدتر سبک متال، میشه به نوم متال اشاره کرد که توی نیویورک به وجود اومد؛ یعنی پایگاه اصلیش تو نیویورک بود و خصوصیاتش این هست که از سازهای مدرن و نو خیلی استفاده میشه توش. المان‌های مختلف از سبک‌های مختلف موسیقی رو ما توی سبک نومتال می‌شنویم.


مهم‌ترین شاخصه‌ی سبک نومتال، شاید بشه گفت تاثیر گرفتن از سبک رپ هست؛ یعنی ما توی اکثر قطعاتی که توی سبک نومتال ساخته میشه، شاهد رپ کردن خوانندۀ گروه‌ها هستیم. از گروه‌های مطرح این ژانر، گروه لیمپ بیزکیت هست. گروه کورن هست. گروه لینکین پارک هست و البته گروه اسلیپ نات. اگه آثار این گروه‌ها رو شنیده باشید یا طرفدار این گروه‌ها باشید، متوجه خواهید شد که اون بحث رپ کردن و یا حتی خوندن تند تند ترانه‌ها، توی آثار این گروه‌ها، به وفور شنیده میشه. من برای آشنایی بیشتر شما با ژانر نومتال یکی از آثار گروه اسلیپنات رو انتخاب کردم به عنوان پیپل اینکوئال شت.


ما توی صف متال هم مثل سبک ‌راک، شاهد واحد به وجود اومدن جریان‌های فرعی هم بودیم. قبلا من توی قسمت قبلی در مورد آلترنتیوراک صحبت کردم. اینجا ما آلترنیتیومتال هم داریم؛ یعنی همون جریان فرعی که با مین استریپ یا همون جریان اصلی موسیقی متال که تو رسانه‌ها خیلی بیشتر شنیده می‌شد، مقابله می‌کرد و یه جورایی از المان‌های اصلی سبک متال خودش رو دور می‌کرد.


مطرح‌ترین گروهی که تو این سبک فعالیت می‌کنند، گروه سیستم آف عه داون است که البته همزمان توی سبک‌های پروگرسیو و نوم متال هم فعال هستن. من یکی از قطعات این گروه رو در اینجا براتون پخش خواهم کرد تا با سبک و سیاق کارای این گروه و آلترنیتیومتال هم آشنا بشید.


ما توی قسمت قبلی، در مورد به وجود اومدن یک ژانر هنری توی سبک راک به عنوان پروگرسیوراک صحبت کردیم و گروه‌های مطرح سبک پروگرسیو راک روهم معرفی کردیم. توی متال هم این جریان به وجود اومد؛ یعنی جریانی که معتقد بود باید موسیقی متال جنبۀ هنری هم داشته باشه و فقط به دنبال تفریح و سرگرمی نباشه.


المان‌های موسیقی پروگرسیو متال خیلی شبیه المان‌های موسیقی پروگرسیوراک هستند؛ مثلا میشه از اون‌ها به زمان طولانی قطعات موسیقی اشاره کرد. توی پروگرسیومتال مثل پروگرسیو راک ما شاهد قطعاتی هستیم که شاید شونزده دقیقه، شاید بیست دقیقه هم طول بکشد.


از نظر ریتم سبک پروگرسیو متال، قطعاتش ریتم‌های خیلی پیچیده‌ای داره برخلاف سبک‌های دیگۀ متال و از کسر میزان‌های لنگ استفاده می‌کنه؛ یعنی ریتم‌هایی که خیلی توی موسیقی مدرن استفاده نمیشن. توی موسیقی مردمی و ترانه‌هاشون مفهومی‌ترن. با موضوع‌های جدی‌تر. هارمونی خیلی پیچیده‌ای داره و ریف‌های خیلی متنوعی رو تو یه قطعه ما می‌شنویم و معمولا گروه‌ها آلبوم‌هایی که بیرون میدن، موضوعی هست؛ یعنی در مورد یک موضوع خاص، یک سری قطعات رو می‌سازند در قالب یک آلبوم اون رو منتشر می‌کنن.


