سیروان صمیمیدرمن در داستانهایم·۳ ماه پیشپذیرشآقای پذیرش فقط پذیرش شده بود با آن موها و صورت نتراشیده چهره ای سرد و یکنواخت آقای پذیرش به مهرهای زیادی که روی میزش افتاده بود خیره میش…