محمدحسین گمار·۷ سال پیشرهگذرچاله (١)هرشب مردی در خیابان با آهنگِ مطلقاً ثابت در پیادهرو راه میرود. مردمک چشمانش را کاملا باز میبینید. نابینا نیست، پس احتمالا با این حالتِ چشمها دارد به همه نگاه میکند. مردی خیره به همه. یا شاید آنطور که قبلا گفتم خیره به جایی پُشتِ چشمها.هرکس متوجه او شود احساس میکند به او زُل زده. نمیداند کسانی دیگر همزمان همین حس را دارند. از تجمع کانونیِ این همه زُل زدن،...