و توی این سبک معمولا خواننده‌ها کلین می‌خونن. خیلی ما شاهد خوندن هارش و گرول نیستیم و این سبک. اگرچه بعضی از گروه‌ها فاندهاشون از این تکنیک توی خوانندگی استفاده می‌کنند؛ ولی خب مصطلح نیست توی این سبک.


اگه بخوایم در یک جمله سبک پروگرسیو متا رو توضیح بدیم، این هست که اگه موقعی که دارید یه قطعه‌ی پروگرسیومتال رو گوش میدید، اون اهرم موزیک پیلیرتون رو تکون بدید، مثلا دو دیقه ببرید جلوتر و گوش بدید احساس می‌کنید که اصلا یه آهنگ دیگس؛ یعنی کلا ریتم عوض شده. نمی‌دونم ساز، شاید سازبندی عوض شده. شاید اصلا گام عوض شده؛ یعنی شما هر قسمت از قطعه رو اگه گوش بدید، می‌بینید که انگار یه قطعه‌ی مجزاست. پس خیلی راحت میشه پوگرسیومتال رو تشخیص داد توی ژانرهای مختلف سبک متال.


از گروه‌های مطرح سبک پروگرسیومتال، شاید مطرح‌ترین شون دریم‌تیتر هست که خیلی‌ها شاید اون گروه رو بشناسن و نوازنده‌ی استثنایی گیتار الکتریکش جان پتروچی رو.


و در کنار اون‌ها گروه اوپس هست که البته سبکی که کار می‌کنن اسمش هست پروگرسیودف متال؛ یعنی المان‌های دف متال هم توی آثار اوپس ما می‌شنویم؛ یعنی مثلا خواننده‌ی گروه اوپس، یه جاهایی خیلی کلین می‌خونه و یه جاهایی یکهو می‌بینید که هارش شد. گرو می‌خونه. از ته گلو می‌خونه؛ پس پس یه جورایی بین این دوتا ژانر در حرکت هست.


گروه بعدی مستر دان هست که اون هم گروه خیلی مشهور و پر طرفداری هست و البته گوجیرا که اون هم مثل اوپس در دو سبک دف متال و پروگرسیو متال فعالیت می‌کنه و البته در کنار این‌ها، گروه تول هست که به نظر من نه تنها یکی از مهم‌ترین گروه‌های سبک متال به حساب میاد؛ بلکه یکی از مهم‌ترین گروه‌های موسیقی مدرن هست و البته خیلی از طرفداران موسیقی متال معتقدند که تول شاید خیلی توی ژانر متال قرار نمی‌گیره. بیشتر به راک متمایل هست یعنی پروگرسیوراک؛ ولی خب ما المان‌های موسیقی متال رو توی گروه تول خیلی وضوح می‌شنویم.


من برای آشنایی بیشتر شما با سبک پروگرسیو متال دو تا قطعه رو آماده کردم. یکی از گروه اوپس هست و دیگری از گروه تول. قطعه‌ای که از گروه اوپس آماده کردم، خیلی با دقت گوش بدید و ببینید که چقدر متفاوت هست با اون قطعاتی که ما قبلا از سبک متال اینجا پخش کردیم. یا قبلا خودتون شنیدید و البته از گروه تول من آهنگ دیستندینگ رو انتخاب کردم که از آلبوم اخیرشون هست و به نظرم شاید یکی از قطعاتی باشه که یه جورایی بین پروگرسی متال و پروگرسیوراک در حرکت هست. این دو قطعه رو باهم بشنویم.


وقتشه که از دنیای متال جدا بشیم و بریم سراغ یه سبک دیگه که خیلی سبک پر اهمیتی هست به اسم سبک فانک. سبک فانک توسط یک موزیسین، به اسم جیمز براون ابداع شده؛ یعنی شاید جزو معدود سبک‌هایی هست که توسط یک نفر ابداع‌شده و توی سبک‌های دیگه خیلی شاد این قضیه نیستیم.


