علیآرᓄـاלּ·۴ سال پیشیک داستانِ نسبتاً عاشقانه...مستور از تنهایی (۱)صورت خود را در آیینه میبیند، چیزی مشخص نیست گویی در حال رنگ باختن است،-این غریبه کیست؟با ترس و لرز به صورتش دست میکشد،…