وبلاگ رسمی قاسم کریمیدرگردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده·۱ ماه پیشگردآوری:داستان کوتاه آموزنده_97قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید .کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود" لطفا ۱۲