این سبک توی حوالی سال 1364 یا 1365 به وجود اومده؛ البته خود جیمز براون میگه که صدای موسیقی من آروم آروم توی 1364 شروع کرد به تغییر کردن و حرکت به سمت فانک؛ چون جیمز براون قبلش یه خواننده‌ی آراندبی بود و قطعه‌ای که میگن شاید فانک از اون شروع شده، اسمش هست پاپ ات گاتز دنی برند همین آقای جیمز براون.


حالا المان‌های فانک چی هستن؟ فانک خیلی تاکید زیادی بر ریتم داره؛ یعنی شاید بشه گفت بارزترین شاخصۀ سبک فانک، تاکید بر ریتم هست؛ یعنی خیلی ما شاهد ملودی و هارمونی‌های خیلی پیچیده‌ای نیستیم؛ اما ریتم خیلی توی این سبک مهم هست. ما شاید خیلی از قطعاتی هستند که فقط یک آکورد دارن؛ یعنی از اول تا آخرشون یه دونه آکورد یا دوتا آکورد ما می‌شنویم و خیلی از نظر هارمونی، ما شاهد تغییرات آکوردها و هارمونی نیستیم.


دومین المانش تاکید و تمرکز بر روی ضرب اول ریتمه؛ یعنی توی فانک به قولی میشه گفت ما ضرب اول مهم‌ترین ضرب‌مون هست و بعد از اون در داخل اون میزان، در داخل اون ریتمی که داریم، هر کاری دلمون بخواد می‌تونیم بکنیم؛ منتهی باید برگردیم دوباره به ضرب یک؛ یعنی اون ضربه یکه رو باید قدرتش رو و تاکیدش رو حفظ بکنیم.


یکی دیگه از المان‌های موسیقی فانک، سوال و جواب موزیسین‌ها و خواننده با همدیگس؛ یعنی مثلا تو قطعه می‌شنوی خواننده مثلا با یکی از نوازنده‌ها یهو مثلا وارد گفتگو میشه. میگه فلانی مثلا اینجوری نبود؟ اونم جوابشو میده. این حرف زدن با هم توی آهنگ، پایۀ سبک هیپ هاپ هست؛ یعنی هیپ هاپ این گفتگوی بین رپرهارو از سبک فانک به ارث برده یه جورایی.


سازهای مورد استفاده، توی سبک فانک چی هستن؟ یکی از مهمترین سازها پیانوی الکتریک یا هانکی هست. یعنی پیانویی با صدای هانکی.


ساز بعدی گیتار الکتریک کلین هست معمولا در شاید 95 درصد موارد. گیتاری با صدای زلال یا کلین هست. بعلاوۀ البته یکی از مهمترین افکت‌های گیتارالکتریک که توی سبک فانک واقعا همه جا شنیده میشه، پدال واهواه هست.


ساز بعدی، سازهای بادی برنجی هستن، مثل هورن، مثل نمی‌دونم ترومپد، مثل ترومبون اینا رو ما توی موسیقی فانک می‌شنویم. یه جورایی میشه گفت شاید از بلوز وام گرفته شده. از بلوز جز وام گرفته‌شده این وجود سازهای بادی برنجی.


و البته شاهد بیس الکتریک هستیم توی این سبک. معمولا گیتار بیس توی سبک فانک با تکنیک اسلپ زده میشه. اسلپ یه‌جور تکنیک توی نواختن گیتار بیس هست که یه جورایی با انگشت به سیم‌ها ضربه می‌زنند یا اینکه سیم‌ها رو میکشن که یک جور احساس اسلپ یا همون سیلی زدن به ساز به گوش شنونده انتقال داده میشه.


من اینجا در وهلۀ اول با گیتار الکتریک یک ریتم فانک براتون خواهم زد و در ابتدا صدای گیتارم رو کلین و زلال خواهم کرد و بعد همون ریتم رو با افکت واه خواهم زد. با پدال واه خواهم زد که شما صدای پدال واه و هم که از مهمترین افکت‌های سبک فانک هست رو بتونید بشنوید.


