Vahid·۲ روز پیشسایههایی از استرس روزمرهسایههایی از استرس روزمرهپنجرههای بلند آپارتمان مهتاب، منظرهای زیبا از شهر را نشان میدادند؛ خیابانهای شلوغ، آدمهایی که در تکاپوی روزان…
sedighe_hoseini2002·۲ روز پیشقبض گازهای اشکآوراخطار اداره گاز بعد از هفده ماه فراموشیدر این یک سال و چند ماهی که توی این خانهام هیچوقت به ذهنم نرسیده بود باید قبض گاز را پرداخت کنم. ی…
مسترکلین | Mr Clean·۳ روز پیشتصور پرداخت با یک کلیک از حساب بانکیبا #پرداخت_مستقیم_پیمان، خرید کن، وقتت رو ذخیره کن! بدون کارت و رمز، فقط با یک کلیک، پرداخت امن و سریع رو تجربه کن. 🚀
Vahid·۴ روز پیشپرداخت مستقیم پیمان در کشاکش تاریخفصل اول: آغاز دوران سختدر دوران گذشته، زندگی انسانها همیشه پر از چالشهای مالی و اقتصادی بود. هیچ چیز به اندازه پرداختهای سنتی که نیاز به…
Vahid·۴ روز پیشپرداختی که مستقیم شدفصل اول: معضل پرداختهای پیچیدهفاطمه همیشه درگیر پرداخت قبوض بود. هر ماه باید ساعتها وقت میگذاشت تا به بانک برود و تمام پرداختها را به ص…
Vahid·۴ روز پیشدخترک کبریت فروش و پرداخت با یک کلیکفصل اول: سرما و دل سرد دخترکدر یک شب سرد و یخبندان، دخترک کبریتفروش در گوشهای از خیابان نشسته بود. او که چندین ساعت بود در سرمای بیرحم ش…
Vahid·۴ روز پیشپرداخت مستقیم به روایت شنگول و منگولفصل اول: روزهای ساده در جنگلدر دل جنگل سبز و دلانگیز، شنگول و منگول، دو برادر کوچک، زندگی میکردند. شنگول، با موهایی نرم و نارنجی و منگول…
Vahid·۴ روز پیشمردی در دل کوهفصل اول: مردی در دل کوهدر دل یک کوهستان سرسبز و دورافتاده، مردی به نام حسین زندگی میکرد. او کشاورز بود و بیشتر وقتش را در مزارع خود در دل…
Vahid·۴ روز پیشپرداخت مستقیم در قصه حنا دختری در مزرعهفصل اول: حنا و زندگی سادهحنا دختر جوانی بود که در یک مزرعه کوچک در دل طبیعت زندگی میکرد. او روزها در کنار پدر و مادرش در مزرعه کار میکرد…
Vahid·۴ روز پیشپرداخت مستقیم در قصه کریم آق منگولفصل اول: یک پیشنهاد عجیبکریم آق منگول، مردی سادهدل از یک روستای دورافتاده، همیشه با دستهای خود کار میکرد و در دنیای مدرن و پیچیده حسابه…