ℂ𝕠𝕟𝕗𝕦𝕤𝕖𝕕 𝕚𝕟 𝕥𝕙𝕖 𝕕𝕒𝕣𝕜درچرند و پرند·۱ سال پیشروانکاو - پارت 10پلیس جوان، با ناراحتی روی صندلی چوبی جابهجا شد و مشغول نوازش کردن سبیلش شد. منتظر است تا من لیوان آب را سر بکشم. از بالای لیوان نگاهش کردم…