متاسفانه چون خود من نوازنده حرفه‌ای ساز گیتار بیس نیستم و تکنیک اسلپ واقعا یکی از سخت‌ترین تکنیک‌های ساز گیتار بیس هست؛نمی‌تونم اون رو خودم اجرا بکنم؛ ولی یه قطعه‌ای رو من از روی یکی از ویدیوهای یوتیوب که یکی از نوازنده‌های خوب گیتار بیس اون رو زده، اتفاقا ریتم فانک هم هست، براتون صوتش رو پخش می‌کنم که صدای گیتار بیس اسلپ رو هم بتونید تشخصی بدید.


من قطعۀ گت عه لاف عه سکس مشین اثر جیمز براون رو که پدر سبک فانک هست رو انتخاب کردم. اینا با هم بشنوید و اون المان‌ها رو خیلی بهش دقت بکنید. تغییر نکردن آنچنانی هارمونی، اون ریتم‌هایی که گفتم روی ضرب اول و حتی سوال و جواب خواننده با موزیسین‌ها توش ما شاهد هستیم.


در ادامه سبک‌های فانک، سول و موسیقی آمریکای جنوبی باهم ترکیب شدند و باعث به وجود اومدن یک سبک جدیدی شدند به اسم دیسکو. در مورد سبک سولمن صحبت نکردم تا الان و الان به یکی دوجمله بسنده می‌کنم در مورد سبک سول.


سبک سول یک سبک پاپ در جامعه‌ی سیاه پوستان هست که تفاوتش با سبک پاپ اینه که خیلی ترانه‌ها با احساس خونده میشن؛ یعنی خیلی موسیقی احساسی هست و خواننده‌ها خیلی خوب احساس اون ترانه و احساس اون قطعه رو توی خوندنشون منتقل می‌کنن. یه جورایی میشه گفت یه المان‌هایی از سبک گاسپل رو ما توی سول شاهد هستیم. از بلوز، از گاسپل و حتی یه بخش‌هایی از کانتری رو هم توی سول ما می‌شنویم.


اما دیسکو چه جور سبکی هست؟ دیسکو سبکیه که بر حول محور مهمانی‌های رقص می‌چرخه؛ یعنی اصلا موسیقی رقصه. موسیقی کلوبه. کلوب‌هایی که تو اون دوره‌ی بوجود اومدن سبک دیسکو وجود داشتن، معمولا کلوب‌های بودن که بیشتر سیاه‌پوستا اونجا می‌رفتن حضور پیدا می‌کردن. یا آدمایی از منطقه آمریکای جنوبی و همجنس‌گراها خیلی اونجا می‌رفتن و موسیقی دیسکو خیلی مناسب همچین کلوب‌هایی هست.


شروع رسمی سبک دیسکو با آهنگ اصلی فیلمی است به اسم شفت. این آهنگ اثر آیزاک هیز هست که شاید خیلی از شما با او آشنایی داشته باشید. شروع دیسکو برمی‌گرده به اوایل دهۀ 70، دی‌جی‌هایی که توی کلوپ‌ها فعالیت می‌کردن دنبال یک موسیقی جدید بودن برای رقصیدن. دیگه موسیقی‌های قبل از اون، مثل جز، مثل بلوز و مثل راک اندرول شاید خیلی دیگه تکراری شده بودن توی این کلوب‌ها و دی‌جی‌های شدنبا یه سبک جدیدی که ببرن داخل کلوب‎هاشون و مردم با اون‌ها برقصند.


به این ترتیب سبک دیسکو به وجود اومد و باب این کلوب‌ها شد. المان‌های سبک دیسکو چی هستند؟ سبک دیسکو از فانک، ریتم‌های گیتار همراه با پدال واه قرض‌گرفته. از موسیقی لاتین هم یا آمریکای جنوبی، ریتم‌ها و سازهای کوبه‌ایش رو قرض‌گرفته و از جاز هم هارمونی‌های پیچیدۀ اون رو قرض‌گرفته و ترانه‌های سبک دیسکو خیلی با ترانه‌های راک و بلوز و جز فرق می‌کنند. ترانه‌ها بیشتر در مورد تفریح کردن، در مورد جشن گرفتن، صلح جهانی، عشق جهانی و اینجور چیزا هستن.


