ویرگول
ورودثبت نام

آدمهای زل

شروع نوشتن
پست‌ها: ۱.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
عطیه حزیت·
۲ سال پیش

پسرگمشده

پسر با ترس به اطراف نگاه می کرد ولی مادر را نمی دید.بغض کرده بود و چشمهاش پر اشک بود.پاساژ خیلی بزرگ بود ،مغازه ها پر از تصویر آدمهای که به…
پسرگمشده
خانوادهخواندن ۱ دقیقه
۰
۰