توی قطعات دیسکو ما شاهد استفاده از سازهای ارکستر هم هستیم؛ مثل گروه‌های ویالون و گروه‌های سازهای زهی و البته سازهای بادی برنجی.


و نکته‌ی خیلی مهمی که در مورد سبک دیسکو هست، این هست که ما اصلا سلو نمی‌شنویم توی صفحه‌ی دیسکویی؛ یعنی اصلا تک‌نوازی ما توی سبک دیسکو نداریم؛ یعنی خیلی ریتمیکیک هست بیشتر. شاید خیلیا سبک دیسکو رو سبک خیلی جدی‌ای ندونن؛ ولی واقعیت اینه که اولا از نظر هارمونی، موسیقی دیسکو خیلی هرمان پیچیده‌ای داره. بر خلاف ظاهر ساده‌ای که داره و همچنین آهنگ‌سازای خیلی بزرگی، وارد سبک دیسکو شدن و قطعاتی رو توی سبک دیسکو ساختن.


آهنگ‌سازهای مطرحی مثل مایلز دیویس و فرانک زاپا از جز اومدن و برای دیسکو قطعاتی رو ساختن. این نشون میده که اصلا به هیچ‌وجه این سبک رو نباید خیلی سبک غیر جدی‌ای در نظر گرفت.


در همین خصوص من خیلی دوست دارم به تاثیر فانک و دیسکو، روی سبک‌های دیگۀ موسیقی هم اشاره بکنم. مثلا ما یه ساب ژانری رو در سبک راک شاهد هستیم. به اسم ژانر فانک راک که المان‌های موسیقی راک و المان‌های موسیقی فانک رو با هم ترکیب کردند و سبک جدیدی به وجود آوردن.


مهم‌ترین گروهی که توی سبک فانک راک فعالیت می‌کنه، گروه مشهور رد هات چیلی پپر


که اگه طرفدار موسیقی راک باشید، حتما آثار این گروه ر شنیدید. این گروه در سبک فانک راک فعالیت می‌کنه و از ریتم‌های فانک خیلی توی قطعاتش استفاده می‌کنه.


در مورد تاثیر موسیقی فانک و دیسکو روی راک، من می‌خوام یه نکته‌ی دیگه‌ای رو اشاره بکنم که با شنیدنش مطمئنا قبول خواهید کرد که این دو تا سبک رو باید توی سبک‌های جدی موسیقی مدرن قرار بدیم و اون هم تاثیر دیسکو و فانک روی گروه پینک‌فلوید هست. ما آهنگ انادر بریکینگ دوال رو در آلبوم دوال داریم که شاید خیلی از طرفداران موسیقی مدرن، طرفدارن موسیقی راک اون رو شنیدند با همون ترانه‌ی مشهور وی دونت نید اجوکیشن.


اگه به ریتم گیتارش دقت بکنید، کاملا مشخصه که ریتم این گیتار یک ریتم دیسکو و ریتم فانک هست. خود گروه پینک‌فلوید، گروهی است که تقریبا روی همه‌ی گروه‌های بعد خودش اثر گذاشته. حالا شما در نظر بگیرید دیسکو و فانک چقدر باید جدی باشند که اثر بذارن روی آثار گروه پینک فلوید. من در اینجا برای آشنایی بیشتر شما با سبک دیسکو آهنگ لاووین رو انتخاب کردم. اثر بری وایت که یکی از مطرح‌ترین قطعات سبک دیسکو هست. اون با هم بشنویم و به المان‌های سبک دیسکو توش دقت بکنید.


اینجا ما می‌رسیم به یکی از پرطرفدارترین سبک‌های موسیقی مدرن به اسم هیپ‌هاپ. تاریخ شروع هیپ‌هاپ برمی‌گرده به دهۀ1970 توی یکی از شهرک‌های حاشیه‌ای شهر نیویورک که عموما سیاه پوست نشین بود و خیلی فقیر بودند، مردمی که اونجا ساکن بودن و این مردم نمی‌تونستن برن دیسکو؛ یعنی نه پولشو داشتن، نه خیلی منطق سفیدپوست خوششون میومد که مثلا سیاه پوستان فقیر وارد دیسکوشون بشن. پس تصمیمی که گرفتن این بود که توی منطقۀ خودشون شروع کنن به ساختن یک دیسکوهای کوچیک و خیلی ابتدایی برای خودشون که برن اونجا و شروع کنن به رقصیدن.


یه جورایی میشه گفت هیپ هاپ فرزند نامشروع دیسکو هست. یعنی دیسکو باعث بوجود اومدن سبک هیپ‌هاپ است که البته المان‌های سبک دیسکو هم ما توی هیپ هاپ می‌شنویم. هیپ پاپ بر روی چهار ستون استوار هست که اولیش بخش خوانندگیش هست که بهش میگن رپ کردن و دومی بخش موسیقی هست که بر عهدۀ دی‌جی‌ها هست و بخش سومش تصویر و گرافیک هست که همون گرافیتی هست. همون نقاشی‌های شهری که روی دیوارها شاهد هستیم و المان چهارمش یا پایه‌ی چهارمش، بخش حرکت هست که رقص‌ها و حرکات مخصوص موسیقی هیپ هاپ هست که بهش بریک دنس هم میگن.


پس دقت کنید که رپ برابر با هیپ هاپ نیست. رپ یکی از المان‌های هیپ هاپ هست. هیپ هاپ خیلی گسترده‌تر از مفهوم رپ هست. هیپ خاپ شاید یک فرهنگ محسوب میشه؛ یعنی شما می‌بینید که به غیر از موسیقی و خوانندگی، ما المان‌های دیگه‌ای هم در فرهنگ هیپ هاپ داریم. پس بخش خوانندگی هیپ هاپ بهش میگن رپ.


خب این کسانی که این دیسکو ها رو راه انداخته بودند، خیلی فقیر بودند و نمی‌تونستن ساز بخرن. نمی‌تونستن تجهیزات آنچنانی ضبط موسیقی یا اجرای موسیقی رو تهیه بکنن. به همین دلیل بسنده می‌کردن به استفاده از یک دستگاهی به اسم ترن‌تیبل و دیجی کردن؛ یعنی از موسیقی و قطعات موسیقی افراد دیگه استفاده می‌کردن. اینا رو می‌چسبوندن به هم و پخش می‌کردن توی این دیسکوهاشون و دور هم شروع می‌کنن به رقصیدن.


پدر سبک هیپ هاپ، شخصی هست، یک دیجی هست به اسم کول هرک. کول هرک می‌رفت داخل دیسکوهای مختلف و با ترنتیبل خودش یا به همون میز دیچی خودش و شروع می‌کرد به اجرای موسیقی و معمولا دی‌جی‌ها چیکار می‌کردن؟ اول آهنگ یا حتی وسط آهنگ، برای گرم کردن مجلس شروع می‌کردند به صحبت کردن با کسایی که اونجا داشتن می‌رقصیدند یا گوش می‌دادند و یه جورایی با این آواها و صحبت‌هایی که وسط این موسیقی می‌کردن یه جوری هیجان بیشتری رو به مراسم تزریق می‌کردند.


دیجی کول هرک هم یکی از همین دیجی‌ها بود که خیلی مشهور شده بود. به همین دلیل شروع کرد به استفاده از چند تا ترنتیبل یا چندتا میز دی جی و اهنگارو خیلی به صورت حرفه‌ای با هم ترکیب می‌کرد و دیگه دستش گیر بود. نمی‌تونست نقش اون مجلس گرمکن رو هم اجرا بکنه.


به همین دلیل اشخاصی را استخدام کرد. برای مراسم خودش که اینها بیان پشت میکروفون و مجلس ر گرم بکنن. به این افراد میگن ام‌سی توی فرهنگ هیپ‌هاپ؛ یعنی مسترآف سرمونیز یعنی اینا پشت میکروفون وظیفشون گرم کردن مجلسه و اشاره کردن به اینکه کجا برقصید. کجا وایسید. نمی‌دونم کجا دست بزنید.


اینجوری و یواش یواش این ام‌سی‌ها پشت میکروفون علاوه بر صحبت کردن با افرادی که داشتن می‌رقصیدند تو مجلس بودن با دوستان خودشونم شروع کردن به صحبت‌کردن. بعد داستان تعریف می‌کردن. شروع می‌کردن با همین حرف زدن بهش یه حرف زدن روی آهنگ یه سری داستان رو تعریف می‌کردن. یه سری معضلاتی رو می‌گفتن. یه سری اعتراضاتی تواین موسیقی می‌گفتن همراه با رقصیدن این‌ها و آروم آروم این ام سی تبدیل شد به همون رپی که الان ما می‌شناسیم؛ یعنی یک سری خواننده که پشت میکروفن، روی این آثار وام گرفته شده از موزیسین‌های دیگه شروع می‌کردند به قصه تعریف کردن، به اعتراض کردن، به بازگویی شرایط سختی که توی اون شهرک‌های فقیر نشین داشتند و یواش یواش رپ اینجوری به وجود اومد.


یکی از مهم‌ترین المان‌هایی که باعث شد رپ از اون محله‌ها بیاد بیرون و توی تمام آمریکا و بعد توی تمام جهان شنیده بشه، شبکه ام تی وی بود. ما توی قسمت قبلی در مورد تاثیر شبکه ام تی وی روی سبک راک خیلی صحبت کردیم. اینجا هم ام‌تی‌وی نقش خودش و نشون میده به عنوان یه رسانه و هیپ هاپ رو و رپ‌رو یه جورایی بیشتر معرفی می‌کنه و جهانیش می‌کنه.


یکی از اولین قطعات سبک هیپ‌پاپ که توی رنکینگ مجله‌ی رولینگ استونز هم با عنوان بهترین قطعه‌ی رپ انتخاب شده، قطعه‌ای است به اسم دمسیج که اثر دو گروه از رپرها هست. با نام‌های گرندمستر فلش و دفیوریس فایو. این قطعه رو با هم بشنویم و شاید بد نباشد یه مقایسه بکنیم با قطعات هیپ‌هاپ امروزی که از اون المان‌های اصلی خودش، المان‌های اجتماعی اصلی خودش فاصله گرفته و شاید از یک موسیقی اعتراضی که به شرایط اجتماعی سخت اون جامعه اعتراض می‌کرد، تبدیل شده به شاید یک وسیله‌ای برای تفریح و سرگرمی.


و درنهایت می‌خوام در مورد سبکی صحبت بکنم که ما اون رو به عنوان پاپ می‌شناسیم. مفهوم موسیقی پاپ یک مفهوم کلی هست؛ یعنی موسیقی پاپ یعنی موسیقی مردمی، حالا ما توی مثلا دهۀ 60 و دهۀ 50 ما راک اند رول رو به عنوان موسیقی مردمی داشتیم.


توی دهۀ 40 مثلا آراند بی رو به عنوان موسیقی مردمی یا پاپ داشتیم. توی قبل‌تر از اون، جز رو به عنوان موسیقی پاپ داشتیم. تو دهۀ 70 راک رو به عنوان موسیقی پاپ داشتیم. بعد متال رو به عنوان پاپ داشتیم. پس خیلی نمیشه گفت پاپ یک سبک مجزایی هست از سبک‌هایی که در موردش صحبت کردیم توی این سری از پادکست‌ها؛ ولی با این حساب به یک سری از قطعات موسیقی که دارای یک شرایط خاص و المان‌های خاصی هستن، اصطلاحا میگن پاپ.


این المان‌ها چی هستن؟ معمولا قطعاتی که ما با عنوان حالا پاپ ازشون نام می‌بریم، یعنی یک چیزی جدایی از سبک‌هایی که قبلا ازش صحبت کردیم، قطعاتی هستند که خیلی ساده هستند؛ یعنی از نظر هارمونی معمولا از آکوردهای خیلی ساده‌ای تشکیل میشن و شاید مثلا قطعات پاپ رو اگه با هم مقایسه بکنیم، خیلیاشون از آکوردهای مشترکی استفاده می‌کنند. از هارمونی مشترکی استفاده می‌کنن.


در کنار اون این سبک پاپ، خیلی خواننده محور هست. بر خلاف مثلا راک که خیلی موسیقی محور هست. سبک پاپ بیشتر حول محور ترانه و خواننده می‌چرخه و توش معمولا خبری از اون سولوها، اون سبک‌ها و تکنیک‌های خاص نوازندگی نیست. اگر بداهه‌نوازی داخلش باشه، اگرم یک ملودی داخلش باشه، خیلی چیز پیچیده‌ای نیست؛ یعنی خیلی ساده‌ایه و ریتم‌های خیلی ساده‌ای داره و مردم خیلی راحت می‌تونن باهاش برقصن. راحت می‌تونن باهاش دست بزنن؛ یعنی خیلی چیز پیچیده‌ای نیست.


پس میشه گفت پاپ یک موسیقی‌ای هست که ترکیبی از همه‌ی این سبک‌هایی هست که ما در موردش صحبت کردیم. منتهی خیلی ساده‌تر، یعنی اون پیچیدگی‌ها رو اگه از این سبک‌ها بزنیم کنار و اینا رو با هم ترکیب بکنیم ما شاهد این چیزی خواهیم بود که الان بهش میگیم پاپ.


البته این موضوع خیلی مهمه که وقتی من از پاپ صحبت می‌کنم، منظورم قطعات پاپ ایرانی نیست. چون ما اگه بخوایم در مورد پاپ ایران صحبت بکنیم، باید یک المان خیلی خیلی مهم رو در نظر بگیریم و اون هم موسیقی سنتی هست.


موسیقی پاپ ایران، خیلی از موسیقی سنتی ایرانی تاثیر گرفته و شاید درست نباشه اگه بخوایم اون رو با اون چیزی که به عنوان پاپ غربی می‌شناسیم مقایسه بکنیم. آثار کسایی مثل جاستین بیبر یا کیتی پری و امثالهم.


امیدوارم که از این قسمت از پادکست هم لذت برده باشید و امیدوارم که تونسته باشم شما رو آشنا بکنم با سبک‌هایی که توی این سه قسمت در موردش صحبت کردم. من بحث سبک‌های موسیقی مدرن رو تو این قسمت می‌بندم و میرم سراغ مفاهیم دیگر، مباحث دیگه‌ای که شاید بتونه کمکتون بکنه تا از شنیدن موسیقی بیشتر لذت ببرید.


فراموش نکنید که صفحه‌ی ما رو توی شبکه‌های اجتماعی فالو بکنید. اونجا هم من یک سری مطالب رو در مورد موسیقی قرار میدم که شاید بتونه برای شما هم مفید باشه. امیدوارم شب و روز خوبی رو در پیش داشته باشید و به گوش دادن به موسیقی‌های خوب ادامه بدید.




بقیه قسمت‌های پادکست صندوق را می‌تونید از طریق CastBox هم گوش بدید.

https://castbox.fm/episode/پادکست-صندوق%3A-چطور-از-موسیقی-لذت-ببریم؟-(قسمت-5---سبک‌های-موسیقی-مدرن%3A-متال،-فانک،-دیسکو-و-هیپ‌هاپ)-id4849739-id480057292?utm_source=website&utm_medium=dlink&utm_campaign=web_share&utm_content=%D9%BE%D8%A7%D8%AF%DA%A9%D8%B3%D8%AA%20%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%82%3A%20%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D9%84%D8%B0%D8%AA%20%D8%A8%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%9F%20(%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%205%20-%20%D8%B3%D8%A8%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%3A%20%D9%85%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%8C%20%D9%81%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%8C%20%D8%AF%DB%8C%D8%B3%DA%A9%D9%88%20%D9%88%20%D9%87%DB%8C%D9%BE%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D9%BE)-CastBox_FM
https://theboxband.ir/music-genres-metal/